برنامه مطالعه روزانه
۷ اکتبر
اول تواریخ باب ۲۳
23:1 چون داوود پیر و سالخورده شد، پسر خود سلیمان را بر اسرائیل پادشاه ساخت.
2داوود، تمامی رهبران اسرائیل و کاهنان و لاویان را گرد آورد.
3لاویانِ سی ساله و بالاتر، شمارش شدند، که شمارشان سی و هشت هزار مرد بود.
4داوود گفت: «از اینان، بیست و چهار هزار تن بر امور خانۀ خداوند نظارت کنند، شش هزار تن صاحبمنصب و داور باشند،
5چهار هزار تن محافظِ دروازهها باشند، و چهار هزار تن نیز خداوند را با سازهایی که برای ستایش ساختهام، بستایند.»
6داوود ایشان را بر حسب پسران لاوی، یعنی جِرشون، قُهات و مِراری، به چند دسته تقسیم کرد.
7از جِرشونیان: لَعدان و شِمعی.
8پسران لَعدان: یِحیئیل، که رئیس بود، و سپس زیتام و یوئیل، یعنی سه تن.
9پسران شِمعی، شِلومیت و حَزیئیل و هاران بودند، یعنی سه تن. اینان بودند سران خاندانهای لَعدان.
10و پسران شِمعی، یَحَت، زیزا، یِعوش و بِریعَه بودند. اینان چهار پسر شِمعی بودند.
11یَحَت رئیس بود، و زیزا دوّم، اما یِعوش و بِریعَه از آنجا که پسرانِ بسیار نداشتند، همچون یک خاندان محسوب شدند.
12پسران قُهات: عَمرام، یِصهار، حِبرون و عُزّیئیل، یعنی چهار تن.
13پسران عَمرام: هارون و موسی. هارون جدا شد تا او و پسرانش اشیاء بسیار مقدس را پیوسته تقدیس کنند، به حضور خداوند بخور بسوزانند، او را خدمت کنند، و تا به ابد به نام او برکت دهند.
14پسران موسی مرد خدا، در زمرۀ قبیلۀ لاوی آورده شدند.
15پسران موسی: جِرشوم و اِلعازار.
16پسران جِرشوم: شِبوئیل، که رئیس بود.
17پسران اِلعازار: رِحَبیا، که رئیس بود. اِلعازار پسر دیگری نداشت، اما پسران رِحَبیا بسیار پرشمار بودند.
18پسران یِصهار: شِلومیت، که رئیس بود.
19پسران حِبرون: یِریا، که رئیس بود؛ اَمَریا، دوّم؛ یَحَزیئیل، سوّم؛ و یِقَمِعام، چهارم.
20پسران عُزّیئیل: میکاه، که رئیس بود؛ یِشّیا، دوّم.
21پسران مِراری، مَحْلی و موشی بودند. پسران مَحْلی، اِلعازار و قِیس بودند.
22اِلعازار مُرد بیآنکه صاحب پسری شود، اما دختران داشت، که خویشانشان، یعنی پسران قِیس، ایشان را به زنی گرفتند.
23پسران موشی، مَحْلی و عِدِر و یِرِموت بودند، یعنی سه تن.
24اینان بودند پسران لاوی بر حسب خاندانهایشان، یعنی سران خاندانها که بر حسب شمارِ نامهای افراد بیست ساله و بالاتر، ثبت شده بودند و وظیفۀ آنها اشتغال به کار خدمت خانۀ خداوند بود.
25زیرا داوود گفته بود: «از آنجا که یهوه خدای اسرائیل قوم خود را آرامی بخشیده و تا به ابد در اورشلیم ساکن شده است،
26دیگر نیازی نیست لاویان، مسکن یا هیچیک از لوازمِ خدمتِ مسکن را حمل کنند.»
27بدین ترتیب، بنا بر آخرین فرمان داوود، پسران لاوی که بیست ساله و بالاتر بودند، شمارش شدند.
28وظیفۀ لاویان این بود که پسران هارون را در خدمت خانۀ خداوند یاری دهند. بر آنها بود که از صَحنها و حُجرهها نگاهداری کنند، تمامی اسباب مقدس را تطهیر نمایند، و هر کار دیگر را که به خدمت خانۀ خدا مربوط میشد انجام دهند.
