برنامه مطالعه روزانه
۱۸ دسامبر
ایوب باب ۲۲
22:1 آنگاه اِلیفازِ تیمانی در پاسخ گفت:
2«آیا آدمی به خدا منفعت تواند رسانید؟ آیا حتی مرد حکیم برای او سودمند تواند بود؟
3اگر تو پارسا باشی، چه لذتی نصیب قادر مطلق خواهد شد؟ اگر طریقهایت بیعیب باشد، چه نفعی به او خواهد رسید؟
4«آیا به سبب خداترسیِ توست که تأدیبت میکند، یا تو را به محاکمه میکشد؟
5آیا شرارت تو عظیم نیست، و گناهانت بیانتها نِی؟
6زیرا از برادرانت به ناحق گِرو گرفتی، و لباسِ برهنگان را برکَندی.
7به خستگان آب ندادی، و نان از گرسنگان دریغ داشتی.
8پنداشتی که قدرتمندانْ زمین را تصاحب میکنند، و بلندمرتبگان در آن زیست مینمایند.
9بیوهزنان را تهیدست روانه کردی، و بازوی یتیمان شکسته شد.
10از این روست که دامها از هر سو احاطهات کرده، و وحشت به ناگاه تو را درگرفته است،
11که تاریکی نمیگذارد چیزی ببینی، و سِیلْ تو را میپوشانَد.
12«آیا خدا در جایهای رفیع آسمان نیست؟ ببین بلندترین ستارگان چه رفیعاند!
13و تو میگویی: ”خدا چه میداند؟ آیا میتواند از میانِ تاریکیِ غلیظ داوری کند؟
14ابرها مخفیگاه اوست، پس نمیبیند، او بر تارکِ آسمانها میخرامد.“
15آیا در طریق قدما همچنان پیش میروی، که مردمان شریر در آن گام زدهاند؟
16همانها که پیش از وقتْ ربوده شدند، و بنیادشان را سیلاب برد.
17که به خدا گفتند: ”از ما دور شو!“ یا ”قادر مطلق به ما چه توانَد کرد؟“
18حال آنکه او بود که خانههایشان را به نعمات پر میساخت، پس من از تدبیر شریران به دور میایستم.
19پارسایان چون این را بینند، شادمان خواهند شد؛ بیگناهان ایشان را استهزا کرده، خواهند گفت:
20”بهیقین مخالفان ما منقطع شدند، و دولتِ ایشان را آتش در کام کشید.“
21«پس تسلیم خدا باش که از صلح و سلامت برخوردار خواهی بود، و بدینگونه سعادت به تو روی خواهد کرد.
22تعلیم را از دهانِ او پذیرا شو، و سخنانش را در دلت جای ده.
23اگر نزد قادر مطلق بازگشت کنی، بنا خواهی شد، اگر ظلم را از خیمۀ خود دور سازی.
24اگر طلای خود را در خاک نَهی، و طلای اوفیر را میان سنگهای نهرها بگذاری،
25آنگاه قادر مطلق طلای تو خواهد بود، و نقرۀ خالصِ تو.
26زیرا آنگاه از قادر مطلق لذت خواهی برد، و روی خود را به سوی خدا بر خواهی افراشت.
27به درگاهش استدعا خواهی کرد و او تو را اجابت خواهد نمود، و تو نذرهای خویش را اَدا خواهی کرد.
28آنچه عزم کنی برایت برقرار خواهد شد، و روشنایی بر راههایت خواهد تابید.
29چون مردمان پست گردند، تو میگویی: ”سرافرازی باشد؛“ و او افتادهدلان را نجات خواهد بخشید.
30او کسانی را که بیگناه نیستند خواهد رهانید، و به پاکیِ دستان تو رهایی خواهند یافت.»
حجی باب ۱ , ۲
1:1 در سال دوّم داریوش پادشاه، در نخستین روز از ماه ششم، کلام خداوند به واسطۀ حَجَّی نبی به زَروبابِل فرزند شِئَلتیئیل، فرماندار یهودا، و نیز به یِهوشَع فرزند یِهوصاداق، کاهن اعظم رسید:
2«خداوند لشکرها چنین میفرماید: این قوم میگویند هنوز زمان بازسازی خانۀ خداوند فرا~نرسیده است.»
3آنگاه کلام خداوند به واسطۀ حَجَّی نبی نازل شده، گفت:
4«آیا اکنون زمان آن است که خود در خانههای مُجللخویش ساکن شوید و این خانه ویران بماند؟
5پس حال خداوندِ لشکرها چنین میگوید: به راههای خویش نیک بیندیشید!
6بسیار کاشتهاید، ولی کم درویدهاید؛ میخورید، اما هرگز سیر نمیشوید؛ مینوشید، اما هرگز سیراب نمیگردید؛ میپوشید، اما گرم نمیشوید؛ و آن که مزد میگیرد، مزد خود را در کیسۀ سوراخ مینهد!
7«خداوندِ لشکرها چنین میفرماید: به راههای خویش نیک بیندیشید!
