برنامه مطالعه روزانه
۱۷ فوریه
خروج باب ۲۸
28:1 «و تو برادرت هارون را با پسرانش ناداب، اَبیهو، اِلعازار و ایتامار از میان بنیاسرائیل نزد خود بیاور تا برای من کهانت کنند.
2برای برادرت هارون جامههایی مقدس فراهم آور تا او را عزّت و زینت باشد.
3به همۀ مردان صاحبذوق که ایشان را به روح حکمت پر ساختهام بفرما تا به جهت تخصیص هارون برایش جامههایی تدارک بینند تا برای من کهانت کند.
4اینهاست جامههایی که باید تهیه کنند: پیشسینه، ایفود، ردا، پیراهن نقشدار، دستار و شال کمر. این جامههای مقدس را برای برادرت هارون و پسرانش تهیه کنند تا برای من کهانت نمایند.
5بدین منظور طلا، نخهای آبی، ارغوانی و قرمز، و نیز کتان ریزبافت به کار ببرند.
6«ایفود را از طلا، نخهای آبی، ارغوانی و قرمز، و کتان ریزبافتِ تابیده که ماهرانه تهیه شده باشد، بدوزند.
7دو سرشانه داشته باشد که به دو سر آن متصل شوند تا ایفود پیوسته باشد.
8کمربندِ نقشدار ایفود از همان صنعت ایفود و از همان پارچه باشد، یعنی از طلا و نخهای آبی، ارغوانی و قرمز، و کتان ریزبافتِ تابیده دوخته شود.
9دو سنگ عقیق برگیر و نامهای پسران اسرائیل را بر آنها حک کن؛
10شش نام را بر یک سنگ و شش نام دیگر را بر سنگ دیگر به ترتیب تولدشان.
11همانگونه که حکاک بر مُهر حکاکی میکند، تو نیز نامهای پسران اسرائیل را بر آن دو سنگ حک کن. آنگاه آن سنگها را بر نگیندان زرین بنشان
12و آنها را به عنوان سنگهای یادآوری برای پسران اسرائیل بر سرشانههای ایفود نصب نما. هارون نامهای آنها را به جهت یادآوری در پیشگاه خداوند بر شانههای خود حمل کند.
13همچنین نگیندانهای زرین بساز
14و دو زنجیرِ به هم تابیده از طلای ناب همچون ریسمان بساز، و زنجیرها را به نگیندانها متصل کن.
15«پیشسینهای برای تصمیمگیری بدوز که ماهرانه تهیه شده باشد. پیشسینه همچون ایفود از طلا و نخهای آبی، ارغوانی و قرمز، و کتان ریزبافتِ تابیده دوخته شود.
16مربع و دولا باشد، درازای آن یک وجب و پهنای آن یک وجب.
17آنگاه چهار ردیف سنگ گرانبها بر آن بنشان. در ردیف اوّل لَعل، یاقوتِ زرد و زُمرد؛
18در ردیف دوّم فیروزه، یاقوتِ کبود و الماس؛
19در ردیف سوّم سنگِ یَمانی، یَشم و لعلِ بنفش؛
20در ردیف چهارم زِبَرجَد، عقیق و یَشب. اینها بر نگیندانهای زرین نشانده شود.
21شمار سنگها دوازده باشد، یکی برای هر یک از نامهای پسران اسرائیل، و بر هر یک از آنها نام یکی از دوازده قبیله، همچون نقشی که بر مُهر است، حک شود.
22برای پیشسینه زنجیرهایی تابیده از طلای ناب همچون ریسمان بساز.
23دو حلقۀ زرین بر روی آن بساز و آنها را بر دو گوشۀ پیشسینه بگذار.
24دو زنجیرِ طلا را در حلقههای دو گوشۀ پیشسینه بگذار،
25و دو سر دیگر زنجیرها را به دو نگیندان زرین بسته، بدینگونه آنها را از جلو به سرشانههای ایفود متصل کن.
26دو حلقۀ زرین بساز و آنها را به دو گوشۀ دیگر پیشسینه بر لبۀ داخلی آن در کنار ایفود ببند.
27دو حلقۀ زرین دیگر نیز بساز و آنها را جلوی ایفود به قسمت زیر سرشانهها، نزدیک درز، درست بالای کمربند ایفود متصل کن.
28حلقههای پیشسینه را با نوار آبی به حلقههای ایفود ببند، به گونهای که بر روی کمربند قرار گیرند، تا پیشسینه از روی ایفود کنار نرود.
29چون هارون به قُدس داخل شود، نامهای پسران اسرائیل را که بر پیشسینۀ تصمیمگیری حک شده، به جهت یادآوریِ همیشگی در پیشگاه خداوند بر دل خود حمل خواهد کرد.
30اوریم و تُمّیم را نیز در پیشسینۀ تصمیمگیری قرار بده تا هرگاه هارون به پیشگاه خداوند داخل میشود، آنها بر دلش باشد. بدینسان او همواره وسیلۀ تصمیمگیری برای بنیاسرائیل را در پیشگاه خداوند بر دل خود خواهد داشت.
31«ردای ایفود را یکسره از پارچۀ آبی بدوز.
32در وسط ردا، شکافی برای سر باشد. گرداگرد شکاف، لبهای بافته شده همچون یقۀ زِره باشد تا شکاف پاره نشود.
33بر گِردِ دامن ردا، انارهایی با نخهای آبی، ارغوانی و قرمز بدوز و زنگولههایی از طلا میان آنها قرار ده.
34زنگولههای طلا و انارها یکی در میان، بر گِرد دامنِ ردا باشد.
