برنامه مطالعه روزانه
۸ اکتبر
اول تواریخ باب ۲۴ , ۲۵
24:1 گروههای مختلف از نسل هارون از این قرار بودند: پسران هارون، ناداب، اَبیهو، اِلعازار و ایتامار بودند.
2ناداب و اَبیهو پیش از پدر خود درگذشتند و پسری نداشتند، پس تنها اِلعازار و ایتامار کهانت کردند.
3داوود به یاری صادوق از نسل اِلعازار و اَخیمِلِک از نسل ایتامار، ایشان را بر حسب وظایفی که بدیشان محول شده بود، در خدمتشان به گروههای مختلف تقسیم کرد.
4از آنجا که شمار مردانی که توانایی ریاست داشتند در میان پسران اِلعازار بیش از پسران ایتامار بود، از میان پسران اِلعازار شانزده سَر برای خاندانها، و از میان پسران ایتامار هشت سَر برای خاندانها تعیین شدند.
5همۀ این افراد به یکسان به قید قرعه تقسیم شدند، زیرا هم در میان پسران اِلعازار و هم در میان پسران ایتامار، صاحبمنصبانِ قُدسْ و صاحبمنصبانِ امور الهی وجود داشتند.
6شِمَعیای کاتب، پسر نِتَنئیل، که از لاویان بود، نامهای ایشان را در حضور پادشاه و امیران و صادوقِ کاهن و اَخیمِلِک پسر اَبیّاتار و سران خاندانهای کاهنان و لاویان ثبت کرد. یک خاندان برای اِلعازار و یک خاندان برای ایتامار برگزیده شد.
7نخستین قرعه به نام یِهویاریب درآمد، دوّمین به نام یِدَعیا،
8سوّمین به نام حاریم، چهارمین به نام سِعوریم،
9پنجمین به نام مَلْکیا، ششمین به نام میامین،
10هفتمین به نام هَقّوص، هشتمین به نام اَبیّا،
11نهمین به نام یِشوعَ، دهمین به نام شِکَنیا،
12یازدهمین به نام اِلیاشیب، دوازدهمین به نام یَقیم،
13سیزدهمین به نام حُفّه، چهاردهمین به نام یِشِبِآب،
14پانزدهمین به نام بِلجَه، شانزدهمین به نام اِمّیر،
15هفدهمین به نام حِزیر، هجدهمین به نام هَفِصیص،
16نوزدهمین به نام فِتَحیا، بیستمین به نام حِزقیال،
17بیست و یکمین به نام یاکین، بیست و دوّمین به نام جامول،
18بیست و سوّمین به نام دِلایا، و بیست و چهارمین قرعه به نام مَعَزیا.
19این بود ترتیب انجام وظیفۀ ایشان در خصوص داخل شدن به خانۀ خداوند بر حسب دستورالعملی که به واسطۀ پدرشان هارون، مطابق فرمان یهوه خدای اسرائیل، بدیشان داده شد.
20و اما دربارۀ بقیۀ پسران لاوی: از پسران عَمرام: شوبائیل؛ از پسران شوبائیل: یِحْدِیا.
21از رِحَبیا: از پسرانش، یِشّیا که رئیس بود؛
22از یِصهاریان: شِلوموت؛ از پسران شِلوموت: یَحَت.
23پسران حِبرون: یِریا، که رئیس بود؛ اَمَریا، دوّم؛ یَحَزیئیل، سوّم؛ و یِقَمِعام، چهارم.
24پسر عُزّیئیل: میکاه؛ از پسران میکاه: شامیر.
25برادر میکاه: یِشّیا؛ از پسران یِشّیا: زکریا.
26پسران مِراری: مَحْلی و موشی. پسر یَعَزیا: بِنو.
27پسران مِراری: از یَعَزیا: بِنو و شوهَم و زَکّور و عِبری.
28از مَحْلی: اِلعازار، که فرزندی نداشت.
29از قِیس: پسرِ قیس، یِرَخمِئیل.
30پسران موشی: مَحْلی و عِدِر و یِریموت. اینان بودند پسران لاویان بر حسب خاندانهایشان.
