۶ ژوئن

R10606
Category
داوران باب ۱

1:1 پس از مرگ یوشَع، بنی‌اسرائیل از خداوند سئوال کردند: «از میان ما کدام یک نخست برای ما بر ضد کنعانیان برآید و با ایشان بجنگد؟»
2خداوند گفت: «یهودا برآید؛ اینک من این سرزمین را به دست یهودا تسلیم کرده‌ام.»
3آنگاه یهودا به برادر خود شمعون گفت: «همراه من به منطقه‌ای که به قید قرعه سهم من است، برآی تا با کنعانیان بجنگیم، و من نیز همراه تو به منطقه‌ای که به قید قرعه سهم تو است، خواهم آمد.» پس شمعون همراه او رفت.
4آنگاه یهودا برآمد، و خداوند کنعانیان و فِرِزّیان را به دست ایشان تسلیم کرد. آنان ده هزار تن از ایشان را در بازِق شکست دادند.
5ایشان اَدونی‌بازِق را در بازِق یافته، با او جنگیدند، و کنعانیان و فِرِزّیان را شکست دادند.
6اما اَدونی‌بازِق گریخت؛ پس ایشان وی را تعقیب کرده، گرفتند و انگشتان شستِ دست و پایش را بریدند.
7آنگاه اَدونی‌بازِق گفت: «هفتاد پادشاه با دست و پای شستْ‌بریده از پس‌مانده‌های زیر سفرۀ من می‌خوردند. پس خدا موافق آنچه کردم، مرا عوض داده است.» ایشان اَدونی‌بازِق را به اورشلیم آوردند، و او در آنجا مرد.
8و اما بنی‌یهودا با اورشلیم جنگیدند و آن را گرفته، از دم تیغ گذراندند و شهر را به آتش کشیدند.
9سپس فرود شدند تا با کنعانیانی که در نواحی مرتفع، در نِگِب و در دشت ساکن بودند، بجنگند.
10بنی‌یهودا بر ضد کنعانیانِ ساکنِ حِبرون برآمدند، که در گذشته قَریه‌اَربَع نامیده می‌شد. آنان شیشای، اَخیمان و تَلمای را شکست دادند.
11از آنجا بر ضد ساکنان دِبیر برآمدند، که در گذشته قَریه‌سِفِر نامیده می‌شد.
12کالیب گفت: «هر که بر قَریه‌سِفِر حمله بَرَد و آن را تصرّف کند، دخترم عَکسَه را به او به زنی خواهم داد.»
13پس عُتنِئیل پسر قِناز، برادر کوچک کالیب، آنجا را تصرف کرد، و کالیب دختر خویش عَکسَه را به او به زنی داد.
14و چون عَکسَه نزد وی آمد، او را ترغیب کرد که از پدرش قطعه زمینی بخواهد. عَکسَه از الاغ خود پیاده شد، و کالیب از او پرسید: «چه می‌خواهی؟»
15گفت: «مرا برکتی عطا فرما. حال که زمینِ نِگِب را به من داده‌ای، چشمه‌های آب نیز به من بده.» پس کالیب چشمه‌های بالا و چشمه‌های پایین را به او داد.
16نوادگان پدر زن موسی، که از قبیلۀ قینی بود، با بنی‌یهودا از شهر نخلستان به بیابان یهودا که در نِگِب نزدیک عَراد است برآمدند و رفته، در میان قوم ساکن شدند.
17یهودا با برادر خود شمعون روانه شده، کنعانیان ساکن صِفات را شکست دادند و آنجا را به نابودی کامل سپردند. از این رو آن شهر حُرما نام گرفت.
18نیز یهودا، غزه و اَشقِلون و عِقرون را همراه با نواحی مجاورشان تصرف کرد.
19خداوند با یهودا بود و او نواحی مرتفع را متصرف شد، ولی نتوانست ساکنان دشت را بیرون براند زیرا ارابه‌های آهنین داشتند.
20و حِبرون مطابق آنچه موسی گفته بود، به کالیب داده شد، و او سه پسر عَناق را از آنجا بیرون راند.
21اما بنی‌بِنیامین، یِبوسیانی را که در اورشلیم ساکن بودند بیرون نراندند، و از این رو یِبوسیان تا به امروز در اورشلیم در کنار بنی‌بِنیامین ساکنند.
22خاندان یوسف نیز بر ضد بِیت‌ئیل برآمدند، و خداوند با ایشان بود.
23پس خاندان یوسف کسانی را به تجسسِ بِیت‌ئیل فرستادند. این شهر در گذشته، لوز نامیده می‌شد.
24جاسوسان مردی را دیدند که از شهر بیرون می‌آمد. پس به او گفتند: «تمنا اینکه راه ورود به شهر را به ما نشان دهی، و ما نیز بر تو احسان خواهیم کرد.»
25پس او راه ورود به شهر را به ایشان نشان داد. آنها شهر را از دم شمشیر گذراندند، ولی آن مرد و تمام خانواده‌اش را رها کردند.
26آن مرد به سرزمین حیتّیان رفت و در آنجا شهری ساخت و آن را لوز نامید، که تا به امروز به همین نام خوانده می‌شود.
27و اما مَنَسی، ساکنان بِیت‌شِاَن و توابع اطراف، تَعَناک و توابع اطراف، دُر و توابع اطراف، یِبلِعام و توابع اطراف و مِجِدّو و توابع اطراف را بیرون نراند، زیرا کنعانیان مصمم بودند در آن سرزمین بمانند.
28اسرائیل آنگاه که قدرت یافتند، کنعانیان را به کار اجباری گماشتند، اما آنها را به‌طور کامل بیرون نراندند.
29اِفرایِم نیز کنعانیانی را که در جازِر ساکن بودند بیرون نراند، پس کنعانیان در جازِر در میان ایشان سکونت گزیدند.
30زِبولون نیز ساکنان قِطرون و نَحَلُل را بیرون نراند، پس کنعانیان در میان ایشان سکونت گزیدند و به کار اجباری گماشته شدند.
31اَشیر نیز ساکنان عَکّو و ساکنان صیدون و اَحلَب و اَکزیب و حِلبَه و عَفیق و رِحوب را بیرون نراند؛
32پس اَشیریان در میان کنعانیانی که ساکن آن سرزمین بودند، سکونت گزیدند، از آن سبب که ایشان را بیرون نراندند.
33نَفتالی نیز ساکنان بِیت‌شمس و بِیت‌عَنات را بیرون نراند؛ پس ایشان در میان کنعانیانی که ساکن آن سرزمین بودند، سکونت گزیدند، و ساکنان بِیت‌شمس و بِیت‌عَنات برای ایشان به کار اجباری گماشته شدند.
34اَموریان، بنی‌دان را به نواحی مرتفع راندند و نگذاشتند ایشان به درّه فرود آیند.
35اَموریان مصمم بودند تا در کوه حارِس، و در اَیَلون و شَعَلبیم بمانند، اما چون دست خاندان یوسف قوی شد، ایشان به کار اجباری گماشته شدند.
36سرحد اَموریان از سربالایی عَقرَبّیم، یعنی از سِلاع به سمت بالا بود.

