۱۴ دسامبر

R11214
Category
ایوب باب ۱۶ , ۱۷

16:1 ایوب در پاسخ گفت:
2«این‌گونه سخنان، بسیار شنیده‌ام؛ شما جملگی تسلی‌دهندگانِ مزاحم هستید.
3آیا سخنانِ پوچ را پایانی نیست؟ یا چه چیز تو را به پاسخگویی برمی‌انگیزد؟
4من نیز می‌توانستم چون شما سخن گویم، اگر شما در جای من می‌بودید؛ می‌توانستم سخنان بر ضدتان به هم ببافم، و بر شما سَر بجنبانم.
5اما به دهان خود دلگرمتان می‌کردم، و تسلای لبانم اندوهتان را رفع می‌کرد.
6«اگر سخن گویم، دردم تسکین نمی‌یابد، و اگر لب فرو~بندم، چگونه آن از من دور شود؟
7براستی که اکنون خدا مرا از پا درافکنده، و تمامی همنشینان مرا تباه کرده است.
8او مرا چروکانده، و این خود گواهی است بر ضد من؛ لاغریِ من به ضد من بر‌خاسته، روبه‌رویم شهادت می‌دهد.
9او در خشم خویش مرا دریده و با من دشمنی ورزیده است؛ دندانهایش را بر ضد من به هم فشرده است؛ دشمنم چشمان خود را بر من تیز کرده است.
10مردمان دهان خویش به ریشخند بر من گشوده‌اند، تحقیرکنان، سیلی به گونه‌ام زده‌اند؛ آنان جملگی بر ضد من گرد آمده‌اند.
11خدا مرا به دست ظالمان تسلیم کرده، و به چنگ شریرانم افکنده است.
12در آسایش بودم، اما او مرا در هم شکست؛ گردنم را گرفت و مرا خُرد کرد؛ مرا هدفِ تیر خود ساخت،
13و کمان‌گیرانش احاطه‌ام کردند. گُرده‌هایم را می‌شکافد و رحم نمی‌کند، و زَهرۀ مرا بر زمین می‌ریزد.
14مرا پی‌درپی می‌کوبد و باز می‌کوبد، و چون جنگاوری بر من یورش می‌آورَد.
15«بر پوستِ تنم پَلاس دوخته‌ام، شاخ خویش در خاک نهاده‌ام.
16روی من از گریستن سرخ شده، و بر مژگانم تاریکی غلیظ است،
17هرچند خشونتی در دستانم نیست، و دعایم پاک است.
18«ای زمین، خون مرا مپوشان؛ فریادِ مرا آرام نباشد.
19حتی اکنون نیز شاهد من در آسمان است، و گواه من در عرشِ برین.
20دوستانم مرا استهزا می‌کنند؛ چشمانم نزد خدا اشک می‌ریزد؛
21کاش که کسی میان من و خدا میانجیگری کند، چنانکه آدمی به جهت دوستانش!
22زیرا آنگاه که اندک سالی درگُذرَد، به راهی خواهم رفت که از آن بازگشتی نیست.

17:1 «روحم در هم شکسته، و روزهایم به سر آمده است؛ گور از برایم مهیاست.
2براستی که تمسخرگران نزد منند، و چشم من بر کینه‌توزیِ ایشان دوخته شده است.
3«تمنا اینکه نزد خود برایم وثیقه‌ای بگذاری، وگرنه کیست که برایم ضامن شود؟
4حال که دلشان را از فهم به دور داشته‌ای، پس نخواهی گذاشت که سربلند شوند.
5آن که در ازای پاداش، از دوست خویش بد بگوید، چشمان فرزندانش تار خواهد شد.
6«مرا نزد مردمان ضرب‌المثل ساخته است، و مانند کسی که به رویش آب دهان بیاندازند.
7دیدگانم از غم تار شده، و اعضای بدنم جملگی چون سایه‌ای گشته است.
8صالحان به سبب این، حیران می‌مانند، و شخص بی‌گناه، خود را بر ضد خدانشناسان برمی‌انگیزد.
9با این حال مرد پارسا راه خود را ثابت‌قدم پی می‌گیرد، و آن که دستش پاک است پیوسته قوی‌تر می‌شود.
10«اما همۀ شما، اکنون یک بار دیگر بکوشید، و با این همه، من در میانتان حکیمی نخواهم یافت.
11روزهایم سپری گشته، نقشه‌ها و آرزوهای دلم ناکام مانده است.
12اینان شب را روز جلوه می‌دهند، و با وجود تاریکی می‌گویند، ”روشنایی نزدیک است“.
13اگر امید داشته باشم که هاویه خانه‌ام باشد، و اگر بستر خویش در تاریکی بگسترانم،
14اگر به گور بگویم: ”تو پدر من هستی“، و به کِرم که: ”تو مادر و خواهر منی“،
15پس امید من کجاست؟ و کیست که امید مرا ببیند؟
16آیا تا به دروازه‌های هاویه نزول خواهد کرد؟ آیا با هم در دل خاک فرو~خواهیم رفت؟»