31ایشان نیز همانند برادرانشان یعنی پسران هارون، در حضور داوودِ پادشاه و صادوق و اَخیمِلِک و سران خاندانهای کاهنان و لاویان، بر حسب قرعه منصوب شدند. سران خاندانها و برادرانِ کوچکترشان به یکسان بر حسب قرعه منصوب گردیدند.
25:1 داوود و سرداران لشکر، برخی از پسران آساف و هیمان و یِدوتون را برای خدمت جدا کردند، تا با چنگ و بربط و سنج نبوّت کنند. فهرست کسانی که این خدمت را انجام میدادند، و شرح وظایفشان، از این قرار است:
2از پسران آساف: زَکّور، یوسف، نِتَنیا و اَشَرئیلَه. پسران آساف زیرِ دست آساف بودند، که خودْ زیرِ دست پادشاه نبوّت میکرد.
3از یِدوتون، پسران یِدوتون: جِدَلیا، صِری، یِشَعیا، شِمعی، حَشَبیا و مَتّیتیا، یعنی شش تن؛ آنها زیرِ دست پدرشان یِدوتون بودند، که با چنگ در سپاس و ستایش خداوند نبوّت میکرد.
4از هیمان، پسران هیمان: بُقّیا، مَتَّنیا، عُزّیئیل، شِبوئیل، یِریموت، حَنَنیا، حَنانی، اِلیاتَه، جِدَّلتی، رومَمتیعِزِر، یُشبِقاشَه، مَلّوتی، هوتیر و مَحَزیوت.
5اینان جملگی پسرانِ هیمان، نبی پادشاه بودند، که بر طبق وعدۀ خدا به او بخشیده شدند تا مایۀ سربلندیاش باشند، زیرا خدا به هیمان چهارده پسر و سه دختر عطا فرمود.
6آنان جملگی زیرِ دست پدرانشان بودند، تا به جهت خدمتِ خانۀ خدا با سنج و چنگ و بربط در خانۀ خداوند بسرایند. آساف، یِدوتون و هیمان زیرِ دست پادشاه بودند.
7شمار آنان و بستگانشان، که سراییدن برای خداوند را آموخته بودند، یعنی شمار تمامی افراد ماهر، دویست و هشتاد و هشت تن بود.
8ایشان برای وظایف خود قرعه انداختند، از کوچک و بزرگ و معلم و شاگرد، به یکسان.
9نخستین قرعۀ پسران آساف، به نام یوسف درآمد. قرعۀ دوّم به نام جِدَلیا درآمد؛ او و بستگان و پسرانش بر روی هم دوازده تن بودند.
10قرعۀ سوّم به نام زَکّور درآمد، که با پسران و بستگانش بر روی هم دوازده تن بودند.
11قرعۀ چهارم به نام یِصری درآمد، که با پسران و بستگانش بر روی هم دوازده تن بودند.
12قرعۀ پنجم به نام نِتَنیا درآمد، که با پسران و بستگانش بر روی هم دوازده تن بودند.
13قرعۀ ششم به نام بُقّیا درآمد، که با پسران و بستگانش بر روی هم دوازده تن بودند.
14قرعۀ هفتم به نام یِشَرِلَه درآمد، که با پسران و بستگانش بر روی هم دوازده تن بودند.
15قرعۀ هشتم به نام یِشَعیا درآمد، که با پسران و بستگانش بر روی هم دوازده تن بودند.
16قرعۀ نهم به نام مَتَّنیا درآمد، که با پسران و بستگانش بر روی هم دوازده تن بودند.
17قرعۀ دهم به نام شِمعی درآمد، که با پسران و بستگانش بر روی هم دوازده تن بودند.
18قرعۀ یازدهم به نام عَزَرئیل درآمد، که با پسران و بستگانش بر روی هم دوازده تن بودند.
19قرعۀ دوازدهم به نام حَشَبیا درآمد، که با پسران و بستگانش بر روی هم دوازده تن بودند.
20قرعۀ سیزدهم به نام شوبائیل درآمد، که با پسران و بستگانش بر روی هم دوازده تن بودند.
21قرعۀ چهاردهم به نام مَتّیتیا درآمد، که با پسران و بستگانش بر روی هم دوازده تن بودند.
22قرعۀ پانزدهم به نام یِرِموت درآمد، که با پسران و بستگانش بر روی هم دوازده تن بودند.