Speaker
اشعیا باب ۳۰

30:1 خداوند می‌فرماید: «وای بر فرزندان گردنکش که تدبیرهایی را به انجام می‌رسانند که تدبیرهای من نیست، پیمانهایی می‌بندند که از روح من نیست، و بدین‌گونه گناه بر گناه می‌افزایند؛
2که به جهت فرود شدن به مصر رهسپار می‌شوند، بی‌‌آنکه از من مشورت بخواهند، و به حمایت فرعون پناه می‌برند، و زیر سایۀ مصر امنیت می‌جویند.
3اما حمایت فرعون مایۀ شرمساری‌تان خواهد بود و امنیت در سایۀ مصر، اسباب رسوایی‌تان.
4زیرا هرچند صاحبمنصبانش در صوعَن هستند و فرستادگانش به خانیس رسیده‌اند،
5لیکن همه به واسطۀ قومی که فایده‌ای بدیشان نتواند رسانید شرمسار خواهند شد، قومی که نه مددی بدیشان خواهد رسانید و نه فایده‌ای، بلکه تنها مایۀ شرمساری و سرافکندگی‌شان خواهد بود.»
6وحی دربارۀ حیوانات نِگِب: از میان دیار تنگی و فشار، دیار شیران نر و ماده، و افعی‌ها و مارهای آتشینِ جهنده، فرستادگانْ ثروت خویش را بر پشت الاغان و گنجهای خویش بر کوهان شتران حمل می‌کنند، و به جانب قومی رهسپارند که فایده‌ای بدیشان نمی‌رساند،
7به جانب مصر که کمکش بی‌ارزش است و بیهوده، و از این رو او را ’اژدهای بی‌خاصیت‘ نامیده‌ام.
8حال برو و این را برای ایشان بر لوحی بنویس و بر طوماری بنگار، تا شهادتی باشد ماندگار، برای ایام آینده.
9اینان قومی عِصیانگر و فرزندانی فریبکارند، فرزندانی که نمی‌خواهند به شریعت خداوند گوش بسپارند.
10به انبیا می‌گویند: «نبوت نکنید،» و به رؤیابینندگان می‌گویند: «برای ما به حقیقت رؤیا نبینید. سخنان دل‌نواز به ما بگویید، رؤیاهای فریبنده ببینید.
11از راه منحرف شوید، طریقت را ترک گویید، و دیگر با ما از قدوس اسرائیل سخن مگویید.»
12بنابراین قدوس اسرائیل چنین می‌گوید: «چون این پیام را نپذیرفتید و بر ظلم و فساد اعتماد کرده، بر آنها تکیه نمودید،
13پس این گناه برای شما همچون دیواری خواهد بود شکاف‌خورده و شکمدار، که در یک آن به‌ناگاه فرو~می‌ریزد؛
14و ریزش آن بسان در هم شکستن کوزه‌ای خواهد بود که چنان خرد شود که تکه‌ای از آن نتوان یافت تا بِدان زغالی از آتشدان یا اندک آبی از حوض برگیرند.»
15زیرا خداوندگارْ یهوه، قدوس اسرائیل چنین می‌گوید: «نجات شما در توبه و آسودگی است، و نیروی شما در آرامی و توکل، اما نخواستید.
16گفتید: ”نه! بلکه سوار بر اسبان می‌گریزیم!“ پس خواهید گریخت. گفتید: ”سوار بر اسبان تیزرو می‌رویم!“ پس تعقیب‌کنندگانتان نیز تیزرو خواهند بود.
17از تهدید یک تن هزار خواهند گریخت، و از تهدید پنج تن همگی فرار خواهید کرد، تا آنگاه که چون چوب بیرقی بر کوه و عَلمی بر تپه بر جا مانید.»
