۴ آگوست

R10804
Category
دوم سموییل باب ۲۲

22:1 داوود در روزی که خداوند او را از دست تمامی دشمنانش و از دست شائول رهانید، کلمات این سرود را برای خداوند سراییده،
2گفت: «خداوند صخرۀ من است، دژ من و رهانندۀ من؛
3خدایم صخرۀ من است که در او پناه می‌جویم، سپر من و شاخ نجاتم، قلعۀ بلند من، پناهگاه و منجی‌ام؛ تو مرا از خشونت نجات می‌بخشی.
4خداوند را که شایان ستایش است، می‌خوانم، و از دشمنانم نجات می‌یابم.
5«زیرا موجهای مرگ احاطه‌ام کرده بود، و سیلابهای نابودی بر من هجوم آورده بود؛
6بندهای هاویه به دورم تنیده بود، و دامهای مرگ رویارویم بود.
7«در تنگی خویش خداوند را خواندم، و نزد خدای خود فریاد برآوردم. او از معبد خود صدایم را شنید، و فریادم به گوشش رسید.
8«آنگاه زمین متزلزل شد و به جنبش درآمد؛ بنیان آسمانها بلرزید و مرتعش گشت، زیرا او به خشم آمده بود.
9از بینی‌اش دود برآمد، از دهانش آتش سوزنده برجهید، و اخگرهای سوزان از او شعله برکشید.
10آسمان را خم کرد و فرود آمد؛ تاریکی غلیظ زیر پاهایش بود.
11سوار بر کروبی پرواز کرد، و بر بالهای باد نمایان گردید.
12تاریکی را سایبانی ساخت گرداگرد خویش، تجمع آبها و ابرهای متراکم آسمان را.
13از میان درخشش حضور وی اَخگرهای آتشین شعله برکشید.
14خداوند از آسمان رعد کرد، و آن متعال آواز خود را داد.
15او تیرها فرستاد و آنان را پراکنده ساخت؛ برقها افکند، و ایشان را پریشان کرد.
16آنگاه مجراهای دریا نمایان شد، و بنیان جهان آشکار گردید، از نهیب خداوند و از وزش باد بینی او!
17«از اعلی دست فرود آورده، مرا برگرفت، و از آبهای بسیار بیرونم کشید.
18مرا از دشمن زورآورم رهانید، و از نفرت‌کنندگانم، زیرا که از من نیرومندتر بودند.
19در روز بلای من، به مقابله با من برآمدند، ولی خداوند تکیه‌گاه من بود.
20او مرا به مکانی فراخ بیرون آورد، و مرا رهانید، زیرا که به من رغبت داشت.
21«خداوند فراخورِ پارسایی‌ام مرا پاداش داده است؛ فراخور پاکیِ دستانم سزایم بخشیده است.
22زیرا که راههای خداوند را نگاه داشته‌ام، و شریرانه از خدایم روی نگردانیده‌ام.
23قوانین او جملگی پیش رویم بوده است، و از فرایض او سر نپیچیده‌ام.
24در حضورش بری از هر عیب بوده‌ام، و خویشتن را از تقصیر نگاه داشته‌ام.
25خداوند فراخورِ پارسایی‌ام مرا پاداش داده است، فراخورِ پاکی‌ام در نظر وی.
26«با وفادار، خود را وفادار می‌نمایی؛ با بی‌عیب، خود را بی‌عیب می‌نمایی؛
27با پاک، خود را پاک می‌نمایی، ولی با حیله‌گر، به زیرکی رفتار می‌کنی.
28زیرا قومِ افتاده را نجات می‌بخشی، ولی چشمانت بر متکبران است تا پستشان گردانی.
29تو، ای خداوند، چراغ من هستی؛ خداوند تاریکی مرا روشن می‌گرداند.
30به یاری تو بر سپاهیان یورش می‌برم، و با خدایم، از دیوارها برمی‌جهم.
31«و اما خدا، راه او کامل است؛ کلام خداوند خالص است. او کسانی را که بدو پناه می‌برند، جملگی سپر است.
32زیرا کیست خدا، جز یهوه؟ و کیست صخره، مگر خدای ما؟
33خدا دژ استوار من است، و راهم را کامل می‌گرداند.
34پاهایم را همچون پاهای آهو می‌سازد، و مرا بر بلندیهایم بر پا می‌دارد.
35دستانم را به جهت نبرد تعلیم می‌دهد، تا بازوانم کمان برنجین را خم کند.
36تو سپر پیروزی خود را به من بخشیده‌ای، فروتنی تو مرا بزرگ ساخته است.