23قرعۀ شانزدهم به نام حَنَنیا درآمد، که با پسران و بستگانش بر روی هم دوازده تن بودند.
24قرعۀ هفدهم به نام یُشبِقاشَه درآمد، که با پسران و بستگانش بر روی هم دوازده تن بودند.
25قرعۀ هجدهم به نام حَنانی درآمد، که با پسران و بستگانش بر روی هم دوازده تن بودند.
26قرعۀ نوزدهم به نام مَلّوتی درآمد، که با پسران و بستگانش بر روی هم دوازده تن بودند.
27قرعۀ بیستم به نام الیاتَه درآمد، که با پسران و بستگانش بر روی هم دوازده تن بودند.
28قرعۀ بیست و یکم به نام هوتیر درآمد، که با پسران و بستگانش بر روی هم دوازده تن بودند.
29قرعۀ بیست و دوّم به نام جِدَّلتی درآمد، که با پسران و بستگانش بر روی هم دوازده تن بودند.
30قرعۀ بیست و سوّم به نام مَحَزیوت درآمد، که با پسران و بستگانش بر روی هم دوازده تن بودند.
31قرعۀ بیست و چهارم به نام رومَمتیعِزِر درآمد، که با پسران و بستگانش بر روی هم دوازده تن بودند.
حزقیال باب ۳۴
34:1 کلام خداوند بر من نازل شده، گفت:
2«ای پسر انسان، بر ضد شبانان اسرائیل نبوّت کن. آری، نبوّت کرده، ایشان یعنی شبانان را بگو، خداوندگارْ یهوه چنین میفرماید: وای بر شبانان اسرائیل که خویشتن را میچرانند! آیا شبانان نباید گوسفندان را بچرانند؟
3شما سرشیر را میخورید و خود را به پشم میپوشانید و گوسفندانِ پرواری را میکُشید، اما گله را نمیچرانید!
4ضعیفان را تقویت نکردهاید، مریضان را شفا ندادهاید و شکستگان را شکستهبندی ننمودهاید؛ راندهشدگان را بازنیاوردهاید و گمشدگان را نجستهاید، بلکه به جور و ستم بر آنان حکم میرانید.
5پس چون شبانی نیست، پراکنده شدهاند و خوراکِ وحوش صحرا گردیدهاند.
6گوسفندان من پراکنده شدهاند و بر تمامی کوهها و بر هر تَل بلندی آواره گردیدهاند. گوسفندان من بر تمامی روی زمین پراکنده شدهاند و کسی نیست که در پی آنها باشد و آنها را بجوید.
7«پس، ای شبانان، کلام خداوند را بشنوید:
8خداوندگارْ یهوه چنین میفرماید: به حیات خودم قسم که چون گوسفندان من از بیشبانی به تاراج رفته و خوراک وحوش صحرا گشتهاند، و چون شبانان من در پی گوسفندانم نرفتهاند، بلکه خویشتن را چرانیدهاند و نه گلۀ مرا،
9پس شما ای شبانان کلام خداوند را بشنوید!
10خداوندگارْ یهوه چنین میفرماید: هان من به ضد شبانان هستم و گوسفندانم را از دست ایشان خواهم طلبید و آنان را از چرانیدن گوسفندان برکنار خواهم کرد تا شبانانْ دیگر خویشتن را نچرانند! گوسفندانم را از دهان ایشان خواهم رهانید تا دیگر خوراک آنان نگردند.
11«زیرا خداوندگارْ یهوه چنین میفرماید: هان من خودْ گلۀ خویش را خواهم جُست و از آنان نگهداری خواهم کرد.
12چنانکه شبان آنگاه که در میان گوسفندانِ پراکندۀ خویش است از گلهاش نگهداری میکند، من نیز از گلۀ خویش نگهداری خواهم کرد و آنان را از هر جایی که در روزِ ابرها و تاریکی غلیظ در آن پراکنده شدهاند، خواهم رهانید.
13آنان را از میان ملتها بیرون خواهم آورد و از ممالک گرد آورده، به سرزمین خودشان در خواهم آورد. و ایشان را بر کوههای اسرائیل و در وادیها و در همۀ نقاط مسکونی این سرزمین خواهم چرانید.
