برنامه مطالعه روزانه
۲۵ می
یوشع باب ۱۱
11:1 چون یابین پادشاه حاصور این را شنید، برای یوباب پادشاهِ مادون و برای پادشاهِ شِمرون و پادشاهِ اَکشاف پیغام فرستاد،
2و نیز برای پادشاهانی که در نواحی مرتفع شمالی بودند و برای پادشاهان عَرَبَه در جنوب کِنِروت، برای پادشاهان نواحی کمارتفاع و برای پادشاهان نافوتدُر در غرب،
3و برای کنعانیان در شرق و غرب، و برای اَموریان، حیتّیان، فِرِزّیان و یِبوسیان در نواحی مرتفع، و برای حِویان در کوهپایۀ حِرمون در سرزمین مِصفَه.
4و آنها با تمامی لشکریانشان که گروهی بیشمار همچون ریگهای کنار دریا بودند، و با اسبان و ارابههای بسیار زیاد، آمدند.
5همۀ این پادشاهان متحد شدند و آمده، با هم در کنار آبهای میرُوم اردو زدند تا با اسرائیل بجنگند.
6خداوند به یوشَع گفت: «از ایشان مترس، زیرا فردا کاری خواهم کرد که همۀ آنها تا همین وقت به حضور اسرائیل از پا درآمده باشند. تو باید اسبان ایشان را پی بزنی و ارابههایشان را به آتش بسوزانی.»
7پس یوشَع با تمامی جنگاوران، به ناگاه مقابل ایشان برآمده، در کنار آبهای میرُوم بر ایشان هجوم آورد.
8و خداوند ایشان را به دست اسرائیل تسلیم کرد، که بر ایشان تاخته، تا صیدونِ بزرگ و مِسرِفوتمایِم و به سمت شرق تا وادی مِصفَه تعقیبشان کردند، و ایشان را کشتند تا آنکه دیگر کسی باقی نماند.
9یوشَع با ایشان مطابق فرمان خداوند عمل کرد: اسبانشان را پی زد و ارابههایشان را به آتش سوزانید.
10آنگاه یوشَع بازگشته، حاصور را تسخیر کرد و پادشاهش را به شمشیر کشت. حاصور در گذشته بر همۀ این ممالک سَر بود.
11آنان هر که را در آنجا بود از دم تیغ گذراندند و همه را به نابودی کامل سپردند، و هیچ ذینَفَسی باقی نماند. و یوشَع حاصور را به آتش سوزانید.
12او تمامی شهرهای آن پادشاهان و همۀ پادشاهان آنها را گرفت و آنان را از دم تیغ گذرانده، به نابودی کامل سپرد، همانگونه که موسی خدمتگزار خداوند امر فرموده بود.
13با این حال، اسرائیل هیچیک از شهرهایی را که بر تلهای خود قرار داشتند نسوزانید، بهجز حاصور که یوشَع آن را به آتش سوزانید.
14بنیاسرائیل تمامی غنایم این شهرها و چارپایان را برای خود به تاراج بردند، اما تمامی مردم را از دم تیغ گذراندند تا آنکه همه را هلاک کردند و هیچ ذینَفَسی را باقی نگذاشتند.
15همانگونه که خداوند به خدمتگزار خود موسی فرمان داده بود، موسی نیز به یوشَع فرمان داد و یوشَع آن را به انجام رسانید. او از تمامی آنچه خداوند به موسی فرمان داده بود، چیزی را انجام نشده باقی نگذاشت.
16بدینگونه یوشَع سرتاسر آن سرزمین را تسخیر کرد: نواحی مرتفع و تمامی نِگِب، و تمامی منطقۀ جوشِن و نواحی کمارتفاع و عَرَبَه و نواحی مرتفع اسرائیل را همراه با نواحی کمارتفاعش،
17از کوه حالَق که به سوی سِعیر بالا میرود تا بَعَلجاد که در وادی لبنان در کوهپایۀ حِرمون است. او تمامی پادشاهان این مناطق را گرفته، ایشان را زد و کشت.
18یوشَع روزهای بسیار با تمامی این پادشاهان جنگ کرد.
19بهجز حِویان که در جِبعون میزیستند، هیچیک از این شهرها با بنیاسرائیل از در صلح درنیامد؛ اسرائیل تمامی آنها را در جنگ گرفت.
20زیرا از خداوند بود که دلهایشان را سخت ساخت تا به مقابله با اسرائیل به نبرد درآیند، تا آنکه به نابودی کامل سپرده شده، بر آنان رحم نشود بلکه هلاک گردند؛ همانگونه که خداوند به موسی فرمان داده بود.
21در آن زمان یوشَع رفته، عَناقیانرا از نواحی مرتفع، حِبرون، دِبیر، عَناب، تمامی نواحی مرتفع یهودا و همۀ نواحی مرتفع اسرائیل منقطع ساخت. یوشَع آنان را با شهرهایشان به نابودی کامل سپرد.
22کسی از عَناقیان در سرزمین بنیاسرائیل باقی نماند؛ تنها برخی در غزه، جَت و اَشدود باقی ماندند.
23بنابراین یوشَع تمامی آن سرزمین را بنا بر آنچه خداوند به موسی گفته بود، تسخیر کرد و آن را به اسرائیل بر حسب سهم قبیلههایشان به میراث بخشید. آنگاه زمین از جنگ بیاسود.