Speaker
حبقوق باب ۳

3:1 دعای حَبَقوقِ نبی، بر شیگونوت.
2ای خداوند، آوازۀ تو را شنیده‌ام؛ خداوندا، از کارهایت در شگفتم. در میان این سالها، آنها را زنده ساز، در ایام ما، آنها را بشناسان، و در حین غضب، رحمت را به یاد آور.
3خدا از تیمان آمد، آن قدوس، از کوه فاران. سِلاه جلال او آسمانها را پوشانید، و ستایش او زمین را آکنده ساخت.
4درخشندگی او همچون نور بود؛ از دستش پرتوها ساطع می‌گشت، و قدرت او در آنجا پنهان بود.
5پیش روی او، طاعون می‌رفت، و آتشِ تب نزد قدمهای او بود.
6او ایستاد و زمین را به جنبش درآورد؛ او نگریست و قومها از جا جَستند. کوههای ازلی در هم شکستند و تپه‌های ابدی پست شدند. طریقهای او جاودانی است.
7خیمه‌های کوشان را در زحمت دیدم؛ چادرهای سرزمین مِدیان لرزان شدند.
8خداوندا، آیا غضب تو بر نهرها افروخته شد؟ و خشم تو بر رودخانه‌ها؟ آیا بر دریا غیظ داشتی، آنگاه که بر اسبان خود پیش راندی، بر ارابه‌های نجات خویش؟
9کمان خویش از غلاف بیرون کشیدی، و تیرهای بسیار طلب کردی. سِلاه زمین را به نهرها منشق ساختی.
10کوهها تو را دیدند و از درد به خود پیچیدند؛ سیلابها جاری شدند، و ژرفا به غرش درآمده، دستان خویش برافراشت.
11از تابش برق تیرهای تو و درخشندگی نیزۀ برّاقت، خورشید و ماه در برجهای خود بی‌حرکت ایستادند.
12در خشم، زمین را درنَوَردیدی، و در غضب، ملتها را پایمال کردی.
13برای نجات قوم خود بیرون آمدی، برای نجات مسیح خویش. سَرِ خاندان شریران را کوبیدی و از شالوده تا به گردن را مکشوف ساختی. سِلاه
14سَرِ جنگاورانِ ایشان را به نیزۀ خودشان مجروح کردی، آنگاه که چون گردباد آمدند تا مرا پراکنده سازند، شادمان از اینکه گویی برای فرو~بلعیدن فقیران در خفا می‌رفتند.
15با اسبان خود دریا را زیر پا نهادی؛ آبهای بسیار را به تلاطم درآوردی.
16این را شنیدم و احشایم بلرزید، و از صدایش لبانم بجنبید. پوسیدگی به استخوانهایم داخل شد، و در جای خود لرزیدم. اما به آرامی انتظار روزی را خواهم کشید که تنگی بر قومی که بر ما حمله می‌آورند، عارض شود.
17اگرچه درخت انجیر شکوفه نیاورَد، و میوه در موها یافت نشود، محصول زیتون از میان برود، و مزرعه‌ها آذوقه ندهد، گله از آغل منقطع شود، و رمه‌ای در طویله‌ها نباشد،
18لیکن من در خداوند شادمان خواهم بود و در خدای نجات خویش وجد خواهم کرد.
19خداوندگارْ یهوه قوّت من است؛ او پاهایم را همچون پاهای آهو می‌گرداند، و مرا بر مکانهای بلندم خرامان می‌سازد. برای سالار سرایندگان، با همراهی سازهای زهی.

