برنامه مطالعه روزانه
۲۷ فوریه
لاویان باب ۱ , ۲
1:1 خداوند موسی را فرا~خواند و از خیمۀ ملاقات با او سخن گفت و فرمود:
2«بنیاسرائیل را خطاب کرده، بدیشان بگو: هرگاه کسی از شما هدیهای به خداوند تقدیم کند، باید هدیۀ خود را از چارپایان یعنی از رمه یا گله تقدیم نماید.
3«اگر هدیۀ وی قربانی تمامسوز از رمه باشد، گاوِ نرِ بیعیب تقدیم کند. آن را به دَرِ خیمۀ ملاقات بیاورد تا مقبول درگاه خداوند افتد.
4او باید دست خود را بر سر قربانی تمامسوز بگذارد، و برایش مقبول خواهد افتاد تا به جهت او کفّاره کند.
5آنگاه گاو را در حضور خداوند ذبح کند، و پسران هارون، یعنی کاهنان، خون آن را بیاورند و بر دورتادورِ مذبح که نزد دَرِ خیمۀ ملاقات است، بپاشند.
6سپس پوست قربانی تمامسوز را بکند و آن را قطعهقطعه کند.
7پسران هارونِ کاهن بر مذبح آتش نهند و بر آتش هیزم بچینند.
8سپس پسران هارون، یعنی کاهنان، قطعهها را با سر و چربی بر هیزمی که بر آتشِ مذبح است، بچینند.
9اما او اندرونی و پاچهها را به آب بشوید. سپس کاهن همه را بر مذبح بسوزاند. این است قربانی تمامسوز، هدیۀ اختصاصی و رایحۀ خوشایند برای خداوند.
10«اگر هدیۀ او قربانی تمامسوز از گله، یعنی گوسفند یا بز باشد، حیوان نرِ بیعیب تقدیم کند.
11آن را در جانب شمالی مذبح در حضور خداوند ذبح کند، و پسران هارون، یعنی کاهنان، خونش را بر دورتادورِ روی مذبح بپاشند.
12سپس آن را به همراه سر و چربی قطعهقطعه کند، و کاهن همه را بر هیزمی که بر آتش مذبح است، بچیند.
13اما اندرونی و پاچهها را به آب بشوید. سپس کاهن همه را تقدیم کند و بر مذبح بسوزاند. این است قربانی تمامسوز، هدیۀ اختصاصی و رایحۀ خوشایند برای خداوند.
14«اگر هدیۀ او به خداوند قربانی تمامسوز از پرندگان باشد، قُمری یا جوجه کبوتر تقدیم کند.
15کاهن آن را نزد مذبح بیاورد و سرش را پیچانده، آن را بر مذبح بسوزاند و خونش بر دیوارۀ مذبح چلانده شود.
16چینهدان را با محتوایش درآورد و بر جانب شرقی مذبح در جای خاکستر، بیفکند.
17سپس بالهای پرنده را گرفته آن را از میان چاک کند، بیآنکه دو پاره شود. آنگاه کاهن آن را بر هیزمی که بر آتش مذبح است، بسوزاند. این است قربانی تمامسوز، هدیۀ اختصاصی و رایحۀ خوشایند برای خداوند.
2:1 «هرگاه کسی هدیۀ آردی به خداوند تقدیم کند، هدیهاش باید از آرد مرغوب باشد. بر آن روغن بریزد و کُندُر بنهد،
2و آن را نزد پسران هارون، یعنی کاهنان، بیاورد. آنگاه از آن یک مشت برگیرد، یعنی از آرد مرغوب و روغن و تمامی کُندُرش، و کاهن آن را به عنوان یادگاری بر مذبح بسوزاند. این است هدیۀ اختصاصی و رایحۀ خوشایند برای خداوند.
3اما بقیۀ هدیۀ آردی از آنِ هارون و پسرانش خواهد بود. این است یکی از قسمتهای بسیار مقدس هدایای اختصاصی که به خداوند تقدیم میشود.
4«اگر هدیۀ آردی پخته شده در تنور تقدیم میکنی، باید قُرصهای بیخمیرمایه از آردِ مرغوبِ آمیخته به روغن باشد، یا گِردههای نازک بیخمیرمایه و آغشته به روغن.
5اگر هدیهات، هدیۀ آردی پخته شده بر ساج است، باید از آرد مرغوب و بیخمیرمایۀ آمیخته به روغن باشد.
6آن را چند پاره کن و بر آن روغن بریز. این است هدیۀ آردی.
7اگر هدیهات، هدیۀ آردی پخته شده در تابه است، باید از آرد مرغوبِ آمیخته به روغن تهیه شود.
8هدیۀ آردی را که از این مواد تهیه شده باشد، نزد خداوند بیاور و آن را به کاهن تقدیم کن و او آن را نزد مذبح خواهد برد.
