برنامه مطالعه روزانه
۱۵ دسامبر
ایوب باب ۱۸ , ۱۹
18:1 آنگاه بِلدَدِ شوحی در پاسخ گفت:
2«تا به کِی به این سخنان ادامه خواهی داد؟ تأمل کن و آنگاه سخن خواهیم گفت.
3چرا همچون چارپایان به شمار آییم؟ چرا در نظرت ابله بنماییم؟
4ای که از خشم، خویشتن را میدَری، آیا زمین باید به خاطر تو متروک شود، یا صخرهها از جای خود منتقل گردند؟
5«براستی که روشناییِ شریران خاموش میشود و شعلۀ آتشِ ایشان نوری ندارد.
6نوری که در خیمۀ اوست تاریک میشود، و چراغ بالای سرش خاموش میگردد.
7قدمهای استوارش کوتاه شده، و تدبیرهایش او را به زیر افکنده است.
8زیرا به پای خود به دام میافتد، و بر روی تورها راه میرود.
9تله، پاشنهاش را میگیرد، و دام، او را محکم نگاه میدارد.
10طناب برایش بر زمین پنهان است، و تله برایش بر سر راه.
11ترسها از هر سو او را هراسان میسازد، و در هر قدم آزارش میدهد.
12قوایش رو به تحلیل است، و مصیبت انتظارِ لغزش او را میکِشد.
13بیماری پوستِ تن او را میخورَد، و نخستزادۀ مرگ، اعضای بدنِ او را.
14از خیمهای که بر آن اعتماد داشت کنده شده، و به حضور پادشاهِ وحشت آورده شده است.
15ساکنان خیمۀ او هیچیک از کسانِ او نیستند؛ بر مَسکن او گوگرد پاشیده شده است.
16ریشههایش از زیر میخشکد، و شاخهاش از بالا قطع میشود.
17خاطرهاش از زمین محو میگردد، و در کوچهها نامی ندارد.
18از روشنایی به تاریکی بیرون رانده شده، و از جهان بیرون افکنده گشته است.
19او را در میان قومش نه اولادی است و نه نسلی، و نه در اقامتگاهش هیچ بازماندهای.
20مغربزمینیان از سرنوشتش در حیرتند، و مشرقزمینیان را وحشت درگرفته است.
21بدرستی که چنین است مسکنِ بدکاران، و اینچنین، منزلگه خدانشناسان.»
19:1 آنگاه ایوب در پاسخ گفت:
2«تا به کِی عذابم میدهید، و با سخنان خود مرا خُرد میکنید؟
3دهمین بار است که مرا سرزنش میکنید؛ آیا از بدرفتاری با من شرم ندارید؟
4حتی اگر براستی گمراه شده باشم، خطایم به زیان خودم تمام خواهد شد.
5اگر بهواقع خود را برتر از من میپندارید، و رسوایی مرا بر ضدم به کار میگیرید،
6بدانید که خدا بر من بدی روا داشته، و مرا به دام خویش احاطه کرده است.
7هرچند فریاد سر میدهم: ”خشونت!“ پاسخی نیست. هرچند فریادِ کمک بلند میکنم، فریادرسی نیست.
8راهِ مرا مسدود کرده که عبور نتوانم کرد، و تاریکی را بر طریقهایم مستولی گردانیده است.
9آبرویم را از من گرفته، و تاج از سرم برداشته است.
10مرا از هر سو در هم میشکند، و نیست گردیدهام؛ امیدم را چون درختی ریشهکن کرده است.
11خشم خود را بر ضد من افروخته است، و مرا دشمن خود میشمارد.
12لشکریانش با هم پیش میآیند؛ بر ضد من سنگر میسازند، و گرداگردِ خیمهام اردو میزنند.
13«برادرانم را از من دور کرده است، و آشنایانم بهکلی با من بیگانهاند.
14خویشانم از من کناره جستهاند، و دوستانم مرا به فراموشی سپردهاند.
15میهمانانِ خانه و کنیزانم مرا غریبه میشمارند، و در نظرشان بیگانهای بیش نیستم.
16غلام خود را فرا~میخوانم، اما پاسخم نمیدهد؛ باید به دهان خویش از او التماس کنم.
17نَفَسم برای زنم مشمئزکننده است، و وجودم برای فرزندانِ مادرم چندشآور.
18کودکان نیز مرا خوار میشمرند، و چون برمیخیزم بر ضد من سخن میگویند.