18اما خداوند منتظر است تا با شما بر حسب فیض عمل کند؛ او برمی‌خیزد تا بر شما رحمت نماید. زیرا یهوه خدای عدالت است؛ خوشا به حال همۀ آنان که برای او انتظار می‌کشند.
19به‌یقین که قومی در صَهیون ساکن خواهند شد، و شما دیگر در اورشلیم نخواهید گریست. بلکه آنگاه که فریاد برآورید، او با شما بر حسب فیض عمل خواهد کرد، و به‌محض شنیدن صدایتان شما را اجابت خواهد نمود.
20اگرچه خداوندگار تو را نانِ تنگی و آبِ مصیبت دهد، اما رهنمای تو دیگر از نظرت پنهان نخواهد بود، بلکه او را به چشم خود خواهی دید.
21آنگاه که به چپ یا راست بروی، از پشت سر آوازی خواهی شنید که می‌گوید: «راه این است؛ در آن گام بردار!»
22آنگاه تمثالهای تراشیدۀ نقره‌پوش و بتهای ریخته شدۀ طلاکوب را نجس خواهی شمرد و آنها را چون جامۀ نجس به دور افکنده، به آنها خواهید گفت: «بیرون شوید!»
23او بر بذری که در زمین کاشته‌ای باران خواهد فرستاد، و نانی که از زمین برمی‌آید غنی و فراوان خواهد بود. در آن روز، گله‌هایت در مراتع وسیع خواهند چرید،
24و گاوان و الاغهایت که زمین را شیار می‌کنند، علوفۀ خوش‌‌طعمی را که با کج‌‌بیل و شانه افشانده شده است، خواهند خورد.
25در روز کشتار عظیم، آنگاه که برجها فرو~می‌افتند، بر هر کوه بلند و هر تپۀ مرتفع نهرهای آب جاری خواهد شد.
26آنگاه که خداوند شکستگی قوم خویش را ببندد و جراحتهایی را که خود وارد آورده شفا دهد، نور ماه همچون نور خورشید خواهد بود و نور آفتاب هفت چندان، مانند روشنایی هفت روز.
27هان، نام یهوه از دور می‌آید، با خشمی آتشین و دودی غلیظ. لبانش پر از غضب است و زبانش آتشی است فرو~برنده.
28دَم او بسان نهری است سرشار که تا به گردن می‌رسد. قومها را به غربالِ فنا الک خواهد کرد، و بر دهان ملتها لگامِ گمراهی خواهد نهاد.
29و شما را سرودی خواهد بود، بسان سرود شبِ عیدی مقدس؛ و دل شما شادمان خواهد شد، همچون زمانی که قوم با آواز نی به کوه خداوند، آن صخرۀ اسرائیل، رهسپار می‌گردند.
30و خداوند آواز مَهیب خود را خواهد شنوانید و بازوی خویش را نمایان خواهد ساخت، بازویی که با خشم آتشین و آتش فرو~برنده، و با باران سیل‌آسا و توفان و تگرگ، فرود می‌آید.
31آری، آشور از آواز خداوند هراسان خواهد شد، و خداوند به عصای خود ایشان را خواهد زد.
32و هر ضربتی که خداوند به عصای تأدیب خود بر وی بنوازد، با آواز دف و بربط همراه خواهد بود؛ آری، او به بازوی پُر تاب و توان خویش با ایشان خواهد جنگید.
33زیرا دیرزمانی است که آتشگاه آماده شده و برای پادشاه مهیا گشته است: آتشدانِ آن عمیق و عریض گشته و از هیزم و آتش مالامال است؛ و دَم خداوند، همچون نهری از گوگرد مشتعل، آن را برمی‌افروزد.