29نیز وظیفه داشتند ایشان را در خصوص نان حضور، آرد به جهت هدیۀ آردی، گِردههای نانِ بیخمیرمایه، هدایای پختنی و هدایای آمیخته به روغن، و نیز در خصوص تمامی وزنها و اندازهها، یاری رسانند.
30آنان موظف بودند هر صبحگاه به شکرگزاری و ستایش خداوند بایستند، و به همین ترتیب هر شامگاه،
31و نیز به هنگام تقدیم قربانیهای تمامسوز به خداوند در شَبّات، هنگام ماه نو، و در اعیاد؛ بر آنان بود که پیوسته بر حسب شمار مطالبه شده از ایشان، به حضور خداوند قربانی تقدیم کنند.
32بدین ترتیب لاویان مسئولیت انجام امور مربوط به خیمۀ ملاقات و قُدس را بر عهده داشتند، و به برادرانشان یعنی پسران هارون یاری رسانده، تحت نظارتِ آنان خدمت خانۀ خداوند را به جا میآوردند.
حزقیال باب ۳۳
33:1 و کلام خداوند بر من نازل شده، مرا گفت:
2«ای پسر انسان، قوم خود را خطاب کرده، به ایشان بگو، اگر من بر سرزمینی شمشیر آورم و مردم آن سرزمین از میان خود کسی را گرفته، به دیدبانی خود برگمارند،
3و اگر آن دیدبان ببیند که شمشیر بر آن سرزمین فرود میآید و در شیپور خود دمیده، به مردم هشدار دهد،
4اگر کسی صدای شیپور را بشنود، اما به هشدار توجه نکند و شمشیر بیاید و جان او را بگیرد، خونش بر گردن خودش خواهد بود.
5زیرا صدای شیپور را شنیده، اما به هشدار توجه نکرده است، پس خونش بر گردن خودش خواهد بود. حال آنکه اگر به هشدار توجه میکرد، جان خود را میرهانید.
6اما اگر دیدبان ببیند که شمشیر میآید اما در شیپور خود ندمد، و مردم هشدار نیابند، و شمشیر آمده، جان یکی از آنان را بگیرد، آن شخص در گناه خود گرفتار آمده است، اما خون او را از دست دیدبان خواهم طلبید.
7«و اما من تو را، ای پسر انسان، به دیدبانی برای خاندان اسرائیل برگماشتهام. هرگاه کلامی از دهان من بشنوی، باید به ایشان از جانب من هشدار دهی.
8اگر من به مرد شریر بگویم: ای مرد شریر، بهیقین خواهی مُرد! ولی تو سخنی نگویی و به آن مرد شریر هشدار ندهی تا از راه خود بازگردد، آنگاه آن مرد شریر در گناه خود خواهد مُرد اما من خون او را از دست تو خواهم طلبید.
9و اما اگر تو به آن مرد شریر هشدار دهی تا از راه خود بازگردد، اما او از راه خویش بازنگردد، آنگاه او در گناه خود خواهد مرد، اما تو جان خویش را رهانیدهای.
10«حال تو ای پسر انسان، به خاندان اسرائیل بگو: شما میگویید، ”بهیقین نافرمانیها و گناهان ما بر گردن ماست و در آنها میپوسیم! پس چگونه زیست کنیم؟“
11به آنان بگو، خداوندگارْ یهوه چنین میگوید: به حیات خودم قسم که من از مرگ مرد شریر خوش نیستم، بلکه از اینکه شریر از راه خود بازگردد و زنده بماند. ای خاندان اسرائیل، بازگشت کنید! از راههای شریرانۀ خود بازگشت کنید، زیرا چرا بمیرید؟
12«و تو ای پسر انسان، به قوم خود بگو، پارساییِ مرد پارسا هنگامی که نافرمانی کند، او را نخواهد رهانید، و شرارتِ مرد شریر هنگامی که از شرارت خود بازگردد، سبب افتادن وی نخواهد شد. مرد پارسا، هرگاه گناه کند، بر اساس پارسایی پیشین خود زیست نتواند کرد.