14آنان را در مرتعهای نیکو خواهم چرانید و کوههای بلند اسرائیل چراگاهشان خواهد بود. آنجا در چراگاههای نیکو خواهند آرمید و در مرتعهای سرسبز بر کوههای اسرائیل خواهند چَرید.
15خداوندگارْ یهوه میفرماید که من خودْ گوسفندانم را خواهم چَرانید و من خودْ ایشان را خواهم خوابانید.
16خودْ در پی گمشدگان خواهم رفت و راندهشدگان را باز خواهم آورد، و شکستهها را شکستهبندی کرده، بیماران را نیرو خواهم بخشید، اما فربهان و نیرومندان را هلاک خواهم ساخت. من عدالت و انصاف را به آنان خواهم چشانید.
17«و اما در مورد شما ای گلۀ من، خداوندگارْ یهوه چنین میگوید: اینک من میان گوسفند و گوسفند، و میان قوچها و بزهای نر داوری خواهم کرد.
18آیا چریدن بر مراتع نیکو برای شما کافی نیست که میباید باقی مرتع خود را نیز پایمال کنید؟ آیا نوشیدن از آب زلال کافی نیست که میباید به پایتان مابقی آب را گلآلود سازید؟
19آیا گوسفندان من باید بر آنچه شما پایمال کردهاید، بچرند و آنچه را به پایتان گلآلود ساختهاید، بنوشند؟
20«بنابراین خداوندگارْ یهوه به ایشان چنین میگوید: اینک من، خودْ میان گوسفندان فربه و گوسفندان لاغر داوری خواهم کرد!
21از آنجا که شما به پهلو و کِتف خود هُل میدهید و ضعیفان را جملگی شاخ میزنید تا آنجا که ایشان را همه جا پراکنده کردهاید،
22پس من گلۀ خویش را نجات خواهم داد و دیگر به تاراج نخواهند رفت. و میان گوسفند و گوسفند داوری خواهم کرد.
23«من بر ایشان یک شبان خواهم گماشت، یعنی خادم خویش داوود را تا ایشان را بچراند؛ او ایشان را خواهد چرانید و شبان ایشان خواهد بود.
24من، یهوه، خدای ایشان خواهم بود و خادم من داوود در میان آنان فرمانروا خواهد بود؛ من، یهوه، سخن گفتهام.
25«من با آنان عهد سلامتی خواهم بست و جانوران وحشی را از زمین دور خواهم کرد تا ایشان به امنیت در بیابان ساکن شوند و در جنگلها بخوابند.
26ایشان و همۀ نواحی پیرامونِ کوهِ خود را مایۀ برکت خواهم ساخت. باران را در موسمش خواهم بارانید و بارانهای برکت خواهد بود.
27درختان صحرا میوۀ خود را خواهند آورد و زمین محصول خویش را خواهد داد و آنان در سرزمین خود ایمن خواهند بود. و چون چوبهای یوغ ایشان را بشکنم و ایشان را از دست کسانی که آنان را به بندگی کشانده بودند، برهانم، آنگاه خواهند دانست که من یهوه هستم.
28دیگر برای قومها غنیمت محسوب نخواهند شد و وحوشِ زمین ایشان را نخواهند خورد، بلکه در امنیت ساکن خواهند شد و کسی موجب وحشت آنها نخواهد بود.
29برای ایشان کشتزارِ مرغوب فراهم خواهم آورد و دیگر از قحطی در زمین تلف نخواهند شد و متحمل سرزنش قومها نخواهند گردید.
30خداوندگارْ یهوه میفرماید: آنان خواهند دانست که من یهوه، خدایشان، با ایشان هستم و ایشان، یعنی خاندان اسرائیل، قوم من هستند.
31و خداوندگارْ یهوه میگوید: شما ای گلۀ من، و ای گوسفندان چراگاه من، شما انسان هستید و من خدای شما هستم.»
فیلیپیان باب ۱ , ۲
1:1 از پولس و تیموتائوس، خادمان مسیحْ عیسی، به همۀ مقدسین فیلیپی که در مسیحْ عیسایند، از جمله ناظران و خادمان:
2فیض و سلامتی از جانب خدا، پدر ما، و خداوندْ عیسی مسیح، بر شما باد.