37تو راهِ زیر پایم را فراخ می‌سازی، تا پاهایم نلغزد.
38دشمنانم را تعقیب کرده، آنان را نابود می‌سازم، و تا هلاک نشوند، بازنمی‌گردم.
39آنان را هلاک ساخته، بر زمین می‌کوبم تا برنخیزند، و زیر پاهایم فرو~می‌افتند.
40تو کمر مرا برای جنگ به قوّت بسته‌ای، و آنان را که به ضد من برخیزند زیر پاهایم می‌افکنی.
41گردنهای دشمنانم را تسلیم من کرده‌ای، و نفرت‌کنندگانم را هلاک می‌سازم.
42فریاد کمک برمی‌آورند، اما فریادرسی نیست؛ از خداوند یاری می‌خواهند، اما اجابتشان نمی‌کند.
43آنان را چون غبار زمین می‌سایم؛ آنان را لِه می‌کنم و همچون گِل کوچه‌ها لگدمال می‌نمایم.
44«تو مرا از ستیز قومم خلاصی می‌بخشی، و چون سرور قومها حفظ می‌کنی؛ مردمی که نمی‌شناختم، خدمتم می‌کنند!
45بیگانگان در برابرم سر فرود می‌آورند؛ به محض شنیدن صدایم، از من فرمان می‌برند.
46بیگانگان روحیۀ خود را باخته‌اند، و لرزان از قلعه‌های خود بیرون می‌آیند.
47«خداوند زنده است! متبارک باد صخرۀ من! متعال باد خدا، صخرۀ نجاتم!
48اوست خدایی که انتقام مرا می‌گیرد، و قومها را زیر من پست می‌سازد،
49و مرا از چنگ دشمنانم بیرون می‌آورد. تو مرا بر مخالفانم برتری بخشیده‌ای، و از مرد خشونتکار رهایی‌ام داده‌ای.
50«از این رو، خداوندا، تو را در میان قومها ستایش خواهم کرد، و بهر نامت خواهم سرایید.
51او به پادشاه خود پیروزیهای بزرگ می‌بخشد، و مسیح خود را محبت می‌کند، داوود و نسل او را، تا به ابد.»

Speaker
ارمیا باب ۲۵

25:1 این است کلامی که در چهارمین سالِ یِهویاقیم پسر یوشیا پادشاه یهودا، که سال اوّلِ نبوکدنصر پادشاه بابِل بود، دربارۀ تمامی مردم یهودا بر اِرمیا نازل شد.
2اِرمیای نبی آن کلام را برای تمامی مردم یهودا و همۀ ساکنان اورشلیم بیان کرده، گفت:
3«از سالِ سیزدهمِ یوشیا پادشاه یهودا پسر آمون تا به امروز، به مدت بیست و سه سال کلام خداوند بر من نازل گشته و من بارها با شما سخن گفته‌ام، اما شما بدان گوش نسپرده‌اید؛
4و اگرچه خداوند همۀ خادمان خود، انبیا را بارها نزد شما فرستاده است، به آنها نیز گوش نگرفته و به سخنانشان اعتنا نکرده‌اید.
5آنها گفتند: ”هر یک از شما از رفتار زشت و کردار شرارت‌بار خویش بازگشت کنید و در سرزمینی که خداوند از ازل تا به ابد به شما و به پدرانتان بخشیده است، ساکن باشید.
6از پی خدایانِ غیر مروید، آنها را عبادت و سَجده مکنید، و خشم مرا با ساخته‌های دست خود برمیانگیزید، تا بلایی بر شما نازل نکنم.“
7اما، خداوند می‌فرماید، ”شما به من گوش نگرفتید، بلکه خشم مرا با ساخته‌های دست خود برانگیختید و خود را به بلا گرفتار کردید.“
8«پس خداوند لشکرها چنین می‌فرماید: ”حال که به کلام من گوش فرا~ندادید،
9خداوند می‌فرماید، اینک من فرستاده، تمامی قبایل شمال و نیز خادم خود نبوکدنصر پادشاه بابِل را فرا~خواهم خواند و ایشان را بر ضد این سرزمین و بر ضد ساکنانش و بر ضد تمامی قومهای اطراف خواهم آورد. و ایشان را به نابودی کامل سپرده، مایۀ حیرت و انگشت به دهان ماندنِ مردمان، و ویرانۀ ابدی خواهم ساخت.
10و از میان ایشان فریاد هلهله و شادمانی و آواز عروس و داماد و صدای آسیاب و روشنایی چراغ را نابود خواهم کرد.