13هرچند به مرد پارسا گفته باشم که بهیقین خواهد زیست، اگر او به پارسایی خود تکیه کرده، گناه ورزد، در آن صورت هیچیک از اعمال پارسایانهاش به یاد آورده نخواهد شد بلکه در گناهی که ورزیده، خواهد مرد.
14نیز هرچند به مرد شریر گفته باشم: ”بهیقین خواهی مرد،“ اگر او از گناه خود بازگردد و انصاف و عدالت را به جا آورد،
15و آنچه را به گرو ستانده، بازگردانَد، و آنچه را دزدیده، باز پس دهد، و در فرایضِ حیات سلوک کرده، مرتکب گناه نشود، او بهیقین خواهد زیست و نخواهد مرد.
16هیچیک از گناهانی که مرتکب شده است، بر ضد او به یاد آورده نخواهد شد. زیرا که انصاف و عدالت را به جا آورده و بهیقین خواهد زیست.
17«اما قوم تو میگویند: ”راههای خداوند موزون نیست!“ حال آنکه راههای خودشان موزون نیست!
18هرگاه مرد پارسایی از پارسایی خود بازگردد و گناه ورزد، به سبب آن خواهد مرد.
19و نیز هرگاه مردی شریر از شرارت خود بازگردد و انصاف و عدالت را به جا آورد، به سبب آن خواهد زیست.
20با این حال شما میگویید: ”راههای خداوند موزون نیست!“ ای خاندان اسرائیل، من هر یک از شما را موافق راههای خودش داوری خواهم کرد!»
21در روز پنجمِ ماه دهم از دوازدهمین سال تبعید ما، مردی که از اورشلیم گریخته بود، نزد من آمد و گفت: «شهر سقوط کرده است!»
22شامگاهِ پیش از آمدنِ آن مرد فراری، دست خداوند بر من قرار گرفته و دهانم را گشوده بود. پس چون آن مرد صبحگاهان نزد من آمد، دهانم گشوده بود و دیگر گنگ نبودم.
23آنگاه کلام خداوند بر من نازل شده، گفت:
24«ای پسر انسان، ساکنان ویرانههای سرزمین اسرائیل پیوسته میگویند: ”ابراهیم تنها یک تن بود اما مالک این سرزمین شد؛ ما امروز بسیاریم، پس بهیقین این زمین به ملکیت ما داده شده است!“
25بنابراین به آنان بگو، خداوندگارْ یهوه چنین میگوید: شما گوشت را با خونش میخورید و چشمان خود را به سوی بتهای بیارزش خویش برمیافرازید و خون میریزید؛ پس آیا سزاوار است که مالک این سرزمین شوید؟
26شما بر شمشیرتان توکل دارید و اعمال کراهتآور به جای میآورید و هر یک از شما زن همسایۀ خویش را نجس میسازید؛ پس آیا سزاوار است که مالک این سرزمین شوید؟!
27«به آنان بگو خداوندگارْ یهوه چنین میفرماید: به حیات خودم قسم، آنان که در ویرانههایند به شمشیر خواهند افتاد، آنان را که در صحرایند خوراک حیوانات خواهم ساخت، و آنان که در دژها و غارهایند به طاعون خواهند مرد.
28این سرزمین را ویران و متروک خواهم ساخت و غرورِ قوّتش پایان خواهد پذیرفت و کوههای اسرائیل چنان ویران خواهد شد که دیگر کسی از آنها گذر نخواهد کرد.
29چون این سرزمین را به سبب همۀ اعمال کراهتآوری که ایشان به جای آوردهاند ویران و متروک سازم، آنگاه خواهند دانست که من یهوه هستم.
30«و اما تو ای پسر انسان، قومت کنار دیوارها و به درگاه خانهها با یکدیگر دربارۀ تو سخن میگویند و هر یک دیگری، یعنی برادر خود را خطاب کرده، میگوید: ”بیایید و کلامی را که از جانب خداوند صادر شده است، بشنوید!“
31آنان چنانکه از قوم انتظار میرود، نزدت میآیند و همچون قوم من در برابرت مینشینند و سخنانت را میشنوند، اما آن را به جا نمیآورند؛ زیرا به زبان خود سخنان مهرآمیز میگویند اما دل ایشان در پی منافع نامشروع است!