3هر گاه شما را به یاد میآورم، خدای خود را شکر میگویم
4و همواره در همۀ دعاهایم برای همگی شما شادمانه دعا میکنم،
5زیرا از روز نخست تا به امروز، در کار انجیل شریک بودهاید.
6یقین دارم آن که کاری نیکو در شما آغاز کرد، آن را تا روز عیسی مسیح به کمال خواهد رسانید.
7بجاست که دربارۀ جمیع شما چنین بیندیشم، چرا که در دل من جای دارید؛ زیرا شما همه با من در فیض خدا شریکید، چه در زنجیر باشم و چه مشغول دفاع از انجیل و اثبات حقانیت آن.
8خدا شاهد است که با عواطف خودِ مسیحْ عیسی، مشتاق همۀ شما هستم.
9دعایم این است که محبت شما هر چه بیشتر فزونی یابد و با شناخت و بصیرت کامل همراه باشد،
10تا بتوانید بهترین را تشخیص دهید و در روز مسیح، پاک و بیعیب
11و آکنده از ثمرات پارسایی باشید که به واسطۀ عیسی مسیح به بار میآید و به تجلیل و سپاس خدا میانجامد.
12ای برادران، میخواهم بدانید که آنچه بر من گذشت، در عمل به پیشرفت انجیل انجامید،
13به گونهای که بر تمامی نگهبانان کاخ سلطنتی و بر همگان عیان شد که من بهخاطر مسیح در زنجیرم؛
14و زنجیرهایم سبب شد که بیشترِ برادران، در خداوند قویدل شوند تا با شهامتِ تمام، کلام خدا را بیواهمه بیان کنند.
15امّا بعضی از حسد و حس رقابت مسیح را وعظ میکنند، حال آنکه بعضی دیگر با حسننیّت.
16اینان از محبت چنین میکنند، زیرا میدانند که من برای دفاع از انجیل در اینجا گذاشته شدهام.
17امّا آنان از سَرِ جاهطلبی به مسیح وعظ میکنند، نه با خلوصنیّت، با این گمان که بر رنجهای من در زندان میافزایند.
18امّا چه باک؟ مهم این است که به هر صورت، مسیح موعظه شود، چه نیّت درست باشد، چه نادرست! و من از این بابت شادمانم. آری، و باز هم شادی خواهم کرد،
19زیرا میدانم که با دعاهای شما و یاری روحِ عیسی مسیح، اینها به نجات من خواهد انجامید،
20چنانکه مشتاقانه انتظار میکشم و امید دارم که در هیچ چیز سرافکنده نخواهم شد، بلکه با کمال دلیری، اکنون نیز چون همیشه، مسیح در بدنم جلال خواهد یافت، خواه در مرگ و خواه در زندگی.
21زیرا مرا زیستن مسیح است، و مردن، سود.
22اگر میباید به حیات خود در این بدن ادامه دهم، این برایم به منزلۀ کار و کوششی پرثمر خواهد بود. و نمیدانم کدام را برگزینم!
23زیرا بین این دو سخت در کشمکشم: چرا که آرزو دارم رَخت از این جهان بربندم و با مسیح باشم، که این به مراتب بهتر است؛
24امّا ماندنم در جسم برای شما ضروریتر است.
25چون از این یقین دارم، میدانم که برای پیشرفت و شادی شما در ایمان، زنده خواهم ماند و با همۀ شما به سر خواهم برد،
26تا با دوباره آمدنم نزد شما، فخرتان در مسیحْ عیسی به سبب من افزون گردد.
27فقط از شما میخواهم که به شیوۀ شایسته انجیل مسیح رفتار کنید، تا خواه بیایم و شما را ببینم و خواه در غیابم از احوالتان بشنوم، خاطرم آسوده باشد که در یک روح استوارید و چون یک تن، دوش به دوش برای ایمان انجیل مجاهده میکنید،
28و در هیچ چیز از مخالفان هراسی ندارید، که همین در مورد آنان نشان هلاکت است، امّا نشان نجات شماست، و این از خداست.
29زیرا این افتخار نصیب شما شده که نه تنها به مسیح ایمان آورید، بلکه در راه او رنج هم ببرید.
30چراکه شما را همان مجاهده است که مرا مشغول به آن دیدید و اکنون میشنوید که هنوز هم بدان مشغولم.