11این سرزمین سراسر خراب و ویران خواهد شد، و این قومها هفتاد سال پادشاه بابِل را بندگی خواهند کرد.“
12«اما خداوند می‌گوید: ”پس از پایان هفتاد سال، من پادشاه بابِل و آن قوم و سرزمین کَلدانیان را به سبب تقصیرشان مجازات خواهم کرد، و آن را ویرانۀ ابدی خواهم ساخت.
13و بر آن سرزمین تمامی سخنان خود را که بر ضد آن گفته‌ام، نازل خواهم کرد، یعنی هر چه را در این کتاب مکتوب است و اِرمیا آن را دربارۀ همۀ قومها نبوّت کرده است.
14زیرا قومهای بسیار و پادشاهانِ بزرگْ ایشان را بندۀ خود خواهند ساخت، و من ایشان را بر حسب کردارشان و اعمالِ دستهایشان جزا خواهم داد.“»
15یهوه خدای اسرائیل به من چنین فرمود: «پیالۀ شرابِ خشم را از دست من بگیر و آن را به تمامِ قومهایی که تو را نزدشان می‌فرستم، بنوشان.
16آنان خواهند نوشید و به سبب شمشیری که میانشان می‌فرستم، گیج خواهند خورد و دیوانه خواهند شد.»
17پس پیاله را از دست خداوند گرفتم و به تمامیِ قومهایی که خداوند مرا نزد آنها فرستاد، نوشانیدم؛
18یعنی به اورشلیم و شهرهای یهودا، و به پادشاهان و صاحبمنصبانش، تا آنها را به ویرانه‌ای بَدَل کرده، مایۀ حیرت و انگشت به دهان ماندن و لعنت سازم، چنانکه امروز شده است؛
19و نیز به فرعون پادشاه مصر و خادمان و صاحبمنصبان و تمامی قومش
20و به تمامیِ قبایل مختلط آن سرزمین؛ و به تمامیِ پادشاهان سرزمین عوص و پادشاهان سرزمین فلسطینیان، یعنی پادشاهانِ اَشقِلون و غزه و عِقرون، و نیز به باقیماندگانِ اَشدود،
21و به اَدوم و موآب و بنی‌عَمّون؛
22و به تمامی پادشاهان صور و همۀ پادشاهان صیدون و پادشاهان سرزمینهای ساحلی که آنسوی دریا هستند؛
23همچنین به دِدان و تیما و بُوز و به تمامی کسانی که گوشه‌های موی خود را می‌تراشند،
24و به تمامی پادشاهان عرب و همۀ پادشاهانِ قبایل مختلطِ بادیه‌نشین؛
25به تمامی پادشاهان زِمری و همۀ پادشاهان عیلام و همۀ پادشاهان ماد؛
26و به تمامی پادشاهان شمال خواه نزدیک و خواه دور، یکی از پس دیگری، و تمامی ممالک جهان که روی زمینند. و پس از ایشان، پادشاه بابِل خواهد نوشید.
27«آنگاه به ایشان بگو، ”خداوند لشکرها، خدای اسرائیل، چنین می‌فرماید: بنوشید و مست شده، قِی کنید و به سبب شمشیری که میانتان می‌فرستم، بیفتید و دیگر برنخیزید.“
28اگر نخواستند پیاله را از دستت گرفته بنوشند، آنگاه بدیشان بگو، ”خداوند لشکرها چنین می‌فرماید: باید بنوشید!
29زیرا اینک من به رسانیدن بلا بر شهری که نام مرا بر خود دارد، آغاز خواهم کرد. پس آیا شما به‌واقع بی‌سزا خواهید ماند؟ نه، بی‌سزا نخواهید ماند، زیرا من شمشیری بر تمامی ساکنان جهان مأمور می‌دارم.“ این است فرمودۀ خداوند لشکرها.
30«پس تو تمامی این سخنان را بر ضد ایشان نبوّت کرده، بگو: «”خداوند از اعلا خواهد غرّید، و از جایگاه مقدس خویش ندا خواهد داد؛ او به‌شدّت بر ضد آغل خویش خواهد غرّید، و بسان آنان که انگور می‌فشرند، بر تمام ساکنان زمین بانگ خواهد زد.
31صدای غوغا تا به کَرانهای زمین خواهد رسید، زیرا خداوند علیه قومها اقامۀ دعوی خواهد کرد؛ او آدمیان را جملگی به محاکمه خواهد کشید، و شریران را از دم شمشیر خواهد گذرانید؛“ این است فرمودۀ خداوند.