Speaker
دوم پطرس باب ۱ , ۲

1:1 از شَمعون پطرس، خادم و رسول عیسی مسیح، به آنان که به برکتِ عدالت خدا و نجات‌دهندۀ ما عیسی مسیح، ایمانی همتراز با ایمان ما نصیبشان شده است:
2فیض و سلامتی به واسطۀ شناخت خدا و خداوند ما عیسی، به‌فزونی بر شما باد.
3قدرت الهیِ او هرآنچه را برای حیات و دینداری نیاز داریم بر ما ارزانی داشته است. این از طریق شناختِ او میسّر شده که ما را به واسطۀ جلال و نیکویی خویش فرا~خوانده است.
4او به واسطۀ اینها وعده‌های عظیم و گرانبهای خود را به ما بخشیده، تا از طریق آنها شریک طبیعت الهی شوید و از فسادی که در نتیجۀ امیال نفسانی در دنیا وجود دارد، بِرَهید.
5از همین رو، به سعی تمام بکوشید تا به واسطۀ ایمان خود نیکویی بار آورید و به واسطۀ نیکویی، شناخت،
6و به واسطۀ شناخت، خویشتنداری، و به واسطۀ خویشتنداری، پایداری، و به واسطۀ پایداری، دینداری،
7و به واسطۀ دینداری، مهرِ برادرانه و به واسطۀ مهرِ برادرانه، محبت.
8زیرا چون اینها در شما باشد و فزونی یابد، نخواهد گذاشت در شناخت خداوند ما عیسی مسیح، بی‌فایده و بی‌ثمر باشید.
9امّا آن که عاری از اینهاست، کور است و کوته‌بین، و از یاد برده که از گناهان گذشتۀ خویش پاک شده است.
10پس ای برادران، هر چه بیشتر بکوشید تا فراخواندگی و برگزیدگی خویش را تثبیت نمایید، چرا که اگر چنین کنید هرگز سقوط نخواهید کرد.
11زیرا این‌چنین، دخول به پادشاهیِ جاودانِ خداوند و نجات‌دهندۀ ما عیسی مسیح به‌فراوانی به شما عطا خواهد شد.
12پس این امور را همواره به شما یادآوری خواهم کرد، هرچند آنها را می‌دانید و در آن حقیقت که یافته‌اید، استوارید.
13آری، مصلحت چنین می‌دانم تا آنگاه که در این خیمه ساکنم، شما را از طریق یادآوری برانگیزانم،
14زیرا می‌دانم به‌زودی این خیمه را وداع خواهم گفت، چنانکه خداوندِ ما عیسی مسیح مرا آگاهانید.
15از این رو هر چه در توان دارم خواهم کرد تا بتوانید پس از رحلتم همواره این امور را به یاد آورید.
16زیرا آنگاه که ظهور پرقدرتِ خداوندمان عیسی مسیح را به شما اعلام می‌کردیم، از پی افسانه‌هایی که زیرکانه ابداع شده باشند نرفته بودیم، بلکه کبریای او را به چشم دیده بودیم.
17زیرا از خدای پدر، جلال و اکرام یافت و سروشی از جلال کبریایی به او در رسید که، «این است پسر محبوبم که از او خشنودم.»
18ما خود بر آن کوه مقدّس با او بودیم و آن سروش آسمانی را به گوش شنیدیم.
19به علاوه، کلامِ بس مطمئن انبیا را داریم که نیکوست بدان توجه کنید، چرا که همچون چراغی در مکان تیره و تار می‌درخشد تا آنگاه که سپیده بردَمد و ستارۀ صبح در دلهایتان طلوع کند.
20قبل از هر چیز، بدانید که هیچ وحیِ کتب مقدّس زاییدۀ تفسیر خودِ نبی نیست.
21زیرا وحی هیچ‌گاه به ارادۀ انسان آورده نشد، بلکه آدمیان تحت نفوذ روح‌القدس از جانب خدا سخن گفتند.

