۲۲ فوریه

R10222
Category
خروج باب ۳۵

35:1 موسی همۀ جماعت بنی‌اسرائیل را گرد آورد و بدیشان گفت: «این است آنچه خداوند شما را به انجام آن فرمان داده است:
2شش روز کار می‌باید کرد، اما روز هفتم روز مقدس برای شما باشد، شَبّاتِ فراغت برای خداوند. هر که در این روز کاری کند باید کشته شود.
3در روز شَبّات در هیچ‌یک از منازل خویش آتشی نیفروزید.»
4موسی به همۀ جماعت بنی‌اسرائیل گفت: «این است آنچه خداوند فرمان داده است:
5از آنچه دارید، هدیه‌ای به خداوند تقدیم کنید. هر که از دل مایل به این کار باشد هدیه‌ای از اینها برای خداوند بیاورد: طلا، نقره و برنج؛
6نخ آبی، ارغوانی و قرمز و کتان ریزبافت؛ پشم بز؛
7پوست قوچ که به رنگ سرخ رنگ شده باشد؛ چرم نازک؛ چوب اقاقیا؛
8روغن برای چراغها؛ ادویه برای روغن مسح و بخور خوشبو؛
9سنگهای عقیق و سنگهای گرانبهای دیگر جهت نشاندن بر ایفود و پیش‌سینه.
10«در میان شما هر کس مهارتی دارد، بیاید و آنچه را خداوند فرمان داده است بسازد:
11مسکن با چادر و پوشش آن، گیره‌ها، تخته‌ها، تیرهای افقی، ستونها و پایه‌های آن،
12صندوق و تیرکهایش، جایگاه کفّاره و حجاب حائلِ آن،
13میز و تیرکهایش با تمامی وسایل آن، نان حضور،
14چراغدان برای روشنایی با لوازم آن، چراغهایش و روغن برای روشنایی؛
15مذبح بخور با تیرکهایش، روغن مسح و بخور خوشبو؛ پرده برای درگاهِ مدخلِ مسکن؛
16مذبح قربانی تمام‌سوز با شبکۀ برنجی آن، تیرکهایش و تمامی وسایل مربوط به آن؛ تشت برنجی با پایه‌اش؛
17پرده‌های صحن با ستونها و پایه‌هایش، و نیز پردۀ ورودی صحن؛
18میخهای مسکن و میخهای صحن و طنابهای آن؛
19جامه‌های بافته‌شده برای خدمت در قُدس، یعنی جامه‌های مقدس هارونِ کاهن و جامه‌های پسرانش برای کهانت.»
20آنگاه تمامی جماعت بنی‌اسرائیل از حضور موسی بیرون رفتند،
21و هر که رغبت داشت و در قلبش بود، پیش آمد و برای کار خیمۀ ملاقات، تمامی خدمات مربوط به آن و نیز جهت جامه‌های مقدس، هدیه به خداوند تقدیم کرد.
22همۀ کسانی که از دل مایل بودند، از زن و مرد، آمدند و همه نوع زیورهای طلا از سنجاق سینه، گوشواره، حلقه و زینتها به همراه آوردند. آنان همگی هدایای طلای خود را به خداوند تقدیم کردند.
23تمام کسانی که نخهای آبی، ارغوانی یا قرمز، کتان ریزبافت، پشم بز، پوست به رنگ سرخ شدۀ قوچ یا چرم نازک داشتند، آنها را آوردند.
24هر که هدیه‌ای نقره‌ای یا برنجین داشت نیز آن را به خداوند تقدیم کرد. هر که چوب اقاقیا برای هر قسمت از کار داشت، آن را آورد.
25زنانِ صنعتگر نیز به دست خود ریسندگی کردند و آنچه را که رشته بودند، از نخهای آبی، ارغوانی و قرمز یا کتان ریزبافت، با خود آوردند.
26همۀ زنانی که مایل بودند مهارتشان را به کار برند، پشم بز رشتند.
27رهبران قوم سنگهای عقیق و دیگر سنگهای گرانبها را آوردند تا بر ایفود و پیش‌سینه نشانده شود.
28آنان همچنین ادویه و روغن برای روشنایی، برای روغن مسح و برای بخور خوشبو آوردند.
29همۀ مردان و زنان اسرائیلی که مایل بودند، داوطلبانه برای انجام کاری که خداوند به واسطۀ موسی فرمان داده بود، هدیه آوردند.
30آنگاه موسی به بنی‌اسرائیل گفت: «بنگرید که خداوند بِصَلئیل پسر اوری نوۀ حور از قبیلۀ یهودا را برگزیده است،
31و او را با روح خدا پر کرده، بدو مهارت، فهم و دانش در انواع صنایع بخشیده است،
32تا از طلا و نقره و برنج نقشهای هنری بریزد،
33سنگ ببُرد و بتراشد، صنایع چوبی بسازد و در انواع هنرها مشغول کار شود.
34نیز به او و اُهولیاب پسر اَخیسامَک از قبیلۀ دان، این توانایی را بخشیده که به دیگران تعلیم دهند.
35خدا به ایشان مهارت بخشیده است تا هر نوع کاری را که حکاکان، طراحان و گلدوزان با نخهای آبی و ارغوانی و قرمز بر کتان ریزبافت می‌کنند، یعنی کارهایی را که هر نوع صنعتگر یا طراح ماهر انجام می‌دهد، خود انجام دهند.

