برنامه مطالعه روزانه
۲۳ می
یوشع باب ۹
9:1 چون تمامی پادشاهان غرب اردن که در بلندیها و پستیها و در سرتاسر کرانۀ دریای بزرگ در مسیر لبنان بودند، یعنی پادشاهان حیتّیان، اَموریان، کنعانیان، فِرِزّیان، حِویان و یِبوسیان، دربارۀ این امور شنیدند،
2گرد هم آمده، همداستان شدند تا با یوشَع و اسرائیل بجنگند.
3اما چون ساکنان جِبعون شنیدند که یوشَع با اَریحا و عای چه کرده است،
4به حیله رفتار کردند و روانه شده، برای خود تدارکاتی دیدند و کیسههای مندرس برای الاغان خود و مشکهای فرسودۀ شراب که پاره و رفو شده بود، برگرفتند،
5و کفشهای کهنه و وصلهخورده به پا کردند، و جامههای مندرس پوشیدند، و تمامی توشۀ ایشان خشک و کپکزده بود.
6ایشان نزد یوشَع به اردوگاه جِلجال رفته، به او و مردان اسرائیل گفتند: «ما از سرزمینی دور آمدهایم، پس اکنون با ما پیمان ببندید.»
7مردان اسرائیل به حِویان گفتند: «شاید شما در میان ما ساکن باشید، پس چگونه میتوانیم با شما پیمان ببندیم؟»
8آنان به یوشَع گفتند: «ما خدمتگزاران تو هستیم.» یوشَع پرسید: «که هستید و از کجا میآیید؟»
9پاسخ دادند: «ما خدمتگزارانت، به سبب نام یهوه خدای تو از سرزمین بسیار دور آمدهایم. زیرا آوازۀ او و هرآنچه را که در مصر کرده است، شنیدهایم،
10و نیز هرآنچه را که بر سر آن دو پادشاه اَموریان در آن سوی اردن آورده است، یعنی سیحون پادشاه حِشبون و عوج پادشاه باشان که در عَشتاروت میزیست.
11پس مشایخ ما و تمامی ساکنان سرزمینمان به ما گفتند: ”توشۀ راه برگیرید و به دیدار ایشان بروید و به آنها بگویید: ’ما خدمتگزاران شماییم، پس اکنون با ما پیمان ببندید.“‘
12این است نان ما! روزی که آن را از خانههای خویش برای توشۀ راه برگرفتیم تا نزد شما بیاییم، هنوز گرم بود، اما حال بنگرید که خشک شده و کپک زده است.
13و این مشکهای شراب، وقتی آنها را پر کردیم نو بودند، و حال بنگرید که پاره شدهاند. و جامهها و کفشهایمان نیز از درازیِ سفر فرسوده شده است.»
14پس مردان اسرائیل از توشۀ ایشان به جهت وارسی گرفتند، اما از خداوند مشورت نطلبیدند.
15و یوشَع با آنان صلح کرد، و پیمان بست که ایشان را زنده بگذارد، و رهبران جماعت نیز برای آنان سوگند یاد کردند.
16و اما سه روز پس از آنکه با جِبعونیان پیمان بسته بودند، شنیدند که از همسایگانشان هستند و در میان آنها ساکنند.
17پس بنیاسرائیل روانه شدند و در روز سوّم به شهرهای ایشان، یعنی جِبعون، کِفیرَه، بِئیروت و قَریهیِعاریم رسیدند.
18اما بنیاسرائیل به آنان حمله نکردند، زیرا رهبران جماعت برای ایشان به یهوه خدای اسرائیل سوگند یاد کرده بودند. پس جماعت همگی علیه ناظران خود زبان به شکوه گشودند،
19اما رهبران جملگی به تمامی جماعت گفتند: «ما برای ایشان به یهوه خدای اسرائیل سوگند یاد کردهایم و اکنون نمیتوانیم دست بر ایشان بلند کنیم.
20پس با آنان چنین خواهیم کرد: میگذاریم زنده بمانند، مبادا به سبب سوگندی که برای ایشان یاد کردیم، غضب بر ما نازل شود.»