Speaker
عبرانیان باب ۱۳

13:1 محبت برادرانه همچنان برقرار باشد.
2از میهمان‌نوازی نسبت به غریبان غافل مباشید، چرا که با این کار، بعضی نادانسته از فرشتگان پذیرایی کردند.
3آنان را که در زندانند به یاد داشته باشید، چنانکه گویی خود نیز با ایشان در بندید؛ همچنین به یاد کسانی باشید که آزار می‌بینند، چنانکه گویی خود نیز جسماً رنج می‌کشید.
4زناشویی باید در نظر همگان محترم باشد و بسترش پاک نگاه داشته شود، زیرا خدا بی‌عفتان و زناکاران را مجازات خواهد کرد.
5زندگی شما بَری از پولدوستی باشد و به آنچه دارید قناعت کنید، زیرا خدا فرموده است: «تو را هرگز وا نخواهم گذاشت، و هرگز ترک نخواهم کرد.»
6پس با اطمینان می‌گوییم: «خداوند یاور من است، پس نخواهم ترسید. انسان به من چه تواند کرد؟»
7رهبران خود را که کلام خدا را برای شما بیان کردند، به یاد داشته باشید. به ثمرۀ شیوۀ زندگی آنها توجه کنید و از ایمانشان سرمشق گیرید.
8عیسی مسیح دیروز و امروز و تا ابد همان است.
9با تعالیم مختلف و عجیب از راه به در مشوید؛ زیرا نیکوست که دل انسان از فیض تقویت یابد، نه از خوراکهایی که برای معتقدانِ به آنها نفعی ندارد.
10ما مذبحی داریم که خدمتگزارانِ خیمه حق ندارند از آنچه بر آن است بخورند.
11کاهن اعظم، خون حیوانات را به عنوان قربانیِ گناه به قُدس‌الاقداس می‌بَرَد، امّا لاشه‌ها بیرون از اردوگاه سوزانیده می‌شوند.
12به همین‌سان، عیسی نیز بیرون دروازۀ شهر رنج کشید تا با خون خود، قوم را تقدیس کند.
13پس بیایید در حالی که همان ننگ را که او متحمل شد، بر خود حمل می‌کنیم، نزد او بیرون از اردوگاه برویم.
14زیرا در اینجا شهری ماندگار نداریم بلکه مشتاقانه در انتظار آن شهر آینده هستیم.
15پس بیایید به واسطۀ عیسی قربانیِ سپاس را پیوسته به خدا تقدیم کنیم. این قربانی، همان ثمرۀ لبهایی است که به نام او معترفند.
16از نیکویی کردن و سهیم نمودن دیگران در آنچه دارید غفلت مورزید، زیرا خدا از چنین قربانیها خشنود است.
17از رهبران خود اطاعت کنید و تسلیم آنها باشید؛ زیرا ایشان بر جانهای شما دیدبانی می‌کنند و باید حساب بدهند. پس بگذارید کار خود را با شادمانی انجام دهند نه با آه و ناله، زیرا این به نفع شما نخواهد بود.
18برای ما دعا کنید، زیرا مطمئنیم که وجدانمان پاک است و می‌خواهیم از هر جهت با سربلندی زندگی کنیم.
19بخصوص از شما استدعا دارم دعا کنید که بتوانم هر چه زودتر نزدتان بازگردم.
20حال، خدای سلامتی که شبانِ اعظم گوسفندان یعنی خداوند ما عیسی را به خون آن عهد ابدی از مردگان برخیزانید،
21شما را به هر چیز نیکو مجهز گرداند تا ارادۀ او را به انجام رسانید. باشد که او هرآنچه را که موجب خشنودی اوست به واسطۀ عیسی مسیح در ما به عمل آورد، که او را جلال جاودانه باد. آمین.
22ای برادران، از شما می‌خواهم این کلامِ نصیحت‌آمیزِ مرا تحمّل کنید، زیرا به اختصار به شما نوشته‌ام.
23بدانید که برادر ما تیموتائوس آزاد شده است. اگر او زود بیاید، با او به دیدارتان خواهم آمد.
24به همۀ رهبران خود و به تمام مقدسین سلام برسانید. آنان که از ایتالیا هستند، به شما سلام می‌گویند.
25فیض با همۀ شما باد.

Speaker
Suitable For