۱۲ مارس

R10312
Category
لاویان باب ۲۰

20:1 خداوند موسی را خطاب کرده، گفت:
2«بنی‌اسرائیل را بگو: هر که از بنی‌اسرائیل یا غریبانِ ساکن در اسرائیل، یکی از فرزندان خود را به مولِک بدهد، باید حتماً کشته شود. قومِ این سرزمین باید او را به سنگ سنگسار کنند.
3من روی خود را بر ضد آن شخص خواهم گردانید و او را از میان قومش منقطع خواهم ساخت، زیرا یکی از فرزندان خود را به مولِک داده است و بدین‌گونه قُدس مرا نجس و نام قدوس مرا بی‌حرمت ساخته است.
4اگر قومِ این سرزمین کار کسی را که یکی از فرزندانش را به مولِک داده است نادیده بگیرند، و او را نکشند،
5آنگاه من خودْ روی خویش را بر ضد آن شخص و بر ضد خانواده‌اش خواهم گردانید، و آنان را از میان قومشان منقطع خواهم ساخت، او و همۀ آنان را که در زناکاری از پیِ مولِک با او همراه شده‌اند.
6«اگر کسی به احضارکنندگانِ ارواح و غیبگویان روی آورد و از پیِ آنها زناکاری کند، من روی خود را بر ضد آن شخص خواهم گردانید و او را از میان قومش منقطع خواهم ساخت.
7پس خود را تقدیس کنید و مقدس باشید، زیرا من یهوه خدای شما هستم.
8فرایض مرا نگاه دارید و آنها را به جا آورید. من یهوه هستم که شما را تقدیس می‌کنم.
9هر که پدر یا مادر خود را اهانت کند حتماً کشته شود؛ او پدر یا مادر خود را اهانت کرده است، و خونش بر گردن خودش خواهد بود.
10«اگر مردی با زن مردی دیگر زنا کند، یعنی با زن همسایۀ خود، زانی و زانیه هر دو حتماً کشته شوند.
11اگر مردی با زن پدر خود همبستر شود، عریانی پدر خود را آشکار کرده است. هر دو باید حتماً کشته شوند؛ خون آنها بر گردن خودشان خواهد بود.
12اگر مردی با عروس خود همبستر شود، هر دو حتماً کشته شوند. آنان مرتکب انحراف جنسی شده‌اند؛ خونشان بر گردن خودشان خواهد بود.
13اگر مردی با مرد همچون زن همبستر شود، هر دو مرتکب عملی کراهت‌آور شده‌اند. هر دو حتماً کشته شوند؛ خونشان بر گردن خودشان خواهد بود.
14اگر مردی زنی را با مادرش بگیرد، این فجور است. او و آن دو زن باید به آتش سوزانده شوند، تا هیچ فجور در میان شما نباشد.
15اگر مردی با حیوانی نزدیکی کند حتماً کشته شود، و حیوان را نیز بکشید.
16اگر زنی به حیوانی نزدیک آید تا با آن بخوابد، زن و حیوان را بکشید. آنها باید حتماً کشته شوند؛ خون آنها بر گردن خودشان خواهد بود.
17«اگر مردی خواهر خود را بگیرد، خواه دختر پدر یا دختر مادرش را، و عریانی او را ببیند، و او نیز عریانیِ وی را، این رسوایی است. آنان باید در برابر چشمانِ فرزندانِ قوم خود منقطع شوند. آن مرد عریانیِ خواهر خود را آشکار کرده است، و باید متحمل جزای تقصیر خود شود.
18اگر مردی با زنی در ایام قاعدگی‌اش نزدیکی کند و عریانی او را آشکار سازد، آن مرد چشمۀ زن را آشکار ساخته و آن زن نیز چشمۀ خون خود را آشکار کرده است؛ هر دو باید از میان قوم خود منقطع شوند.
19عریانیِ خواهرِ مادرت یا خواهرِ پدرت را آشکار مکن، زیرا این عریان کردنِ خویشِ خود است، و هر دو متحمل جزای تقصیر خود خواهید شد.
20اگر مردی با زن عموی خود همبستر شود، عریانی عموی خود را آشکار کرده است؛ آنان متحمل گناه خود خواهند شد، و بی‌اولاد خواهند مرد.
21اگر مردی زن برادر خود را بگیرد، این ناپاکی است. او عریانی برادر خود را آشکار کرده است؛ ایشان بی‌اولاد خواهند بود.
22«پس همۀ فرایض و تمامی قوانین مرا نگاه دارید و آنها را به جا آورید، تا سرزمینی که شما را بدان‌جا می‌برم تا در آن ساکن شوید، شما را قِی نکند.
23بر طبق رسوم قومهایی که آنها را از حضور شما بیرون می‌رانم گام مزنید، زیرا آنان همۀ این کارها را کردند، و از این رو من از ایشان کراهت داشتم.
24اما به شما گفتم: ”شما سرزمین ایشان را به میراث خواهید یافت، و من آن را به شما خواهم داد تا آن را به تصرف آورید، سرزمینی را که شیر و شهد در آن جاری است‌.“ من یهوه خدای شما هستم، که شما را از قومها متمایز ساختم.
25پس میان حیوانات طاهر و نجس، و میان پرندگان نجس و طاهر، تمایز قائل شوید؛ خود را با حیوان یا پرنده یا هر چه بر زمین می‌خزد، که من برای شما متمایز ساخته‌ام تا نجس باشد، مکروه مسازید.
26برای من مقدس باشید، زیرا من، یهوه، قدوس هستم و شما را از قومها متمایز ساخته‌ام تا از آنِ من باشید.
27«مرد یا زنی که احضار‌کنندۀ روح یا غیبگو است حتماً کشته شود. آنان باید به سنگ سنگسار شوند؛ خونشان بر گردن خودشان است.»