32«خداوند لشکرها چنین می‌فرماید: اینک بلا از قومی به قوم دیگر سرایت می‌کند؛ و توفانی عظیم از اقصای زمین به پا می‌خیزد.
33«و آنان که در آن روز به دست خداوند کشته می‌شوند، از این کَران زمین تا کَران دیگرش خواهند بود. برای ایشان ماتم نخواهند گرفت و اجسادشان را جمع نخواهند کرد و به خاک نخواهند سپرد، بلکه روی زمین سِرگین خواهند بود.
34«ای شبانان، شیون کنید و بانگ برآورید؛ ای رؤسای گله، در خاکستر بغلتید. زیرا موعد کشتار و پراکندگیتان فرا~رسیده است، و شما همچون ظرفی مرغوب، خواهید افتاد و خُرد خواهید شد.
35نه شبانان را پناهی خواهد بود، و نه رؤسای گله را گریزی.
36هان، بانگ شبانان و شیون صاحبان گله شنیده می‌شود! زیرا خداوند چراگاه‌هایشان را ویران می‌کند.
37به سبب خشم آتشین خداوند آغلهای امن و آرام نابود گشته است.
38او همچون شیری کُنام خویش را ترک گفته است؛ به سبب شمشیرِ ستمگر و خشمِ آتشینِ او، سرزمین ایشان ویرانه گشته است.»

Speaker
رومیان باب ۱۳ , ۱۴

13:1 هر کس باید تسلیمِ قدرتهای حاکم باشد، زیرا هیچ قدرتی جز از سوی خدا نیست. قدرتهایی که وجود دارند، از جانب خدا مقرر شده‌اند.
2پس آن که بر علیه قدرتی عِصیان کند، در حقیقت علیه آنچه خدا مقرر کرده، عِصیان ورزیده است؛ و آنان که چنین می‌کنند، مجازات را برای خود می‌خرند.
3زیرا راستکِرداران از حکمرانان هراسی ندارند، امّا خلافکاران از آنها می‌ترسند. آیا می‌خواهی از صاحبِ قدرت هراسی نداشته باشی؟ آنچه را که درست است، انجام بده که تو را تحسین خواهد کرد.
4زیرا خدمتگزار خداست تا به تو نیکویی کند. امّا اگر مرتکب کار خلاف شوی، بترس، زیرا شمشیر را بی‌جهت حمل نمی‌کند. او خدمتگزار خدا و مجری غضب است تا کسی را که مرتکب کار خلاف شده است، کیفر دهد.
5پس آدمی باید نه تنها برای پرهیز از غضب، بلکه به سبب وجدان خود نیز تسلیم قدرتها باشد.
6به همین سبب نیز مالیات می‌پردازید، زیرا صاحبان قدرت که تمامِ وقت خود را وقف کار حکومت می‌کنند، خدمتگزاران خدایند.
7دِین خود را به همگان ادا کنید: اگر مالیات است، مالیات بدهید؛ اگر خَراج است، خَراج بپردازید؛ اگر احترام است، احترام بگذارید؛ و اگر اکرام است، تکریم کنید.
8هیچ دِینی به کسی نداشته باشید جز اینکه یکدیگر را پیوسته محبت کنید. زیرا هر که به دیگری محبت کند، در واقع شریعت را به جا می‌آورد.
9زیرا احکامِ ’زنا مکن‘، ’قتل مکن‘، ’دزدی مکن‘، ’طمع مورز‘، و هر حکم دیگری که باشد، همه در این کلام خلاصه می‌شود که «همسایه‌ات را همچون خویشتن محبت کن.»
10محبت، به همسایۀ خود بدی نمی‌کند؛ پس محبت تحقق شریعت است.
11و شما با آگاهی از این که در چه زمانی به سر می‌برید، چنین کنید. زیرا هم‌اکنون ساعتِ آن رسیده است که از خواب بیدار شوید، چرا که اکنون در مقایسه با زمانی که ایمان آوردیم، نجات ما نزدیکتر شده است.
12شبْ رو به پایان است و روز نزدیک شده است. پس بیایید اعمال تاریکی را به سویی نهیم و زرۀ نور را در بر کنیم.
13بیایید آن‌گونه رفتار کنیم که شایستۀ کسانی است که در روشناییِ روز به سر می‌برند. پس اوقات خود را در بز‌مها و میگساری و هرزگی و عیاشی و جدال و حسد سپری نکنیم،
14بلکه عیسی مسیحِ خداوند را در بر کنید و در پی ارضای امیال نَفْس خود مباشید.

