برنامه مطالعه روزانه
۳۰ می
یوشع باب ۱۶
16:1 سهم قبیلۀ یوسف مطابق قرعه از اردن در کنار اَریحا آغاز میشد، و به سمت شرق تا آبهای اَریحا در صحرا میرفت و از اَریحا به نواحی مرتفع در بِیتئیل میرسید.
2آنگاه از بِیتئیل، یعنی لوز ادامه یافته، به سرحد اَرکیان در عَطاروت میرسید.
3سپس به جانب غرب به سرحد یَفلیطیان تا منطقۀ بِیتحورونِ پایینی و تا به جازِر پایین میرفت، و به دریا منتهی میشد.
4پس قبیلۀ یوسف، یعنی مَنَسی و اِفرایِم، میراث خود را دریافت کردند.
5قلمرو قبیلۀ اِفرایِم بر حسب طوایفشان بدین قرار بود: سرحد میراث آنان از عَطاروتاَدّار در شرق تا بِیتحورونِ بالایی بود
6و از آنجا به سوی دریا تا مِکمِتَت در شمال ادامه مییافت. سپس به سمت شرق به طرف تَعَنَتشیلوه میپیچید، و از آنجا گذشته، به یانُوَح در شرق میرسید.
7و از یانُوَح به سمت عَطاروت و نَعَرَه پایین رفته، به اَریحا میرسید و به اردن ختم میشد.
8سپس از تَپُّواَخ به سمت غرب تا وادی قانَه میرفت و به دریا منتهی میشد. این بود میراث قبیلۀ اِفرایِم بر حسب طوایفشان،
9با شهرهایی که در میان میراث قبیلۀ مَنَسی برای قبیلۀ اِفرایِم کنار گذاشته شده بود، همۀ شهرها با روستاهایشان.
10با این حال، آنان کنعانیان ساکن جازِر را بیرون نراندند؛ پس ایشان تا به امروز در میان اِفرایِم ساکنند، اما همچون کارگرانی برای انجام کارهای اجباری.
اشعیا باب ۲۲
22:1 وحی دربارۀ وادی رؤیا: اکنون تو را چه شده است که همگی بر بامها برآمدهاید؟
2ای شهر پر غوغا! ای شهر غُلغُله و شادمانی! کشتگانت کشتۀ شمشیر نیستند، و در جنگ از پا در نیامدهاند.
3رهبرانت با هم گریختهاند، و بیآنکه تیری از کمان رها شود، اسیر گشتهاند. همۀ شما که یافت شدید، با هم اسیر گشتید، هرچند به دوردستها گریختید!
4از این رو گفتم: «نگاه خویش از من برگیرید، تا به تلخی بگریم! دربارۀ نابودی قوم عزیزم، مکوشید تسلّایم دهید!»
5زیرا که خداوندگار، خداوند لشکرها را روزی است: روز غوغا و لگدمال شدن و پریشانحالی در وادی رؤیا. روز فرو~ریختن دیوارها، روز فریاد کمک برآوردن نزد کوهها.
6عیلام ترکِش برگرفته، با ارابهرانان و سوارانش، و ’قیر‘ سپرْ برهنه ساخته است.
7بهترین وادیهایت از ارابهها پر گشته، و سواران نزد دروازههایت صفآرایی کردهاند؛
8او پوشش دفاعی یهودا را برگرفته است. در آن روز شما به اسلحۀ کاخ جنگل نظر کردید
9و دیدید که در شهرِ داوود رخنهها بسیار است. شما در حوض پایینی آب گرد آوردید
10و عمارتهای اورشلیم را شمردید و خانهها به جهت مستحکم کردن حصار شهر ویران کردید.
11بین دو دیوار، مخزنی برای آب حوض قدیمی ساختید، اما به سازندۀ اورشلیم نظر نیفکندید و به کسی که از دیرباز آن را بنا کرد، توجه نکردید.
12خداوندگار، خداوند لشکرها، در آن روز شما را خواند تا بگریید و شیون کنید، و موهای خویش بر کَنید و پلاس بپوشید.