Speaker
مزامیر باب ۱۱۹ آیات :۱۲۹-۱۷۶

119:129 شهادات تو شگفت‌انگیز است، از این رو، جان من آنها را نگاه می‌دارد.
130باز شدن کلام تو نور می‌بخشد، و ساده‌لوحان را فهیم می‌گرداند.
131دهان خود را گشوده، لَه لَه می‌زنم، زیرا که مشتاق فرمانهای تو هستم!
132بر من نظر کن و مرا فیض عطا فرما، بنا به رسم خود در حق دوستداران نام خویش.
133گامهای مرا در کلام خود استوار فرما، تا هیچ بدی بر من تسلط نیابد.
134مرا از ظلم انسان رهایی ده، تا احکام تو را نگاه دارم.
135روی خود را بر خادم خویش تابان ساز، و فرایض خود را به من بیاموز!
136نهرهای آب از دیدگانم جاری است، زیرا که شریعت تو را نگاه نمی‌دارند.
137خداوندا، تو عادلی و قوانین تو راست است!
138شهاداتی که تو امر فرموده‌ای عدل است، و امانت تا به نهایت.
139غیرتم مرا می‌سوزاند، زیرا که دشمنانم کلام تو را فراموش می‌کنند.
140وعدۀ تو به‌غایت آزموده شده، و خادمت آن را دوست می‌دارد.
141هرچند من ناچیز و حقیرم، اما احکام تو را از یاد نمی‌برم.
142عدالت تو عدالتی است جاودانه، و شریعت تو حق است.
143تنگی و فشار مرا درگرفته، اما فرمانهای تو لذت من است.
144شهادات تو عدل است تا ابدالآباد؛ مرا فهم ببخشا تا زنده بمانم!
145به تمامی دل فریاد برمی‌آورم؛ خداوندا، مرا اجابت فرما، و من فرایض تو را نگاه خواهم داشت.
146تو را می‌خوانم؛ نجاتم دِه! و من شهادات تو را نگاه خواهم داشت.
147بر سپیده‌دم سبقت می‌جویم و فریاد برمی‌آورم؛ بر کلام تو امید بسته‌ام.
148چشمانم بر پاسهای شب پیشی می‌گیرد، تا در وعده‌ات تأمل کنم.
149بر حسب محبت خود صدایم را بشنو! بر طبق قوانین خود، خداوندا، مرا زنده بدار!
150آنان که در پی نقشه‌های پلید می‌روند نزدیک آمده‌اند، ایشان از شریعت تو بس دورند!
151ولی تو نزدیک هستی، ای خداوند؛ و جملۀ فرامین تو راست است.
152دیرزمانی است که از شهادات تو دانسته‌ام که آنها را جاودانه بنیان نهاده‌ای.
153بر مذلت من بنگر و مرا برهان، زیرا که شریعت تو را از یاد نبرده‌ام.
154به دفاع از حقِ من برخیز و مرا برهان! بر حسب وعده‌ات مرا زنده بدار!
155نجات از شریران دور است، زیرا که جویای فرایض تو نیستند.
156رحمتهای تو ای خداوند بسیار است؛ مرا بر حسب قوانین خود زنده بدار!
157آزاردهندگان و دشمنان من بی‌شمارند، اما از شهادات تو روی برنمی‌گردانم.
158خیانت‌پیشگان را می‌بینم و کراهت دارم، زیرا که کلام تو را نگاه نمی‌دارند.
159ببین که احکام تو را چقدر دوست می‌دارم، بر حسب محبت خود، خداوندا، مرا زنده بدار!
160جملۀ کلام تو راستی است، و همۀ قوانین عادله‌ات، جاودانه.
161حاکمان بی‌سبب آزارم می‌دهند، اما دل من از کلام تو ترسان است.
162من در وعدۀ تو شادی می‌کنم همچون کسی که غنیمت فراوان یافته باشد!
163از دروغ نفرت و کراهت دارم، اما شریعت تو را دوست می‌دارم.
164روزی هفت بار تو را می‌ستایم، برای قوانین عادلانه‌ات.
165دوستداران شریعت تو را سلامتی بسیار است، و هیچ چیز سبب لغزش آنان نمی‌شود.
166خداوندا، در انتظار نجات تو هستم، و فرمانهای تو را به جا می‌آورم.
167جان من شهادات تو را نگاه می‌دارد، و آنها را بسیار دوست می‌دارم.
168احکام و شهادات تو را نگاه می‌دارم، زیرا همۀ راههای من در نظر توست.
169خداوندا، فریادم به درگاه تو برسد؛ بر حسب کلام خود مرا فهیم گردان.
170فریاد التماسم به درگاه تو برسد؛ بر حسب وعده‌ات مرا برهان!
171ستایش از لبهایم جاری خواهد شد، زیرا فرایض خود را به من می‌آموزی!
172زبانم در وصف کلامت خواهد سرایید، زیرا که فرامین تو جملگی عدل است!
173دست تو برای یاریِ من آماده باشد، زیرا که احکام تو را برگزیده‌ام.
174خداوندا مشتاق نجات تو هستم، و شریعت تو لذت من است!
175جان مرا زنده بدار تا تو را بستایم و قوانین تو مرا مدد رساند.