2:1 امّا در میان قوم، انبیای دروغین نیز بودند، همان‌گونه که در میان شما نیز معلّمان دروغین خواهند بود که پنهانی بدعتهای مهلک خواهند آورد و حتی سَروری را که ایشان را خریده، انکار خواهند کرد و این‌گونه، هلاکتی سریع بر خود فرو~خواهند آورد.
2بسیاریْ فجور ایشان را پیروی خواهند کرد، و به سبب آنان راه حق مذمّت خواهد شد.
3ایشان از طمع، با توسل به سخنان فریبنده، از شما بهره‌کشی خواهند کرد. امّا محکومیتشان که از دیرباز رقم خورده، بی‌کار ننشسته و نابودی‌شان نخوابیده است!
4زیرا اگر خدا بر فرشتگانی که گناه ورزیدند رحم نکرد، بلکه ایشان را به تَه هاویه افکند و در سیاهچالهای تاریک محبوس کرد تا برای داوری نگاه داشته شوند؛
5و اگر بر دنیای قدیم نیز رحم نکرد، بلکه بر آن عالَمِ بی‌دینان توفان فرستاد و تنها نوح، آن واعظِ پارسایی را، با هفت تن دیگر محفوظ داشت؛
6و اگر شهرهای سُدوم و عَمورَه را خاکستر نمود و به نابودی محکوم کرد و عبرتی ساخت از سرانجام بی‌دینی،
7و لوطِ پارسا را که از فجور بی‌دینان به ستوه آمده بود، رهایی بخشید -
8زیرا آن مردِ پارسا هر روزه در میان ایشان به سر می‌برد و روحِ پارسایش از دیدن و شنیدن کردار قبیحشان در عذاب بود -
9پس خداوند می‌داند چگونه پارسایان را از آزمایشها برهاند و گنهکاران را برای مکافاتِ روز داوری نگاه دارد،
10بخصوص آنان را که در پی تمایلاتِ فاسدِ نَفْس خویشند و اقتدار خداوند را خوار می‌شمارند. اینان چنان گستاخند و متکبّر که از اهانت به بزرگان آسمانی پروایی ندارند؛
11حال آنکه حتی فرشتگان که از قدرت و اقتدار بیشتر نیز برخوردارند، هرگز به هنگام اعلام محکومیتِ خداوند بر این بزرگان، اهانتشان نمی‌کنند.
12در مقابل، اینان در اموری اهانت می‌ورزند که از آن هیچ شناختی ندارند. آنان همچون وحوش عاری از شعورند که تنها تابع غرایز خویشند و زاده شده‌اند تا به دام افتند و هلاک گردند. پس بسان وحوش نیز هلاک خواهند شد
13و در سزای آن بدی که کرده‌اند، بد خواهند دید. تفریح اینان عیش و عشرت در روز روشن است. لکه‌های ننگی هستند که حتی به هنگام شرکت در ضیافت با شما، از غرقه شدن در لذات فریبندۀ خویش دست برنمی‌کشند.
14چشمانی دارند پر از زنا که از گناه کردن سیر نمی‌شود. این ملعونان، سست‌مایگان را اغوا می‌کنند و در طمع‌ورزی بسی چیره‌دستند!
15راهِ راست را ترک گفته و با در پیش گرفتن راه بَلعام بن بِعور که مزد ناراستی را دوست می‌داشت، گمراه گشته‌اند.
16امّا بَلعام به سبب بدکرداری‌اش از زبان الاغی توبیخ شد. حیوان بی‌زبان همانند انسان سخن گفت و بر دیوانگی نبی لگام زد.
17این معلّمان دروغین، چشمه‌هایی بی‌آب و بخارهایی رانده از تندبادند که تاریکی مطلق برایشان مقرر است.
18زیرا سخنان تکبّرآمیز و باطل می‌گویند و با بهره‌جویی از تمایلات نَفْس و شهوت‌انگیزی، کسانی را که به‌تازگی از چنگ گمراهان رسته‌اند، اغوا می‌کنند.
19بدیشان وعدۀ آزادی می‌دهند، حال آنکه خود بندۀ فسادند؛ چه، آدمی بندۀ هر آن چیز است که بر او مسلط است.
20زیرا آنان که با شناخت خداوند و نجات‌دهندۀ ما عیسی مسیح، از فساد دنیا رَستند، اگر باز بدان گرفتار و مغلوب آیند، سرانجامشان بدتر از آغاز خواهد بود.
21بهتر آن می‌بود که از آغاز، راه پارسایی را نمی‌شناختند، تا اینکه پس از شناختن، از حکم مقدّسی که بدیشان سپرده شد، روی برتابند.
22پس آنان مصداق این مَثَلِ راستین‌اند که: «سگ به قی خود بازمی‌گردد»، و «خوکِ شسته شده، به غلتیدن در گِل.»

Speaker
Suitable For