21و رهبران به آنها گفتند: «بگذارید زنده بمانند.» پس برای تمامی جماعت اسرائیل هیزمشکنی میکردند و آب از چاه میکشیدند، چنانکه ناظران به آنها فرموده بودند.
22یوشَع جِبعونیان را فرا~خوانده، بدیشان گفت: «چرا ما را فریفتید و گفتید: ”از شما بسیار دور هستیم،“ حال آن که نزدیک ما ساکنید؟
23پس اکنون شما ملعونید، و از شما همیشه برای خانۀ خدای من غلامان و هیزمشکنان و آبکِشندگان خواهند بود.»
24آنان به یوشَع پاسخ دادند: «از آنجا که به خدمتگزارانت بهواقع خبر رسید که یهوه خدای تو به خادمش موسی فرمان داده است که تمامی این سرزمین را به شما ببخشد و همۀ ساکنان آن را پیش روی شما نابود کند، پس به سبب جانهای خود سخت از شما ترسیدیم و چنین کردیم.
25اکنون در دست توییم. هر چه در نظرت نیکو و درست آید، با ما بکن.»
26پس یوشَع با ایشان چنین کرد و آنان را از دست بنیاسرائیل رهانید و آنها جِبعونیان را نکشتند.
27یوشَع در آن روز جِبعونیان را برای جماعت و همچنین برای مذبح خداوند، در جایی که خداوند برمیگزید، به هیزمشکنی و کشیدن آب از چاه برگماشت، و تا امروز به این کار مشغولند.
اشعیا باب ۱۳
13:1 وحی دربارۀ بابِل که اِشعیا پسر آموص دید:
2بیرقی بر کوهی بیدرخت بر پا کنید؛ آواز خود را به جانب ایشان بلند نمایید. با دست اشاره کنید، تا به دروازههای نُجَبا داخل شوند.
3من خود به برگزیدگان خویش فرمان دادهام، و جنگاورانم را که با افتخار وجد میکنند، به جاری ساختن غضبم فرا~خواندهام.
4صدای همهمه بر کوهها، بسان غوغای جماعتی عظیم، صدای غوغای ممالک، غوغای قومهایی که گرد هم آمده باشند. خداوندِ لشکرها، لشکر را برای جنگ سان میبیند.
5آنان از سرزمین دوردست و از فراسوی افق میآیند؛ خداوند با اسلحۀ خشم خود میآید تا تمامی زمین را ویران کند.
6شیون کنید، زیرا که روز خداوند نزدیک است، و مانند هلاکتی از جانب قادرمطلق میآید.
7از این رو همۀ دستها سست خواهد شد، و دلهای همگان گداخته خواهد گشت.
8وحشت ایشان را فرو~خواهد گرفت، و درد و عذاب بر ایشان عارض خواهد شد؛ همچون زنی که میزاید، درد خواهند کشید. با چهرههایی برافروخته، بُهتزده یکدیگر را خواهند نگریست.
9اینک روز خداوند میآید! روز قساوت، غضب و خشم آتشین، تا جهان را ویرانهای سازد و گنهکاران را از میانش هلاک کند.
10براستی که ستارگان آسمان و صُوَر فلکیشان، روشنایی خود را نخواهند داد؛ آفتاب در وقت طلوع خود تاریک خواهد شد، و ماه نور خود را نخواهد تابانید.
11آری، من جهان را به سبب شرارتش، و بدکاران را به سبب تقصیرشان سزا خواهم داد. غرورِ متکبران را زائل خواهم کرد، و نِخْوَت ستمگران را پست خواهم ساخت.
12آدمیان را از زَرِ خالص، و انسانها را از طلای اوفیر کمیابتر خواهم ساخت.
13پس آسمانها را به لرزه در خواهم آورد، و زمین از جای خود خواهد جنبید، به هنگام غضب خداوندِ لشکرها و در روز حِدّت خشم او!
14هر کس همچون غزالِ رانده شده، و گلهای که کسی آن را جمع نکند، به سوی قوم خود توجه خواهد کرد، و به سرزمین خویش خواهد گریخت.