32و اینک تو برای ایشان همچون کسی هستی که سرودهای عاشقانه میخواند و صدای زیبا دارد و نیک مینوازد، زیرا سخنان تو را میشنوند، اما آن را به جا نمیآورند!
33چون این واقع شود، و هان در شُرُف وقوع است، آنگاه خواهند دانست که نبیای در میان ایشان بوده است.»
افسسیان باب ۵ , ۶
5:1 پس همچون فرزندانی عزیز، از خدا سرمشق بگیرید.
2و با محبت رفتار کنید، چنانکه مسیح هم ما را محبت کرد و جان خود را در راه ما همچون قربانی و هدیهای عطرآگین به خدا تقدیم نمود.
3مباد که در میان شما از بیعفتی یا هر گونه ناپاکی یا شهوتپرستی حتی سخن به میان آید، زیرا اینها شایستۀ مقدسین نیست.
4گفتار زشت و بیهودهگویی و سخنان مبتذل نیز به هیچ روی زیبنده نیست؛ به جای آن باید شکرگزاری کرد.
5زیرا یقین بدانید که هیچ بیعفت یا ناپاک یا شهوتپرست، که همان بتپرست باشد، در پادشاهی مسیح و خدا نصیبی ندارد.
6مگذارید کسی شما را با سخنان پوچ بفریبد، زیرا بهخاطر همین چیزهاست که غضب خدا بر سرکشان نازل میشود.
7پس با آنها شریک مشوید.
8شما زمانی تاریکی بودید، امّا اکنون در خداوندْ نور هستید. پس همچون فرزندان نور رفتار کنید.
9زیرا ثمرۀ نور، در هر گونه نیکویی، پارسایی و راستی است.
10بسنجید که مایۀ خشنودی خداوند چیست.
11در کارهای بیثمر تاریکی سهیم نشوید، بلکه آنها را افشا کنید.
12زیرا حتی بر زبان آوردن آنچه چنین کسان در خفا میکنند، شرمآور است.
13امّا هرآنچه به وسیلۀ نور افشا گردد، آشکارا دیده میشود.
14زیرا هرآنچه آشکار میشود نور است. از این جهت گفته شده است: «ای که در خوابی، بیدار شو، از مردگان برخیز، که مسیح بر تو خواهد درخشید.»
15پس، بسیار مراقب باشید که چگونه رفتار میکنید، رفتاری نه چون نادانان بلکه چون دانایان.
16فرصتها را غنیمت شمارید، زیرا روزهای بدی است.
17پس نادان نباشید، بلکه دریابید که ارادۀ خداوند چیست.
18مست شراب مشوید، که شما را به هرزگی میکشاند؛ بلکه از روح پر شوید.
19با مزامیر، سرودها و نغمههایی که از روح است با یکدیگر گفتگو کنید و از صمیم دل برای خداوند بسرایید و ترنم نمایید.
20همواره خدای پدر را به نام خداوند ما عیسی مسیح برای همه چیز شکر گویید.
21به حرمت مسیح، تسلیم یکدیگر باشید.
22ای زنان، تسلیم شوهران خود باشید، همانگونه که تسلیم خداوند هستید.
23زیرا شوهرْ سَرِ زن است، چنانکه مسیح نیز سَرِ کلیسا، بدن خویش، و نجاتدهندۀ آن است.
24پس همانگونه که کلیسا تسلیم مسیح است، زنان نیز باید در هر امری تسلیم شوهران خود باشند.
25ای شوهران، زنان خود را محبت کنید، آنگونه که مسیح نیز کلیسا را محبت کرد و جان خویش را فدای آن نمود،
26تا آن را به آبِ کلام بشوید و اینگونه کلیسا را طاهر ساخته، تقدیس نماید،
27و کلیسایی درخشان را نزد خود حاضر سازد که هیچ لک و چین و نقصی دیگر نداشته، بلکه مقدّس و بیعیب باشد.
28به همینسان، شوهران باید همسران خود را همچون بدن خویش محبت کنند. آن که زن خود را محبت میکند، خویشتن را محبت مینماید.