13اما حال ببینید چه جشن و سُروری بر پاست! گاو و گوسفند ذبح میکنید، گوشت میخورید و شراب مینوشید! میگویید: «بیایید بخوریم و بنوشیم، زیرا فردا میمیریم.»
14پس خداوند لشکرها این را در گوش من منکشف کرده است: «این گناه تا روز مرگتان نیز کفاره نخواهد شد.» آری، این است فرمودۀ خداوندگار، خداوند لشکرها.
15خداوندگار، خداوند لشکرها چنین میفرماید: «نزد این مباشر، یعنی نزد شِبنا ناظر کاخ سلطنتی برو و به او بگو:
16تو را در اینجا چه کار است و چه کسی به تو اجازه داده است در این مکان از برای خود قبری بتراشی؟ که در این جایگاه بلند برای خود آرامگاه بسازی و مسکنی از برای خویش در صخره بتراشی؟
17«هان، ای مرد زورآور، خداوند تو را بهشدت به جایی دور پرتاب خواهد کرد. او تو را محکم خواهد گرفت
18و دُور خواهد چرخانید و همچون گویی به سرزمینی پهناور خواهد افکند. تو در آن سرزمین خواهی مرد، و ارابههای پرشکوهت در همانجا رها خواهد شد؛ ای که مایۀ ننگ خانۀ سرورت هستی!
19من تو را از مقامت خَلع خواهم کرد، و تو از منصبت به زیر افکنده خواهی شد.
20«در آن روز، من خادم خویش اِلیاقیم، فرزند حِلقیا، را فرا~خواهم خواند
21و پیراهن تو را به او پوشانیده، شالِ تو را بر کمرش خواهم بست و اقتدار تو را بدو خواهم بخشید. و او ساکنان اورشلیم و خاندان یهودا را پدر خواهد بود.
22من کلید خانۀ داوود را بر دوش او خواهم نهاد. آنچه او بگشاید کسی نتواند بست، و آنچه او ببندد کسی نتواند گشود.
23من او را مانند میخ در جایی محکم خواهم کوبید، و او کرسی جلال برای خاندان پدرش خواهد بود.
24تمامی جلال خاندانش را از فرزندان و نونهالان گرفته تا تمامی ظروف کوچک، از کاسهها تا همۀ تُنگها، بر او خواهند آویخت.
25خداوند لشکرها میفرماید: در آن روز، آن میخ که در مکانی محکم کوبیده شده بود، از جای خود به در خواهد آمد و خُرد شده، خواهد افتاد؛ و باری که بر آن آویخته بود، تلف خواهد شد.» آری، خداوند چنین فرموده است.
عبرانیان باب ۱ , ۲
1:1 در گذشته، خدا بارها و از راههای گوناگون به واسطۀ پیامبران با پدران ما سخن گفت،
2امّا در این ایام آخر به واسطۀ پسر خود با ما سخن گفته است، پسری که او را وارث همه چیز مقرر داشت و به واسطۀ او جهان را آفرید.
3او فروغِ جلالِ خدا و مظهر کامل ذات اوست، و همه چیز را با کلام نیرومند خود نگاه میدارد. او پس از پاک کردن گناهان، به دست راست مقام کبریا در عرش برین بنشست.
4پس به همان اندازه که نامی برتر از فرشتگان به میراث بُرد، از مقامی والاتر از آنها نیز برخوردار شد.
5زیرا خدا تا کنون به کدامیک از فرشتگان گفته است: «تو پسر من هستی؛ امروز من تو را مولود ساختهام»؟ و یا: «من او را پدر خواهم بود، و او مرا پسر»؟
6بلکه آن هنگام نیز که فرزند ارشد را به جهان میآورَد، میفرماید: «همۀ فرشتگان خدا او را بپرستند.»
7حال آنکه دربارۀ فرشتگان میگوید: «فرشتگانش را بادها میسازد، و خادمانش را شعلههای آتش.»
8امّا دربارۀ پسر میگوید: «ای خدا، تخت سلطنت تو جاودانه است؛ عصای پادشاهی تو عصای عدل و انصاف است.
9تو پارسایی را دوست میداری و شرارت را دشمن؛ از این رو خدا، خدای تو، تو را بیش از همقطارانت به روغن شادمانی مسح کرده است.»