15هر که یافت شود به نیزه کشته خواهد شد، و هر که گرفتار آید به شمشیر خواهد افتاد.
16کودکانِ آنها در برابر چشمشان بر زمین کوفته خواهند شد؛ خانههایشان تاراج و همسرانشان بیعصمت خواهند گشت.
17اینک من مادها را بر آنان بر خواهم انگیخت، که نقره را به چیزی نمیشمارند و به طلا رغبتی ندارند.
18کمانهایشان مردان جوان را بر زمین خواهد دوخت؛ بر اطفال رحم نخواهند کرد، و چشمشان بر کودکان شفقت نخواهد داشت.
19و بابِل که جلال ممالک و مایۀ فخر کَلدانیان است، همچون سُدوم و عَمورَه به دست خدا واژگون خواهد گردید.
20دیگر هرگز آباد نخواهد شد، و نسل اندر نسل مسکون نخواهد گردید. اعراب در آنجا خیمه نخواهند زد، و شبانان گلههای خویش را در آنجا نخواهند خوابانید.
21بلکه وحوش صحرا در آنجا خواهند خوابید، و خانههای ایشان از حیواناتی که زوزه میکشند پر خواهد شد. شترمرغان در آنجا ساکن خواهند شد، و دیوها در آنجا خواهند رقصید؛
22کَفتارها در قلعههایش صدا خواهند زد، و شغالان در قصرهای باشکوهش زوزه خواهند کشید. زمان او بهزودی فرا~خواهد رسید، و روزهایش بیش از این نخواهد پایید.
اول تیماتیوس باب ۴ , ۵
4:1 امّا روح، آشکارا میگوید که در زمانهای آخر، برخی از ایمان رویگردان شده، از ارواح گمراهکننده و تعالیم دیوها پیروی خواهند کرد.
2این تعالیم را دروغگویان و ریاکارانی میآورند که وجدانشان بیحس شده است.
3ایشان ازدواج را منع میکنند و به پرهیز از خوراکهایی فرمان میدهند که خدا آفریده تا مؤمنان که از حقیقت آگاهند، با شکرگزاری از آن بهرهمند شوند.
4زیرا هرآنچه خدا آفریده است، نیکوست و هیچ چیز را نباید رد کرد، هر گاه با شکرگزاری پذیرفته شود،
5چرا که به وسیلۀ کلام خدا و دعا تقدیس میگردد.
6اگر این امور را به برادران گوشزد کنی، خادم نیکوی مسیحْ عیسی خواهی بود، پرورش یافته در کلامِ ایمان و تعلیمی نیکو که پیروی آن کردهای.
7تو را با افسانههای کفرآمیز و حکایتهای پیرزنان کاری نباشد، بلکه خود را در دینداری تربیت کن.
8زیرا گرچه تربیت بدن را اندک فایدهای است، امّا دینداری برای همه چیز فایده دارد، و هم زندگی حال را وعده میدهد، هم حیات آینده را.
9این سخن درخور اعتماد و پذیرش کامل است
10که ما امید خویش را بر خدای زنده نهادهایم که نجاتدهندۀ جملۀ آدمیان، بخصوص مؤمنان است؛ و برای همین نیز زحمت میکشیم و جدّ و جهد میکنیم.
11این امور را حکم فرما و تعلیم ده.
12مگذار هیچکس تو را به سبب جوانیات حقیر شمارد، بلکه در گفتار و کردار و محبت و ایمان و پاکی، همۀ مؤمنان را سرمشق باش.
13تا آمدنم، به قرائت کلام خدا و اندرز و تعلیم مشغول باش.
14به آن عطایی که در توست بیاعتنایی مکن، عطایی که به واسطۀ نبوّت یافتی، آنگاه که هیئت مشایخ بر تو دست گذاشتند.
15در این امور بکوش و خود را به تمامی وقف آن کن تا پیشرفت تو بر همه آشکار شود.
16بهدقّت، مراقب شیوۀ زندگی و تعلیم خود باش. در آنها پایداری کن، که اگر چنین کنی خویشتن و شنوندگانت را نجات خواهی داد.