29زیرا هرگز کسی از بدن خود نفرت ندارد، بلکه به آن خوراک میدهد و از آن نگاهداری میکند، همچنانکه مسیح نیز از کلیسا مراقبت مینماید؛
30زیرا اعضای بدن اوییم.
31«از این رو مرد، پدر و مادر خود را ترک گفته، به زن خویش خواهد پیوست، و آن دو یک تن خواهند شد.»
32این راز، بس عظیم است - امّا من دربارۀ مسیح و کلیسا سخن میگویم.
33باری، هر یک از شما نیز باید زن خود را همچون خویشتن محبت کند، و زن باید شوهر خویش را حرمت نهد.
6:1 ای فرزندان، از والدین خود در خداوند اطاعت کنید، زیرا کار درست این است.
2«پدر و مادر خود را گرامی دار»، که این نخستین حکمِ با وعده است:
3«تا سعادتمند باشی و بر زمین عمرِ طولانی کنی.»
4ای پدران، فرزندان خود را خشمگین مسازید، بلکه آنها را با تعلیم و تربیت خداوند بزرگ کنید.
5ای غلامان، اربابان زمینی خود را با احترام و ترس، و با اخلاص قلبی، اطاعت کنید، چنانکه گویی مسیح را اطاعت میکنید.
6و این نیز، تنها نه هنگامی که مراقب شما هستند، همچون کسانی که در پی جلب رضایت انسانند، بلکه همچون غلامان مسیح، ارادۀ خدا را با دل و جان به جای آورید.
7با شور و شوق خدمت کنید، چنانکه گویی خداوند را خدمت میکنید نه انسان را،
8زیرا میدانید که خداوند به هر کس پاداش همۀ کارهای نیکش را خواهد داد، خواه غلام باشد، خواه آزاد.
9و شما ای اربابان، با غلامان خود همینگونه رفتار کنید، و از تهدیدشان دست بدارید، زیرا میدانید او که هم ارباب ایشان است و هم ارباب شما، در آسمان است، و نزد او کسی را بر دیگری برتری نیست.
10باری، در خداوند، و به پشتوانۀ قدرت مقتدر او، نیرومند باشید.
11اسلحۀ کامل خدا را بر تن کنید تا بتوانید در برابر حیلههای ابلیس بایستید.
12زیرا ما را کشتی گرفتن با جسم و خون نیست، بلکه ما علیه قدرتها، علیه ریاستها، علیه خداوندگاران این دنیای تاریک، و علیه فوجهای ارواح شریر در جایهای آسمانی میجنگیم.
13پس اسلحۀ کامل خدا را بر تن کنید، تا در روز شرّ شما را یارای ایستادگی باشد، و بتوانید پس از انجام همه چیز، بایستید.
14پس استوار ایستاده، کمربند حقیقت را به میان ببندید و زرۀ پارسایی را بر تن کنید،
15و کفش آمادگی برای اعلام انجیلِ سلامتی را به پا نمایید.
16افزون بر این همه، سپر ایمان را برگیرید، تا بتوانید با آن، همۀ تیرهای آتشین آن شریر را خاموش کنید.
17کلاهخود نجات را بر سر نهید و شمشیر روح را که کلام خداست، به دست گیرید.
18و در همه وقت، با همه نوع دعا و تمنا، در روح دعا کنید و برای همین بیدار و هوشیار باشید و پیوسته با پایداری برای همۀ مقدسین دعا کنید.
19برای من نیز دعا کنید، تا هرگاه دهان به سخن میگشایم، کلام به من عطا شود تا راز انجیل را دلیرانه اعلام کنم،
20که سفیر آنم، هرچند در زنجیر! دعا کنید که آن را با شهامت اعلام کنم، چنانکه شایسته است.
21برای آنکه از احوال من آگاه باشید و بدانید چه میکنم، تیخیکوس، برادر عزیز و خادم وفادار در خداوند، همه چیز را به شما خواهد گفت.
22من او را به همین منظور نزدتان میفرستم تا از احوال ما آگاه شوید، و تا او تشویقتان کند.
23برادران را از جانب خدای پدر و عیسی مسیح خداوند، سلامتی و محبتِ با ایمان باد.
24فیض و نامیرایی بر همۀ کسانی که خداوند ما عیسی مسیح را دوست میدارند.