Speaker
مزامیر باب ۹۲ , ۹۳

92:1 چه نیکوست خداوند را ستودن، و در وصف نام تو، ای متعال، سراییدن؛
2بامدادان محبت تو را اعلام کردن، و شامگاهان وفاداری تو را،
3با نوای بربطِ ده‌تار و نغمۀ چنگ.
4زیرا که تو ای خداوند، مرا به کارهایت شادمان ساخته‌ای؛ پس در وصف اعمال دستهای تو شادمانه می‌سرایم.
5اعمال تو ای خداوند چه عظیم است، و اندیشه‌هایت چه ژرف!
6مرد وحشی نمی‌داند و نادان این را درنمی‌یابد
7که هرچند شریران چون علف برویند و بدکاران جملگی بشکفند، برای این است که تا به ابد هلاک گردند؛
8اما تو ای خداوند، تا به ابد متعال هستی!
9زیرا که دشمنانت، ای خداوند، آری دشمنانت، به‌یقین نابود خواهند شد، و بدکاران جملگی پراکنده خواهند گشت.
10اما تو شاخ مرا همچون شاخ گاو وحشی برافراشته‌ای، و روغن تازه بر من فرو~ریخته‌ای.
11دیدگانم شکست دشمنانم را دیده است، و گوشهایم خبر سقوط مخالفانِ شریرم را شنیده است.
12پارسا چون درخت خرما خواهد شکفت، و همچون سرو آزاد لبنان نمو خواهد کرد؛
13آنان که در خانۀ خداوند غرس شده‌اند، در صحنهای خدای ما خواهند شکفت.
14در پیری نیز میوه خواهند آورد و تر و تازه و سبز خواهند بود،
15تا اعلام کنند که خداوند راست است؛ او صخرۀ من است و در او ذره‌ای بی‌انصافی نیست.

93:1 خداوند پادشاهی می‌کند، او خویشتن را به جلال آراسته است؛ خداوند خود را آراسته است، او کمر خود را به قوّت بسته است. جهان مستحکم است و جنبش نخواهد خورد.
2تخت سلطنت تو از قدیم استوار گشته است، و تو از ازل هستی.
3سیلابها برافراشته‌اند، ای خداوند! سیلابها آواز خود را برافراشته‌اند، سیلابها خروش خود را برافراشته‌اند!
4شکوهمندتر از آواز آبهای بسیار، شکوهمندتر از امواج دریا، شکوهمند است خداوند در عرش برین!
5شهادات تو بی‌نهایت امین است، خداوندا، قدوسیت زیبندۀ خانۀ توست، تا ابدالآباد.