9کاهن قسمت یادگاری را از هدیۀ آردی برگیرد و بر مذبح بسوزاند. این است هدیۀ اختصاصی و رایحۀ خوشایند برای خداوند.
10اما بقیۀ هدیۀ آردی از آنِ هارون و پسرانش خواهد بود. این است یکی از قسمتهای بسیار مقدس هدایای اختصاصی که به خداوند تقدیم میشود.
11«هیچیک از هدایای آردی که به خداوند تقدیم میکنید نباید با خمیرمایه تهیه شده باشد، زیرا در هدیۀ اختصاصی که تقدیم خداوند میکنید، نباید هیچ خمیرمایه یا عسل بسوزانید.
12اینها را میتوان به عنوان هدیۀ نوبر نزد خداوند برد، اما نباید به عنوان رایحۀ خوشایند بر مذبح تقدیم کرد.
13به همۀ هدایای آردی خود نمک بزن. مباد که نمکِ عهد تو با خدایت، در هدیۀ آردی تو یافت نشود. با همۀ هدایایت نمک تقدیم کن.
14«اگر هدیۀ آردی از نوبر محصول به خداوند تقدیم میکنی، باید دانههای غلّۀ نورَس که کوبیده و در آتش برشته شده باشد، تقدیم کنی.
15بر آن روغن بریز و کُندُر بگذار. این است هدیۀ آردی.
16کاهن قسمتِ یادگاری هدیۀ آردی، یعنی قدری از غلۀ کوبیدۀ آن و قدری از روغنِ آن را با همۀ کُندُرش بسوزاند. این است هدیۀ اختصاصی برای خداوند.
مزامیر باب ۱۰۳
103:1 ای جان من خداوند را متبارک بخوان! و هر چه در درون من است، نام قدوس او را متبارک خواند!
2ای جان من، خداوند را متبارک بخوان و هیچیک از همۀ احسانهایش را فراموش مکن!
3که همۀ گناهانت را میآمرزد، و همۀ بیماریهایت را شفا میبخشد!
4که حیات تو را از هاویه فدیه میدهد و تاجِ محبت و رحمت را بر سرت مینهد!
5که جان تو را به چیزهای نیکو سیر میکند تا همچون عقاب، جوانی تو تازه شود.
6خداوند عدل و انصاف را برای همۀ مظلومان به جا میآورد.
7او راههای خود را به موسی آموخت و اعمال خویش را به بنیاسرائیل.
8یهوه رحیم و فیاض است، دیرخشم و آکنده از محبت.
9تا ابد محاکمه نخواهد کرد، و همیشه بُغض نخواهد داشت.
10او با ما مطابق گناهانمان رفتار نمیکند و به ما بر حسب تقصیراتمان سزا نمیدهد.
11زیرا به اندازهای که آسمان از زمین فراتر است، به همان اندازه نیز محبت خدا نسبت به ترسندگان او عظیم است!
12به اندازهای که مشرق از مغرب دور است به همان اندازه نیز نافرمانیهای ما را از ما دور کرده است.
13چنانکه پدر بر فرزندان خود رئوف است، همچنان خداوند نیز بر ترسندگان خویش رأفت میکند.
14زیرا سرشتِ ما را میداند، و به یاد دارد که ما خاک هستیم!
15و اما انسان، روزهای عمرش همچون علف است؛ مانند گل صحرا میشکفد،
16اما به وزش بادی از میان میرود، و دیگر اثری از او بر جای نمیماند!
17اما از ازل تا به ابد محبت خداوند شامل حال ترسندگان اوست، و عدالت او شامل حال فرزندانِ فرزندانِ ایشان،
18و آنان که عهد او را حفظ میکنند و به جا آوردن احکامش را یاد میدارند.
19خداوند تخت خویش را در آسمان استوار ساخته، و پادشاهیاش بر همه مسلط است.
20ای فرشتگان خداوند، او را متبارک خوانید، ای زورآورانی که کلام او را به جا میآورید و فرمانبردار اویید.
21ای جمیع لشکریان او، و ای خادمان او که ارادهاش را به جا میآورید، خداوند را متبارک خوانید!
22ای همۀ کارهای خداوند، او را در هر کجای فرمانرواییاش متبارک خوانید! ای جان من، خداوند را متبارک بخوان!
اول قرنتیان باب ۱۱
11:1 پس، از من سرمشق بگیرید، چنانکه من از مسیح سرمشق میگیرم.
2شما را تحسین میکنم که در همه چیز مرا به یاد میآورید و سنّتها را به همان شکل که به شما سپردم، حفظ میکنید.
3امّا میخواهم آگاه باشید که سر هر مرد، مسیح است، سر زن، مرد است، و سر مسیح خداست.