8بر فراز کوهها برآمده، چوب بیاورید و این خانه را بنا کنید، تا از آن خشنود شوم و جلال یابم. این است فرمودۀ خداوند.
9بیش از اینها انتظار داشتید، اما بنگرید که چه اندک حاصل آمد. و آنگاه که همان اندک را به منزل بردید، بر آن دمیدم و بر باد شد. چرا؟ خداوند لشکرها میفرماید: به سبب خانۀ من که ویران مانده است، در حالی که شما هر یک به خانۀ خویش مشغولید!
10از این رو، آسمانها بر فرازتان شبنم را بازداشتهاند، و زمین نیز محصول خویش را.
11و من بر زمینها و کوهها خشکسالی فراخواندهام، و نیز بر غلّه و شراب تازه و روغن و بر هر چه زمین میرویانَد، و بر انسان و حیوان، و بر تمامی محنت دستها.»
12آنگاه زَروبابِل فرزند شِئَلتیئیل و یِهوشَع فرزند یِهوصاداق، کاهن اعظم، و تمامی باقیماندگان قوم به صدای یهوه خدای خویش گوش فرا~دادند، و به سخنان حَجَّی نبی نیز، زیرا که او را یهوه خدایشان فرستاده بود. و قوم از خداوند ترسیدند.
13آنگاه حَجَّی، پیامآور خداوند، پیام خداوند را به قوم بیان کرده، گفت: «خداوند میفرماید: من با شما هستم.»
14و خداوند روحِ زَروبابِل فرزند شِئَلتیئیل فرماندار یهودا، و روحِ یِهوشَع فرزند یِهوصاداق کاهن اعظم، و روح تمامی باقیماندگان قوم را برانگیخت. و آنان آمده، به کار بر روی خانۀ یهوه خدای خویش، خدای لشکرها، پرداختند.
15این در دوّمین سال داریوش پادشاه، در روز بیست و چهارم از ماه ششم، رخ داد.
2:1 در روز بیست و یکم از ماه هفتم، کلام خداوند به واسطۀ حَجَّی نبی نازل شده، گفت:
2«اکنون با زَروبابِل فرزند شِئَلتیئیل، فرماندار یهودا، یِهوشَع فرزند یِهوصاداق، کاهن اعظم، و نیز با تمامی باقیماندگان قوم سخن بگو و از ایشان بپرس:
3”کیست از میان شما باقیماندگان که این خانه را در جلال نخستینش دیده باشد؟ اکنون آن را چگونه میبینید؟ آیا در نظرتان چون هیچ نمینماید؟
4«”اما اکنون خداوند میفرماید: ای زَروبابِل، قوی باش! ای یِهوشَع فرزند یِهوصاداق، کاهن اعظم، قوی باش! و ای همۀ قومِ این سرزمین، قوی باشید؛ این است فرمودۀ خداوند. خداوند لشکرها میگوید: به کار مشغول شوید، زیرا من با شما هستم،
5بر حسب عهدی که به هنگام خروجتان از مصر با شما بستم. روح من در میان شما باقی است، پس هراسان مباشید.
6زیرا خداوند لشکرها چنین میگوید: یک بار دیگر، پس از اندک زمانی، آسمانها و زمین و دریا و خشکی را به لرزه در خواهم آورد.
7و نیز همۀ قومها را خواهم لرزانید، و گنجینههای تمامی قومها بدینجا در خواهد آمد. و خداوند لشکرها میگوید: من این خانه را از جلال پر خواهم ساخت.
8«”خداوند لشکرها میفرماید: طلا و نقره از آن من است.
9خداوند لشکرها میگوید: جلال این خانه از جلال خانۀ پیشین عظیمتر خواهد بود، و من در این مکان، سلامتی ارزانی خواهم داشت؛ این است فرمودۀ خداوند لشکرها.“»
10در دوّمین سال داریوش، در روز بیست و چهارم از ماه نهم، کلام خداوند به واسطۀ حَجَّی نبی نازل شده، گفت:
11«خداوند لشکرها چنین میفرماید: از کاهنان دربارۀ شریعت پرسیده، بگویید:
12”اگر کسی گوشت مقدس را در دامن جامۀ خود حمل کند، و آنگاه دامن جامهاش به نان، آش، شراب، روغن، یا هر خوراک دیگری برخورَد، آیا آن خوراک مقدس میشود؟“» کاهنان پاسخ دادند: «خیر.»
13آنگاه حَجَّی گفت: «اگر کسی که به سبب تماس با جنازهای نجس شده است یکی از آن خوراکها را لمس کند، آیا آن خوراک نجس میشود؟» کاهنان در پاسخ گفتند: «آری، نجس میشود.»
14آنگاه حَجَّی در جواب گفت: «خداوند میفرماید، این قوم نیز چنیناند و این ملت نیز در نظر من بدینگونهاند، و عمل دستهایشان جملگی چنین است. هر هدیهای که بدانجا میآورند، نجس است.