2:1 پس اگر در مسیح دلگرمید، اگر محبت او مایۀ تسلی شماست، اگر در روحْ رفاقت دارید، و اگر از رحم و شفقت برخوردارید،
2بیایید شادی مرا به کمال رسانید و با یکدیگر وحدتنظر و محبت متقابل داشته، یکدل و یکرأی باشید.
3هیچ کاری را از سَرِ جاهطلبی یا تکبّر نکنید، بلکه با فروتنی دیگران را از خود بهتر بدانید.
4هیچیک از شما تنها به فکر خود نباشد، بلکه به دیگران نیز بیندیشد.
5همان طرز فکر را داشته باشید که مسیحْ عیسی داشت:
6او که همذات با خدا بود، از برابری با خدا به نفع خود بهره نجست،
7بلکه خود را خالی کرد و ذات غلام پذیرفته، به شباهت آدمیان درآمد.
8و چون در سیمای بشری یافت شد خود را خوار ساخت و تا به مرگ، حتی مرگ بر صلیب مطیع گردید.
9پس خدا نیز او را بهغایت سرافراز کرد و نامی برتر از همۀ نامها بدو بخشید،
10تا به نام عیسی هر زانویی خم شود، در آسمان، بر زمین و در زیر زمین،
11و هر زبانی اقرار کند که عیسی مسیحْ ’خداوند‘ است، برای جلال خدای پدر.
12پس ای عزیزان، همانگونه که همیشه مطیع بودهاید، نه تنها در حضور من، بلکه اکنون بسی بیشتر حتی در غیابم، نجات خود را ترسان و لرزان به عمل آورید؛
13زیرا خداست که با عمل نیرومند خود، هم تصمیم و هم قدرت انجام آنچه را که خشنودش میسازد، در شما پدید میآورد.
14هر کاری را بدون غرغر و مجادله انجام دهید،
15تا بیپیرایه و بیآلایش، و فرزندان بیعیب خدا باشید، در بین نسلی کجرو و منحرف که در میانشان همچون ستارگانْ در این جهان میدرخشید،
16همچنان که کلام حیات را استوار نگاه داشتهاید. در این صورت، میتوانم در روز مسیح مباهات کنم که بیهوده ندویده و عبث محنت نکشیدهام.
17امّا حتی اگر چون هدیهای ریختنی، بر قربانی و خدمت ایمانتان ریخته شوم، خوشحالم و با همۀ شما شادی میکنم.
18و شما نیز باید همینگونه خوشحال باشید و با من شادی کنید.
19در خداوندْ عیسی امید دارم تیموتائوس را بهزودی نزد شما بفرستم تا با آگاهی از احوالتان دلشاد گردم.
20زیرا کسی دیگر را همدل ندارم که خالصانه به فکرتان باشد.
21چرا که همه در پی نفع خویشند، نه امور عیسی مسیح.
22امّا شما میدانید که تیموتائوس آزمایش خود را پس داده، زیرا با من، همچون پسری با پدر خود، در کار انجیل خدمت کرده است.
23پس امیدوارم به محض روشن شدن تکلیفم، او را نزد شما بفرستم؛
24و در خداوند اطمینان دارم که خود نیز بهزودی خواهم آمد.
25افزون بر این، لازم میدانم اِپافْرودیتوس را نزد شما باز پس فرستم، او را که از یک سو برادر، همکار و همرزم من است، و از سوی دیگر، فرستادۀ شما برای رسیدگی به نیازهای من.
26زیرا مشتاق دیدار همۀ شماست و از بابت اینکه شنیدید بیمار شده بود، غمگین است.
27براستی که بیمار و حتی در آستانۀ مرگ بود. امّا خدا بر او رحم کرد، و نه تنها بر او، بلکه بر من نیز، تا غمی بر غمهایم افزوده نشود.
28پس میخواهم او را هر چه زودتر بفرستم، تا دیگر بار با دیدنش شادمان شوید و از غم من نیز کاسته شود.
29در خداوند، او را با شادی تمام بپذیرید و چنین کسان را گرامی بدارید،
30زیرا در راه خدمت به مسیح تا سرحدّ مرگ پیش رفت و برای جبران کاستی خدمت شما به من، جان خود را به خطر انداخت.