14:1 کسی را که ایمانش ضعیف است، بپذیرید، بی‌آنکه دربارۀ مسائل مورد تردید، حکم صادر کنید.
2ایمانِ یکی به او اجازه می‌دهد هر غذایی را بخورد، امّا دیگری که ایمانش ضعیف است، فقط سبزیجات می‌خورد.
3آن که همه چیز می‌خورد، نباید به آن که نمی‌خورد به دیدۀ تحقیر بنگرد؛ و آن که همه چیز نمی‌خورد، نباید آن کس را که هر غذایی را می‌خورد، محکوم کند. زیرا خدا او را پذیرفته است.
4تو کیستی که بر خدمتکار شخصی دیگر حکم می‌کنی؟ استوار ماندن یا فرو~افتادن او به آقایش مربوط است. و او استوار هم خواهد ماند زیرا خداوند قادر است او را استوار گرداند.
5کسی یک روز را از دیگر روزها مقدّستر می‌شمارد؛ فردی دیگر، همۀ روزها را یکسان می‌پندارد. هر کس در ذهن خودش کاملاً متقاعد باشد.
6آن که روزی خاص را مهم می‌شمارد، برای خداوند چنین می‌کند. آن که می‌خورد، برای خداوند می‌خورد، زیرا خدا را شکر می‌گوید. و آن که از خوردن می‌پرهیزد، او نیز برای خداوند چنین می‌کند و خدا را شکر می‌گزارد.
7زیرا هیچ‌یک از ما برای خود زندگی نمی‌کنیم و هیچ‌یک از ما برای خود نمی‌میریم.
8اگر زندگی می‌کنیم، برای خداوند است، و اگر می‌میریم، آن نیز برای خداوند است. پس خواه زندگی کنیم، خواه بمیریم، از آنِ خداوندیم.
9مسیح نیز به همین سبب مرد و زنده شد تا خداوندِ زندگان و مردگان باشد.
10پس تو چرا برادر خود را محکوم می‌کنی؟ و تو چرا به برادر خود به دیدۀ تحقیر می‌نگری؟ زیرا همۀ ما در برابر مسند داوری خدا حاضر خواهیم شد.
11چرا که نوشته شده است: «خداوند می‌گوید: به حیات خود قسم که هر زانویی در برابر من خم خواهد شد و هر زبانی به خدا اقرار خواهد کرد.»
12پس هر یک از ما حساب خود را به خدا باز خواهد داد.
13بنابراین، بیایید از این پس یکدیگر را محکوم نکنیم. به جای آن، تصمیم بگیرید که هیچ سنگ لغزش یا مانعی در راه برادر خود مگذارید.
14من در عیسای خداوند می‌دانم و متقاعد هستم که هیچ چیز به خودی خود نجس نیست. امّا اگر کسی چیزی را نجس می‌شمارد، برای او نجس خواهد بود.
15اگر با خوراکی که می‌خوری برادرت را دردمند می‌سازی، دیگر بر پایۀ محبت رفتار نمی‌کنی. با خوراک خود، برادر خویش را که مسیح به‌خاطر او مرد، هلاک مساز.
16مگذارید در مورد آنچه شما نیکو می‌شمارید، بد گفته شود.
17زیرا پادشاهی خدا خوردن و نوشیدن نیست، بلکه پارسایی، سلامتی و شادی در روح‌القدس است.
18هر که بدین طریق مسیح را خدمت کند، خدا را خشنود می‌سازد و پذیرفتۀ مردم نیز هست.
19پس بیایید آنچه را که موجب برقراری صلح و صفا و بنای یکدیگر می‌شود، دنبال کنیم.
20کار خدا را برای خوراک خراب مکن! همۀ خوراکها پاکند، امّا خوردن هر خوراکی که باعث لغزش دیگری شود، عملی است نادرست.
21بهتر آن است که از خوردن گوشت یا نوشیدن شراب یا انجام هر کار دیگر که باعث لغزش برادرت می‌شود، بپرهیزی.
22پس عقیده‌ات را دربارۀ این امور، بین خود و خدا نگاه دار. خوشا به حال کسی که به‌خاطر آنچه نیکو می‌شمارد، خود را محکوم نمی‌کند.
23امّا کسی که دربارۀ خوردنِ خوراکی دچار تردید است، اگر آن را بخورد محکوم می‌شود، زیرا با ایمان نخورده است و آنچه از ایمان نباشد، گناه است.

Speaker
Suitable For