4هر مردی که سر پوشیده دعا یا نبوّت کند، سر خود را بیحرمت کرده است.
5و هر زنی که سر نپوشیده دعا یا نبوّت کند، سر خود را بیحرمت کرده است؛ این کار او درست مانند این است که سر خود را تراشیده باشد.
6اگر زنی سر خود را نمیپوشاند، پس اصلاً موهای خود را کوتاه کند؛ و اگر برای زن شرمآور است که موهایش را کوتاه کند یا بتراشد، پس باید سر خود را بپوشاند.
7مرد نباید سر خود را بپوشاند، زیرا او صورت و جلال خداست؛ امّا زن، جلالِ مرد است.
8زیرا مرد از زن پدید نیامده، بلکه زن از مرد پدید آمده است؛
9و مرد برای زن آفریده نشده، بلکه زن برای مرد.
10از همین رو، و بهخاطر فرشتگان، زن باید نشانی از اقتدار بر سر داشته باشد.
11با وجود این، در خداوند، نه زن از مرد بینیاز است، نه مرد از زن.
12همانگونه که زن از مرد پدید آمد، مرد نیز به واسطۀ زن پدید میآید، امّا پدیدآورندۀ همه چیز خداست.
13خود قضاوت کنید: آیا برای زن شایسته است که سر نپوشیده به درگاه خدا دعا کند؟
14آیا طبیعتِ امور، خود به شما نمیآموزد که اگر مردی موی بلند داشته باشد، برای او شرمآور است،
15امّا اگر زنی موی بلند داشته باشد، مایۀ افتخار اوست؟ زیرا موی بلند به عنوان پوشش به زن داده شده است.
16امّا اگر کسی بخواهد آهنگی دیگر ساز کند، باید بگویم که ما را و نیز کلیساهای خدا را چنین رسمی نیست.
17امّا در آنچه اینک به شما حکم میکنم، به هیچ روی تحسینتان نمیکنم، زیرا وقتی شما گرد هم میآیید، به جای فایده باعث ضرر است.
18نخست اینکه میشنوم آنگاه که به عنوان کلیسا جمع میشوید، در میان شما جداییها روی میدهد، و این را تا اندازهای باور میکنم.
19شکی نیست که تفرقهها نیز باید در میان شما باشد تا بدینگونه آنانی که اصالتشان به ثبوت میرسد، در میان شما شناخته شوند.
20زمانی که شما در یک جا گرد هم میآیید، براستی برای خوردن شام خداوند نیست.
21زیرا هنگام صرف غذا، هر یک از شما بیآنکه منتظر دیگران باشد شام خودش را میخورد، به گونهای که یکی گرسنه میماند، در حالی که دیگری مست میشود.
22آیا خانهها برای خوردن و نوشیدن ندارید؟ یا اینکه کلیسای خدا را خوار میشمارید و اشخاص بیچیز را شرمسار میسازید؟ به شما چه بگویم؟ آیا برای این کار تحسینتان کنم؟ به هیچ روی تحسینتان نخواهم کرد.
23زیرا من از خداوند یافتم آنچه را به شما نیز سپردم، که عیسای خداوند در شبی که او را تسلیم دشمن کردند، نان را گرفت
24و شکر نموده، پاره کرد و فرمود: «این است بدن من برای شما. این را به یاد من به جای آورید.»
25به همینسان، پس از شام، جام را گرفت و فرمود: «این جام، عهد جدید است در خون من. هر بار که از آن مینوشید، به یاد من چنین کنید.»
26زیرا هر گاه این نان را بخورید و از این جام بنوشید، مرگ خداوند را اعلام میکنید تا زمانی که بازآید.
27پس هر که به شیوهای ناشایسته نان را بخورد و از جام خداوند بنوشد، مجرم نسبت به بدن و خون خداوند خواهد بود.
28امّا هر کس پیش از آنکه از نان بخورد و از جام بنوشد، خود را بیازماید.
29زیرا هر که بدون تشخیصِ بدن بخورد و بنوشد، در واقع محکومیت خود را خورده و نوشیده است.
30از همین روست که بسیاری از شما ضعیف و بیمارند و شماری هم خفتهاند.
31امّا اگر بر خود حکم میکردیم، بر ما حکم نمیشد.
32پس آنگاه که خداوند بر ما حکم میکند، تأدیب میشویم تا با دنیا محکوم نگردیم.
33پس ای برادران من، چون برای خوردن گرد هم میآیید، منتظر یکدیگر باشید.
34اگر کسی گرسنه است، در خانۀ خود غذا بخورد تا گرد هم آمدن شما به محکومیت نینجامد. در خصوص سایر چیزها نیز چون نزدتان آمدم، دستورات لازم را خواهم داد.