10و نیز میفرماید: «تو، ای خداوند، در آغازْ بنیان زمین را نهادی، و آسمانها صنعت دستان توست!
11آنها از میان میروند، امّا تو برجا میمانی! آنها همه چون جامهْ مندرس خواهند شد!
12آنها را چون ردایی در هم خواهی پیچید، و بسان جامهای جایگزین خواهند شد. امّا تو همان هستی، و سالهای تو را پایانی نیست!»
13خدا تا کنون به کدامیک از فرشتگان گفته است: «به دست راست من بنشین تا آن هنگام که دشمنانت را کرسی زیر پایت سازم»؟
14مگر آنها جملگی روحهایی خدمتگزار نیستند که برای خدمت به وارثان آیندۀ نجات فرستاده میشوند؟
2:1 پس بر ماست که به آنچه شنیدهایم با دقتِ هر چه بیشتر توجه کنیم، مبادا از آن منحرف شویم.
2زیرا اگر پیامی که به واسطۀ فرشتگان بیان شد الزامآور بود، آنگونه که هر سرپیچی و نافرمانی مجازاتی برحق مییافت،
3پس ما چه راه گریزی خواهیم داشت اگر چنین نجاتی عظیم را نادیده بگیریم؟ این نجات در آغاز به واسطۀ خداوند بیان شد و سپس توسط آنان که از او شنیدند بر ما ثابت گردید،
4در حالی که خدا نیز بر آن گواهی میداد، با آیات و عجایب و معجزات گوناگون، و عطایای روحالقدس، که آنها را بنا به خواست خود تقسیم میکرد.
5او جهان آینده را که از آن سخن میگوییم، زیر فرمان فرشتگان قرار نداد.
6امّا شخصی در جایی شهادت داده، گفته است: «انسان چیست که در اندیشهاش باشی، و بنیآدم، که به او روی نمایی؟
7او را اندکی کمتر از فرشتگان ساختی، و تاج جلال و اکرام را بر سرش نهادی
8و همه چیز را زیر پاهای او نهادی.» خدا با قرار دادن همه چیز زیر فرمان او، چیزی باقی نگذاشت که مطیع وی نباشد. امّا در حال حاضر، هنوز نمیبینیم که همه چیز زیر فرمان او باشد.
9امّا عیسی را میبینیم که اندکزمانی پایینتر از فرشتگان قرار گرفت، ولی اکنون تاج جلال و اکرام بر سرش نهاده شده است، چرا که از رنج مرگ گذشت تا بر حسب فیض خدا برای همه طعم مرگ را بچشد.
10بهجا بود خدا که همه چیز برای او و به واسطۀ او وجود دارد، برای اینکه پسران بسیار را به جلال برساند، قهرمانِ نجات ایشان را از راه تحمل رنج، کامل گرداند.
11زیرا او که مقدّس میسازد و آنان که مقدّس میشوند، همه از یک تبارند. از همین رو، عیسی عار ندارد ایشان را برادر بخواند.
12چنانکه میگوید: «نام تو را به برادرانم اعلام خواهم کرد؛ و در میان جماعت، تو را خواهم ستود.»
13و باز میگوید: «من بر او توکل خواهم کرد.» و باز: «اینک من، و فرزندانی که خدا به من داده است.»
14از آنجا که فرزندان از جسم و خون برخوردارند، او نیز در اینها سهیم شد تا با مرگ خود، صاحب قدرت مرگ یعنی ابلیس را به زیر کِشد،
15و آنان را که همۀ عمر در بندگیِ ترسِ از مرگ به سر بردهاند، آزاد سازد.
16زیرا مسلّم است که او نه فرشتگان، بلکه نسل ابراهیم را یاری میدهد.
17از همین رو، لازم بود از هر حیث همانند برادران خود شود تا بتواند در مقام کاهن اعظمی رحیم و امین، در خدمت خدا باشد و برای گناهان قوم کفّاره کند.
18چون او خود هنگامی که آزموده شد، رنج کشید، قادر است آنان را که آزموده میشوند، یاری رساند.