19محرمانِ رازم جملگی از من بیزارند، آنان که دوستشان میدارم بر ضد من برخاستهاند.
20پوستی بر استخوان بیش نیستم؛ به تارِ مویی بندم و بس.
21بر من ترحم کنید! بر من ترحم کنید، ای دوستان من! زیرا که دست خدا مرا زده است.
22چرا همچون خدا بر من جفا میکنید؟ آیا از خوردن گوشت تنم سیر نشدهاید؟
23«کاش سخنانم نوشته میشد! کاش در کتابی ثبت میگردید!
24کاش با قلم آهنین و سُرب، بر صخرهای تا به ابد حَک میشد!
25اما من میدانم که ولیّ من زنده است، و در آخر بر زمین خواهد ایستاد.
26پس از آنکه پوست تنم اینچنین بگندد، با این همه، در جسم خویش خدا را خواهم دید!
27آری، من خودْ او را خواهم دید، و چشمان خودم بر او خواهد نگریست، نه دیگری. و دلم در اندرونم چه بیتاب است!
28«اگر گویید: ”چگونه شکارش کنیم، زیرا که ریشۀ مشکل در خودِ اوست؟“
29خود باید از شمشیر بترسید، زیرا که غضب، مجازاتِ شمشیر در پی دارد، تا بدانید که داوری هست.»
صفنیا باب ۱
1:1 کلام خداوند که در ایام یوشیا فرزند آمون، پادشاه یهودا، بر صَفَنیا فرزند کوشی، پسر جِدَلیا، پسر اَمَریا، پسر حِزِقیا نازل شد:
2خداوند میفرماید: «همه چیز را از روی زمین یکسره نابود خواهم کرد؛
3انسان و حیوان را نابود خواهم کرد، پرندگان آسمان و ماهیان دریا را، و سنگهای لغزش را با شریران. من آدمیان را از روی زمین ریشهکن خواهم کرد؛» این است فرمودۀ خداوند.
4«من دست خود را بر ضد یهودا دراز خواهم کرد، بر ضد همۀ ساکنان اورشلیم؛ همۀ آثار باقیمانده از بَعَل را از این مکان ریشهکن خواهم کرد، و نامهای موبدان و نیز کاهنان را،
5آنان را که بر بامها در برابر لشکر آسمان سَجده میکنند، و آنان را که سَجده کرده، به خداوند سوگند میخورند و به مِلکوم نیز سوگند میخورند؛
6آنان را که از پیروی خداوند روی برمیتابند، نه خداوند را میجویند و نه از او مسئلت میکنند.»
7در پیشگاه خداوندگارْ یهوه خاموش باشید، زیرا که روز خداوند نزدیک است؛ خداوند قربانیای مهیا کرده و دعوتشدگانِ خود را تقدیس نموده است.
8در روز قربانی خداوند، «من صاحبمنصبان و شاهزادگان را مجازات خواهم کرد و همۀ کسانی را که جامۀ بیگانه بر تن میکنند.
9در آن روز همۀ آنان را که از روی آستانه میجهند مجازات خواهم کرد، آنان را که خانۀ خداوند خویش را از ظلم و فریب آکنده میسازند.»
10خداوند میگوید: «در آن روز، فریادی از ’دروازۀ ماهی‘ شنیده خواهد شد، شیونی از ’محلۀ جدید‘، و صدای شکستگی عظیم از تَلها.
11ای ساکنان محلۀ بازار، شیون کنید! زیرا که بازرگانان جملگی از میان رفتهاند؛ آنان که با پول سر و کار دارند، جملگی منقطع گشتهاند.
12در آن زمان اورشلیم را به چراغها تفحص خواهم کرد، و آنان را که آسودهخیال بر تهماندۀ شراب خود چُرت میزنند مجازات خواهم نمود، آنان را که در دلهای خود میگویند: ”خداوند نه نیکی میکند و نه بدی.“
13ثروت ایشان به یغما خواهد رفت و خانههایشان ویران خواهد شد. خانهها بنا خواهند کرد، اما در آنها ساکن نخواهند شد؛ تاکستانها غرس خواهند کرد، اما از شراب آنها نخواهند نوشید.»
14روز عظیم خداوند نزدیک است، نزدیک است و خیلی زود فرا~میرسد؛ آوای روز خداوند تلخ است، مرد جنگاور در آن فریاد برمیآورد.