15به ایام اخیر نیک بیندیشید: از پیش از نهاده شدن سنگی بر سنگِ دیگر در معبد خداوند تا کنون،
16در تمامی این ایام، چون کسی سراغ پشتۀ خرمنِ بیست مَنی میآمد، تنها ده مَن مییافت؛ و چون کسی نزد حوضچۀ شراب میرفت تا پنجاه پیمانه از آن برگیرد، تنها بیست پیمانه مییافت.
17خداوند میفرماید: من شما و تمامی دسترنجتان را به باد سوزان و کپک و تگرگ زدم، اما نزد من بازگشت نکردید!
18به ایام اخیر نیک بیندیشید؛ آری، از روز نهاده شدن پی خانۀ خداوند تا روز بیست و چهارم ماه نهم را از نظر بگذرانید:
19آیا هنوز بذری در انبار هست؟ براستی که درختان مو و انجیر و انار و زیتون هیچ میوه ندادهاند؛ ولی من از امروز شما را برکت خواهم داد!»
20و کلام خداوند بار دوّم، در بیست و چهارمین روزِ ماه، بر حَجَّی نازل شده، گفت:
21«زَروبابِل، فرماندار یهودا را خطاب کرده، بگو که من بهزودی آسمانها و زمین را به لرزه در خواهم آورد،
22و تخت پادشاهی ممالک را واژگون خواهم ساخت. بهزودی قدرت ممالکِ قومها را از میان خواهم برد، ارابهها و سوارانشان را سرنگون خواهم کرد، و اسبان و سوارانشان به شمشیر یکدیگر از پا در خواهند آمد.
23«خداوند لشکرها میفرماید: در آن روز، ای خادم من زَروبابِل، فرزند شِئَلتیئیل، تو را بر خواهم گرفت، و خداوند میگوید که تو را چون انگشترِ مُهر خواهم ساخت، زیرا که تو را برگزیدهام؛» این است فرمودۀ خداوند لشکرها.
اول یوحنا باب ۵
5:1 هر که ایمان دارد عیسی همان مسیح است، از خدا مولود شده است؛ هر که پدر را محبت میکند، فرزند او را نیز محبت میکند.
2از اینجا میدانیم فرزندان خدا را محبت میکنیم که خدا را محبت میکنیم و از احکام او اطاعت مینماییم.
3محبت به خدا همین است که از احکام او اطاعت کنیم و احکام او باری گران نیست.
4زیرا هر که از خدا مولود شده است، بر دنیا غلبه مییابد و این است غلبهای که دنیا را مغلوب کرده است، یعنی ایمان ما.
5کیست آن که بر دنیا غلبه مییابد جز آن که ایمان دارد عیسی پسر خداست؟
6اوست آن که با آب و خون آمد، یعنی عیسی مسیح. تنها نه با آب، بلکه با آب و خون؛ و روح است که شهادت میدهد، چون روح، حق است.
7زیرا سه هستند که شهادت میدهند:
8روح و آب و خون؛ و این سه یک هستند.
9اگر ما شهادت انسان را میپذیریم، شهادت خدا بسی بزرگتر است، زیرا شهادتی است که خدا خود دربارۀ پسرش داده است.
10هر که به پسر خدا ایمان دارد، این شهادت را در خود دارد. امّا آن که شهادت خدا را باور نمیکند، او را دروغگو شمرده است، زیرا شهادتی را که خدا دربارۀ پسر خود داده، نپذیرفته است.
11و آن شهادت این است که خدا به ما حیات جاویدان بخشیده، و این حیات در پسر اوست.
12آن که پسر را دارد، حیات دارد و آن که پسر خدا را ندارد از حیات برخوردار نیست.
13اینها را به شما نوشتم که به نام پسر خدا ایمان دارید، تا بدانید که از حیات جاویدان برخوردارید.
14این است اطمینانی که در حضور او داریم که هر گاه چیزی بر طبق ارادۀ وی درخواست کنیم، ما را میشنود.
15و اگر میدانیم که هرآنچه از او درخواست کنیم ما را میشنود، پس اطمینان داریم که آنچه از او خواستهایم، دریافت کردهایم.
16اگر کسی ببیند برادرش گناهی میکند که به مرگ نمیانجامد، دعا کند و خدا به او حیات خواهد بخشید. این را دربارۀ کسی میگویم که گناهش به مرگ نمیانجامد. گناهی هست که به مرگ میانجامد. دربارۀ چنین گناهی نمیگویم که باید دعا کرد.
17هر عمل نادرستی گناه است، ولی گناهی هم هست که به مرگ نمیانجامد.
18ما میدانیم که هر که از خدا مولود شده است، در گناه زندگی نمیکند، بلکه آن ’مولودِ خدا‘ او را حفظ میکند و دست آن شریر به او نمیرسد.
19ما میدانیم که از خدا هستیم و تمامی دنیا در آن شریر لمیده است.
20همچنین میدانیم که پسر خدا آمده و به ما بصیرت بخشیده تا حق را بشناسیم، و ما در او هستیم که حق است، یعنی در پسر او عیسی مسیح. اوست خدای حق و حیات جاویدان.
21ای فرزندان، خود را از بتها محفوظ نگاه دارید.