Speaker
لوقا باب ۳

3:1 در پانزدهمین سالِ فرمانروایی تیبِریوسِ قیصر، هنگامی که پُنتیوس پیلاتُس والی یهودیه بود، هیرودیس حاکم جلیل، برادرش فیلیپُس حاکم ایتوریه و تْراخونیتیس، لیسانیوس حاکم آبیلینی،
2و حَنّا و قیافا کاهنان اعظم بودند، کلام خدا در بیابان بر یحیی، پسر زکریا، نازل شد.
3پس یحیی به سرتاسر نواحی اردن می‌رفت و به مردم موعظه می‌کرد که برای آمرزش گناهان خود توبه کنند و تعمید گیرند.
4در این باره در کتاب سخنان اِشعیای نبی آمده است که: «ندای آن که در بیابان فریاد برمی‌آورد، ”راه خداوند را آماده کنید! طریقهای او را هموار سازید!
5همۀ دره‌ها پر و همۀ کوهها و تپه‌ها پست خواهند شد؛ راههای کج، راست و مسیرهای ناهموار، هموار خواهند گشت.
6آنگاه تمامی بشر نجات خدا را خواهند دید.“‌»
7یحیی خطاب به جماعتی که برای تعمید گرفتن نزد او می‌آمدند، می‌گفت: «ای افعی‌زادگان، چه کسی به شما هشدار داد تا از غضبی که در پیش است بگریزید؟
8پس ثمرات شایستۀ توبه بیاورید و با خود مگویید که: ”پدر ما ابراهیم است.“ زیرا به شما می‌گویم، خدا قادر است از این سنگها فرزندان برای ابراهیم پدید آورد.
9هم‌اکنون تیشه بر ریشۀ درختان نهاده شده است. هر درختی که میوۀ خوب ندهد، بریده و در آتش افکنده خواهد شد.»
10جماعت از او پرسیدند: «پس چه کنیم؟»
11پاسخ داد: «آن که دو جامه دارد، یکی را به آن که ندارد بدهد، و آن که خوراک دارد نیز چنین کند.»
12خَراجگیران نیز آمدند تا تعمید گیرند. آنها از او پرسیدند: «استاد، ما چه کنیم؟»
13به ایشان گفت: «بیش از اندازۀ مقرر خَراج مستانید.»
14سربازان نیز از او پرسیدند: «ما چه کنیم؟» گفت: «به‌زور از کسی پول نگیرید و بر هیچ‌کس افترا مزنید و به مزد خویش قانع باشید.»
15مردم مشتاقانه در انتظار بودند و با خود می‌اندیشیدند که آیا ممکن است یحیی همان مسیح باشد؟
16پاسخ یحیی به همۀ آنان این بود: «من شما را با آب تعمید می‌دهم، امّا کسی تواناتر از من خواهد آمد که من حتی شایسته نیستم بند کفشهایش را بگشایم. او شما را با روح‌القدس و آتش تعمید خواهد داد.