5:1 مرد سالخورده را توبیخ مکن، بلکه او را همچون پدر خود اندرز ده، و جوانان را همانند برادران خود،
2و زنان سالخورده را همچون مادران، و زنان جوانتر را همانند خواهران خویش، در کمال پاکی.
3بیوهزنانی را که براستی بیکساند، حرمت گذار.
4امّا اگر بیوهزنی فرزندان و نوهها دارد، آنان باید نخست بیاموزند که با نگاهداری از خانوادۀ خویش، دینداری خود را در عمل نشان دهند و اینگونه دِین خود را به والدین و اجدادشان اَدا کنند، چرا که این خدا را خشنود میسازد.
5امّا آن که براستی بیوه است و بیکس، امیدش یکسره بر خداست و شب و روز را به دعا و طلب کمک از خدا میگذراند.
6حال آنکه بیوهزنی که زندگی را به لذتجویی میگذراند، در حالِ حیات، مرده است.
7بدین امور نیز حکم فرما تا از ملامت به دور باشند.
8اگر کسی در پی تأمین معاش خویشان و بخصوص خانوادۀ خود نباشد، منکر ایمان است و پستتر از بیایمان.
9فقط کسانی را در شمار بیوهزنان نامنویسی کن که بیش از شصت سال داشته و به شوهر خود وفادار بوده باشند.
10نیز باید به نیکوکاری شناخته شده باشند، یعنی فرزندان خویش را نیکو تربیت کرده، غریبنواز بوده، پاهای مقدسین را شسته، به یاری دردمندان شتافته، و خود را وقف هر نوع کار نیکو کرده باشند.
11امّا بیوهزنان جوانتر را نامنویسی مکن، چرا که چون امیال شهوانی از مسیح دورشان کند، خواهان ازدواج میشوند.
12بدینگونه، چون تعهد نخستین خود را زیر پا میگذارند، محکومیت بر خود میآورند.
13افزون بر این، به بیکارگی و سر کشیدن از خانهای به خانۀ دیگر خو میکنند؛ و نه تنها روزگار به بیکارگی میگذرانند، بلکه سخنچین و فضول هم میشوند، و سخنان ناشایست بر زبان میآورند.
14پس رأی من بر این است که بیوههای جوانتر شوهر کرده، فرزند بیاورند و کدبانو باشند و دشمن را مجال بدگویی ندهند.
15زیرا هماکنون نیز بعضی در پی شیطان منحرف گشتهاند.
16اگر زنی ایماندار، خویشاوندان بیوه داشته باشد، باید خود یاریشان دهد تا باری بر کلیسا نباشند و کلیسا بتواند به بیوهزنانی کمک کند که براستی بیکساند.
17مشایخی که نیکو رهبری کرده باشند، شایستۀ حرمتی دو چندانند، بخصوص آنان که در کار موعظه و تعلیم زحمت میکشند.
18زیرا کتاب میگوید: «گاوی را که خرمن میکوبد، دهان مَبَند» و «کارگر مستحق دستمزد خویش است.»
19اتهامی بر یکی از مشایخ مپذیر، مگر به گواهی دو یا سه شاهد.
20امّا آنان را که به گناه ادامه میدهند، در برابر همه توبیخ کن تا دیگران بترسند.
21در پیشگاه خدا و مسیحْ عیسی و فرشتگان برگزیده، تو را سوگند میدهم که این دستورها را بدون پیشداوری رعایت کنی و هیچ کاری را از سر جانبداری انجام ندهی.
22در دستگذاشتن بر کسی شتاب مکن و در گناهان دیگران شریک مشو، بلکه خود را پاک نگاه دار.
23دیگر فقط آب منوش، بلکه به جهت معدۀ خود و ناخوشیهایی که اغلب داری، اندکی نیز شراب بنوش.
24گناهان برخی آشکار است و پیشاپیش آنها به کام داوری میشتابد، امّا گناهان برخی دیگر از پی آنها میآید.
25به همینسان، اعمال نیکو آشکار است و حتی آنها را که آشکار نیست، نتوان پوشیده نگاه داشت.