Speaker
اول قرنتیان باب ۴ , ۵

4:1 پس همگان باید به ما به دیدۀ خادمان مسیح و مباشرانی بنگرند که رازهای خدا به آنان به امانت سپرده شده است.
2و حال انتظاری که از مباشر می‌رود این است که امین باشد.
3امّا برای من قضاوت شما یا قضاوت هر دادگاه انسانی دیگر چندان مهم نیست. من حتی خود نیز دربارۀ خویشتن قضاوت نمی‌کنم.
4زیرا در خود عیبی نمی‌بینم، امّا این مرا بی‌گناه نمی‌سازد. بلکه خداوند است که دربارۀ من قضاوت می‌کند.
5پس دربارۀ هیچ چیز پیش از وقت قضاوت نکنید تا اینکه خداوند بیاید. او آنچه را که اکنون در تاریکیْ نهان است، در روشنایی عیان خواهد کرد و نیّتهای دلها را آشکار خواهد ساخت. آنگاه تشویق و تمجید هر کس از خود خدا خواهد بود.
6ای برادران، من این تشبیهات را به‌خاطر شما دربارۀ خود و آپولس به کار بردم تا شما از ما معنی این گفته را بیاموزید که: «از آنچه نوشته شده است، فراتر نروید.» تا هیچ‌یک از شما به یکی در مقابل دیگری نبالد.
7زیرا چه کسی تو را متفاوت انگاشته است؟ چه داری که به تو بخشیده نشده باشد؟ و اگر به تو بخشیده شده است، پس چرا چنان فخر می‌کنی که گویی چنین نیست؟
8گویی شما هم‌اکنون به هرآنچه می‌خواستید، رسیده‌اید! گویی هم‌اکنون دولتمند شده‌اید! و پادشاهی می‌کنید، آن هم بدون ما! و کاش که براستی پادشاهی می‌کردید تا ما هم با شما پادشاهی می‌کردیم!
9زیرا من بر این اندیشه‌ام که خدا ما رسولان را همچون اسیرانِ محکوم به مرگ در آخرِ صف رژه‌روندگان به نمایش گذاشته است. ما تماشاگه تمامی جهان، چه آدمیان و چه فرشتگانیم.
10ما به‌خاطر مسیح جاهلیم، امّا شما در مسیح حکیمید! ما ضعیفیم، امّا شما قوی هستید! ما خوار و حقیریم، امّا شما محترمید!
11ما تا همین دَم گرسنه و تشنه‌ایم، و جامه‌هایمان مندرس است. کتک خورده و آواره‌ایم.
12با دسترنج خود معاشمان را تأمین می‌کنیم. چون لعنمان کنند، برکت می‌طلبیم؛ و چون آزار بینیم، تحمّل می‌کنیم؛
13وقتی ناسزا می‌شنویم، با مهربانی پاسخ می‌دهیم. تا همین دَم، ما به تُفالۀ دنیا و زبالۀ همه چیز بدل گشته‌ایم.
14این را نمی‌نویسم تا شما را شرمنده سازم، بلکه تا چون فرزندان دلبندم هشدارتان دهم.
15زیرا حتی اگر در مسیح هزاران معلّم داشته باشید، امّا پدرانِ بسیار ندارید، چرا که من به واسطۀ انجیل در مسیحْ عیسی پدر شما شدم.
16پس از شما تمنا دارم از من سرمشق بگیرید.
17از همین رو تیموتائوس را نزدتان فرستادم، او را که فرزند محبوب من است و امین در خداوند. او شیوۀ زندگی مرا در مسیحْ عیسی به شما یادآور خواهد شد، چنانکه آن را در همۀ کلیساها در هر جا تعلیم می‌دهم.
18برخی با این گمان که من دیگر نزدتان نخواهم آمد، گستاخ شده‌اند.
19امّا به خواست خدا به‌زودی نزدتان می‌آیم و نه فقط سخن این گستاخان را، بلکه قدرتشان را نیز در خواهم یافت.
20زیرا پادشاهی خدا به حرف نیست، بلکه در قدرت است.
21کدام‌یک را ترجیح می‌دهید؟ با چوب نزدتان بیایم یا با محبت و روحی ملایم؟

5:1 به واقع خبر رسیده که در میان شما بی‌عفتی هست، آن هم به گونه‌ای که حتی در میان بت‌پرستان نیز پذیرفته نیست. شنیده‌ام مردی با نامادری خود رابطه دارد.
2و شما افتخار می‌کنید! آیا نمی‌بایست ماتم گیرید و کسی را که چنین کرده از میان خود برانید؟
3زیرا هرچند من در جسم میان شما نیستم، امّا در روح با شمایم؛ و هم‌اکنون، چون کسی که در میان شما حاضر است، حکم خود را در خصوص کسی که دست به چنین کاری زده است، به نام خداوند ما عیسی مسیح صادر کرده‌ام.
4وقتی شما گرد هم می‌آیید و من در روح میان شما هستم، و با حضورِ قدرتِ خداوند ما عیسی،
5این مرد را به شیطان بسپارید تا با نابودیِ نَفْس گناهکار، روح در روز خداوندْ عیسی نجات یابد.
6افتخار شما به هیچ روی صحیح نیست. آیا نمی‌دانید که اندکی خمیرمایه می‌تواند تمامی خمیر را وَر آورد؟
7پس خود را از خمیرمایۀ کهنه پاک سازید تا خمیر تازه باشید، چنانکه براستی نیز بی‌خمیرمایه‌اید. زیرا مسیح، برۀ پِسَخ ما، قربانی شده است.
8پس بیایید عید را نه با خمیرمایۀ کهنه، یعنی خمیرمایۀ بدخواهی و شرارت، بلکه با نان بی‌خمیرمایۀ صداقت و راستی برگزار کنیم.
9در نامۀ پیشین خود، به شما نوشتم که با بی‌عفتان معاشرت نکنید.
10امّا مقصودم به هیچ روی این نبود که با بی‌عفتان این دنیا یا با طمع‌ورزان یا شیّادان یا بت‌پرستان معاشرت نکنید، زیرا در آن صورت می‌بایست دنیا را ترک گویید.
11امّا اکنون به شما می‌نویسم که با کسی که خود را برادر می‌خواند، امّا بی‌عفت، یا طماع یا بت‌پرست یا ناسزاگو یا میگسار و یا شیّاد است، معاشرت نکنید و با چنین کس حتی همسفره مشوید.
12زیرا مرا چه کار است که دربارۀ مردمان بیرون داوری کنم. ولی آیا داوری دربارۀ آنان که در کلیسایند، بر عهدۀ شما نیست؟
13خدا خود دربارۀ مردمان بیرون داوری خواهد کرد. پس «آن بدکار را از میان خود برانید.»

Speaker
Suitable For