17او کج‌بیل خود را در دست دارد تا خرمنگاه خویش را پاک کند و گندم را در انبار خویش ذخیره نماید، امّا کاه را در آتشی خاموشی‌ناپذیر خواهد سوزانید.»
18و یحیی با اندرزهای بسیار دیگر به مردم بشارت می‌داد.
19امّا چون هیرودیسِ حاکم، دربارۀ هیرودیا، همسر برادرش، و نیز شرارتهای دیگری که کرده بود، از یحیی توبیخ شد،
20او را به زندان افکند و بدین‌گونه خطایی دیگر بر خطاهای خود افزود.
21هنگامی که مردم همه تعمید می‌گرفتند و عیسی نیز تعمید گرفته بود و دعا می‌کرد، آسمان گشوده شد
22و روح‌القدس به شکل جسمانی، همچون کبوتری بر او فرود آمد، و ندایی از آسمان در رسید که «تو پسر محبوب من هستی، و من از تو خشنودم.»
23عیسی حدود سی سال داشت که خدمت خود را آغاز کرد. او به گمان مردم پسر یوسف بود، و یوسف، پسر هِلی،
24پسر مَتّات، پسر لاوی، پسر مِلکی، پسر یَنّا، پسر یوسف،
25پسر مَتّاتیا، پسر عاموس، پسر ناحوم، پسر حِسْلی، پسر نَجَّی،
26پسر مَعَت، پسر مَتّاتیا، پسر سِمِعین، پسر یُسِک، پسر یهودا،
27پسر یوحَنان، پسر ریسا، پسر زروبابِل، پسر شِئَلتیئیل، پسر نیری،
28پسر مِلکی، پسر اَدّی، پسر قوصام، پسر اِلمادام، پسر عیر،
29پسر یوشَع، پسر اِلعازار، پسر یوریم، پسر مَتّات، پسر لاوی،
30پسر شَمعون، پسر یهودا، پسر یوسف، پسر یونام، پسر اِلیاقیم،
31پسر مِلیا، پسر مِنّا، پسر مَتّاتا، پسر ناتان، پسر داوود،
32پسر یَسا، پسر عوبید، پسر بوعَز، پسر سَلمون، پسر نَحشون،
33پسر عَمّیناداب، پسر رام، پسر حِصْرون، پسر فِرِص، پسر یهودا،
34پسر یعقوب، پسر اسحاق، پسر ابراهیم، پسر تارَح، پسر ناحور،
35پسر سِروج، پسر رِعو، پسر فِلِج، پسر عِبِر، پسر شِلَخ،
36پسر قینان، پسر اَرفَکشاد، پسر سام، پسر نوح، پسر لَمِک،
37پسر مَتوشالَح، پسر خَنوخ، پسر یارِد، پسر مَهَلَلئیل، پسر قینان،
38پسر اَنوش، پسر شِیث، پسر آدم، پسر خدا.

Speaker
Suitable For