اشعیا باب ۱۵
15:1 وحی دربارۀ موآب: براستی که ’عارِ‘ موآب یک شبه ویران گشته، و نابود شده است! براستی که ’قیرِ‘ موآب یک شبه ویران گشته، و نابود شده است!
2او به بتکده و به ’دیبون‘ برآمده است، به آن مکانهای بلند، تا بِگریَد. موآب برای ’نِبو‘ و ’میدِبا‘ شیون میکند. سرها همه تراشیده، و ریشها کنده شده است.
3در کوچهها پلاس در بر دارند، و بر بامها و در میادین، همگان شیونکنان اشک میریزند.
4’حِشبون‘ و ’اِلِعالِه‘ فریاد برمیآورند؛ و آوازشان تا ’یاهَص‘ به گوش میرسد. از این رو مردان مسلحِ موآب فریاد بلند سر میدهند، و جانهایشان در ایشان میلرزد.
5دل من برای موآب فریاد برمیآورد؛ برای فراریانش که تا ’صوعَر‘ و ’عِجلَتشِلیشیا‘ یافت میشوند. زیرا که از سربالاییِ ’لوحیت‘، گریان بالا میروند و در راهِ ’حورونایِم‘ فریاد نابودی برمیآورند.
6آبهای ’نِمریم‘ خشکیده، و علفها خشک شده است؛ گیاهان نابود گشته، و هیچ چیز سبز باقی نمانده است.
7از این رو دولتی را که به دست آوردهاند و آنچه را که اندوختهاند، از راه وادیِ بیدها خواهند برد.
8زیرا که فریادی در سرحدات موآب طنینانداز است؛ شیونشان تا به ’اِجلایِم‘ و زاریشان تا به ’بِئِرایلیم‘ رسیده است.
9زیرا آبهای ’دیمون‘ آکنده از خون است؛ زانرو که من بدتر از این را بر دیمون نازل خواهم کرد: یعنی بر فراریان موآب و باقیماندگان آن سرزمین، شیری گسیل خواهم داشت.
دوم تیماتیوس باب ۱
1:1 از پولس، که به خواست خدا و بهخاطر وعدۀ حیاتی که در مسیحْ عیسی یافت میشود، رسول مسیحْ عیساست،
2به فرزند عزیزم، تیموتائوس: فیض و رحمت و سلامتی از جانب خدای پدر و خداوند ما مسیحْ عیسی بر تو باد.
3وقتی تو را شب و روز، پیوسته در دعاهایم یاد میدارم، خدا را سپاس میگزارم، خدایی را که من نیز چون پدرانم با وجدانی پاک خدمتش میکنم.
4چون اشکهای تو را به خاطر میآورم، آرزو میکنم با تو دیدارْ تازه کنم تا از شادی لبریز شوم.
5ایمان بیریای تو را به یاد میآورم که نخست در مادربزرگت لوئیس و سپس در مادرت یونیکی ساکن بود، و یقین دارم اکنون نیز در تو ساکن است.
6از این رو، تو را یادآور میشوم که آن عطای خدا را که به واسطۀ دست گذاشتنِ من، در تو جای گرفته، شعلهور سازی.
7زیرا روحی که خدا به ما بخشیده، نه روح ترس، بلکه روح قوّت و محبت و انضباط است.
8پس، از شهادت بر خداوند ما عار مدار، و نه از من که بهخاطر او در بندم، بلکه تو نیز با اتکا به نیروی الهی در رنج کشیدن برای انجیل سهیم باش.
9خدا ما را نجات داده و به زندگی مقدّس فرا~خوانده است. این نه به سبب اعمال ما، بلکه بهخاطر قصد و فیض خودِ اوست، فیضی که در مسیحْ عیسی از ایام ازل به ما عطا شده بود،
10ولی اکنون با ظهور نجاتدهندۀ ما مسیحْ عیسی عیان گشته است - همان که به واسطۀ انجیل، مرگ را باطل کرد و حیات و فناناپذیری را آشکار ساخت.
11و من برگماشته شدهام تا واعظ، رسول و معلّم این انجیل باشم.
12از همین روست که اینگونه رنج میکشم، امّا عار ندارم، چرا که میدانم به که ایمان آوردهام و یقین دارم که او قادر است امانتم را تا بدان روز حفظ کند.
13با ایمان و محبتی که در مسیحْ عیسی یافت میشود، به آنچه از من شنیدهای چون الگوی تعلیم صحیح سخت بچسب.
14به یاری روحالقدس که در ما ساکن است، آن امانت نیکو را که به تو سپرده شده، پاس دار.
15آگاهی که ساکنان ایالت آسیا، همه مرا ترک کردهاند، از آن جمله، فیگِلوس و هِرموگِنِس.
16رحمت خداوند بر خانوادۀ اونیسیفوروس باد، چه او بارها جان مرا تازه کرد و از زنجیرهایم عار نداشت.
17بلکه چون به روم آمد، بسیار مرا جُست تا سرانجام یافت.
18رحمت خداوند در آن روزِ خاص شامل حال او شود. تو خود از خدمات بسیار او در اَفِسُس، نیک آگاهی.