15آن روز، روز غضب است، روز تنگی و فشار، روز خرابی و ویرانی، روز تاریکی و تیرگی، روز ابرها و سیاهی،
16روز کَرِنا و غریو جنگ علیه شهرهای حصاردار و برجهای بلند.
17من آدمیان را به تنگ خواهم آورد، چندان که کورانه راه خواهند رفت، زیرا که به خداوند گناه ورزیدهاند؛ خونشان چون غبار بر زمین خواهد ریخت، و پیکرشان همچون فضولات.
18در روز غضب خداوند، نه نقرۀ آنان رهاییشان تواند داد، نه طلایِشان. تمامی جهان از آتش غیرت او خواهد سوخت، زیرا بر جمله ساکنان زمین هلاکتی هولناک خواهد آورد.
دوم پطرس ۳
3:1 ای عزیزان، این نامۀ دوّم است که به شما مینویسم. هر دو نامه را به قصد یادآوری نگاشتم تا شما را به تفکری سالم برانگیزانم،
2تا کلامی را که پیامبران مقدّس در ایام گذشته گفتهاند، به یاد آرید و نیز حکم خداوند و نجاتدهندۀ ما را که به واسطۀ رسولان شما بیان شد.
3قبل از هر چیز، بدانید که در ایام آخر استهزاکنندگانی ظهور خواهند کرد که پیرو امیال پلید خود خواهند بود و استهزاکنان
4خواهند گفت: «پس چه شد وعدۀ آمدن او؟ از زمانی که پدران ما به خواب رفتند، همه چیز همانگونه است که از بدو آفرینش بود!»
5بدینسان، آنان به عمد بر این حقیقت چشم میپوشند که به کلام خدا آسمانها از قدیم بود و زمین از آب و به وسیلۀ آب شکل گرفت؛
6و به وسیلۀ همین آب، دنیای آن زمان غرق و نابود شد.
7و به همان کلام، آسمانها و زمینِ کنونی برای آتش ذخیره شده است و تا روز داوری و هلاکت بیدینان نگاه داشته میشود.
8امّا ای عزیزان، از این نکته غافل مباشید که نزد خداوند یک روز همچون هزار سال است و هزار سال همچون یک روز.
9برخلاف گمان برخی، خداوند در انجام وعدهاش تأخیر نمیورزد، بلکه با شما بردبار است، چه نمیخواهد کسی هلاک شود بلکه میخواهد همگان به توبه گرایند.
10امّا روز خداوند چون دزد خواهد آمد، که در آن آسمانها با غریوی مَهیب از میان خواهد رفت و اجرام سماوی سوخته شده فرو~خواهد پاشید، زمین و همۀ کارهایش عیان خواهد شد.
11پس حال که همۀ اینها بدین سان فرو~خواهد پاشید، شما چگونه مردمان باید باشید؟ بر شماست که زندگی مقدّس و خداپسندانهای داشته،
12انتظار روز خدا را بکشید و فرا~رسیدن آن را بشتابانید. آن روز سبب خواهد شد که آسمانها به آتش کشیده شده، فرو~پاشند و اجرام سماوی از گرما ذوب گردند.
13امّا ما بنا بر وعدۀ او مشتاقانه در انتظار آسمانی جدید و زمینی جدید هستیم که منزلگه پارسایی است.
14پس ای عزیزان، حال که این امور را انتظار میکشید، به سعی تمام بکوشید تا در حضور او بیلکه و بیعیب و در صلح یافت شوید.
15و شکیبایی خداوندِ ما را رستگاری بینگارید، همانگونه که برادر عزیز ما پولس نیز مطابق حکمتی که به او عطا شده است، به شما نوشت.
16او در همۀ نامههای خود چنین مینویسد، هر آنگاه که از این امور سخن میگوید. نامههای او شامل مطالبی است که درکش دشوار است و جاهلان و سستمایگان تحریفش میکنند، همانگونه که با دیگر نوشتههای مقدّس چنین میکنند، و این موجب هلاکتشان خواهد شد.
17پس شما ای عزیزان، حال که این را میدانید، بههوش باشید مبادا به راه نادرستِ بیدینان گمراه شوید و پایداریتان را از کف بدهید،
18بلکه در فیض و شناخت خداوند و نجاتدهندۀ ما عیسی مسیح نمو کنید، که او را از حال تا ابدالآباد جلال باد! آمین.