35هارون ردا را به هنگام خدمت بر تن کند. چون او به پیشگاه خداوند در قُدس داخل شود یا از آنجا بیرون آید، صدای زنگولهها شنیده خواهد شد، مبادا بمیرد.
36«لوحی از طلای ناب بساز و این کلمات را بهسان نقشی که بر مُهر است، بر آن حک کن: ”مقدس برای خداوند.“
37آنگاه نواری آبی رنگ به آن متصل کن تا بتوان آن را به دستار بست، به گونهای که در جلو دستار قرار گیرد.
38و آن بر پیشانی هارون باشد و او بارِ هر تقصیری را که ممکن است در وقف انواع هدایای مقدس از سوی بنیاسرائیل واقع شود، بر خود حمل کند. آن لوح پیوسته بر پیشانی هارون خواهد بود، تا آن هدایا مقبول درگاه خداوند واقع شوند.
39«پیراهن را از کتان ریزبافت، بباف؛ همچنین دستار را. شال کمر، ماهرانه گلدوزی شده باشد.
40«برای پسران هارون پیراهن و شال کمر و کلاه بدوز تا برایشان عزّت و زینت باشد.
41این جامهها را بر برادرت هارون و پسران او بپوشان، و ایشان را مسح کن و نصب و تخصیص نما تا برای من کهانت کنند.
42و زیرجامههای کتان برای پوشاندن تنِ برهنۀ ایشان بدوز که از کمر تا ران برسد.
43هنگامی که هارون و پسرانش به خیمۀ ملاقات داخل میشوند یا برای خدمت در قُدس نزدیک مذبح میآیند، این زیرجامهها را بپوشند مبادا متحمل جزای گناه شوند و بمیرند. این برای هارون و برای نسل او فریضۀ ابدی خواهد بود.
مزامیر باب ۸۳ , ۸۴
83:1 خدایا، خاموش مباش؛ ای خدا، تو را آرام و قرار نباشد!
2بنگر که چگونه دشمنانت طغیان کردهاند، و نفرتکنندگانت سرهای خویش را برافراشتهاند!
3بر قوم تو مَکرها میاندیشند، و بر عزیزان تو دسیسه میچینند!
4میگویند: «بیایید نابودشان کنیم تا دیگر قومی نباشند، و تا نام اسرائیل دیگر به یاد آورده نشود.»
5به یک دل دسیسه میچینند، و بر ضد تو پیمان میبندند:
6خیمههای اَدوم و اسماعیلیان، موآب و هاجْریان،
7جِبال، عَمّون و عَمالیق، فلسطین و ساکنان صور.
8آشور نیز بدیشان پیوسته است؛ ایشان بازویی برای فرزندان لوط گردیدهاند. سِلاه
9با ایشان همان کن که با مِدیان کردی؛ که با سیسِرا و یابین نزد نهر قیشون کردی،
10که در عِیندور هلاک شدند، و سِرگین برای زمین گردیدند!
11بزرگانشان را چون عُرِب و ذِئِب بساز، و امیرانشان را جملگی چون زِبَح و صَلمونَّع!
12که میگفتند: «بیایید چراگاههای خدا را به تصرف خود درآوریم!»
13ای خدای من، ایشان را چون غبار گردباد گردان، و مانند کاه در برابر باد!
14چنانکه آتش جنگل را میسوزاند و شعلهای کوهها را مشتعل میسازد،
15همچنان به تندباد خویش تعقیبشان کن و به توفان خویش به هراسشان افکن!
16رویهایشان را از شرم آکنده ساز تا نام تو را، خداوندا، بجویند!
17باشد که تا به ابد شرمسار و پریشان باشند، و شرمنده و هلاک گردند!
18بگذار بدانند که تو تنها، که نامت یهوه است، بر تمامی زمین متعال هستی!
84:1 ای خداوندِ لشکرها، چه دلپذیر است مسکن تو!
2جان من مشتاق بلکه مدهوش گشته است برای صحنهای خداوند! دل من و پیکرم برای خدای زنده فریاد برمیآورد.
3حتی گنجشک نیز برای خود خانهای یافته، و پرستو برای خویشتن آشیانهای، تا جوجههای خود را در آن بگذارد؛ در جوار مذبحهای تو، ای خداوندِ لشکرها، که شاهِ من و خدای من هستی.
4خوشا به حال آنان که در خانۀ تو ساکنند و همواره تو را میستایند. سِلاه
5خوشا به حال مردمانی که نیرویشان از توست، و دلشان در شاهراههای تو.
6چون از وادی اشکها میگذرند، آن را به چشمهساران بدل میسازند، و باران پاییزی نیز آن را به آبگیرها میپوشاند.
7از قوّت تا به قوّت پیش میروند، و هر یک در پیشگاه خدا در صَهیون حاضر میشوند.
8ای خداوند، خدای لشکرها، دعایم را بشنو! ای خدای یعقوب، گوش فرا~ده! سِلاه
9خدایا، بر سپرِ ما بنگر! به روی مسیح خود نظر افکن!
10زیرا یک روز در صحنهای تو بهتر است از هزار در هر جای دیگر؛ دربانیِ خانۀ خدایم را ترجیح میدهم بر سکونت در خیمههای شرارت.
11زیرا یهوهْ خدا آفتاب و سپر است؛ یهوه لطف میکند و عزّت میبخشد. او هیچ چیز نیکو را دریغ نمیدارد، از آنان که در راستی گام برمیدارند.
12ای خداوندِ لشکرها، خوشا به حال کسی که بر تو توکل دارد!
مرقس باب ۱۳
13:1 هنگامی که عیسی معبد را ترک میکرد، یکی از شاگردانش به او گفت: «استاد، بنگر! چه سنگها و چه بناهای باشکوهی!»
2امّا عیسی به او فرمود: «همۀ این بناهای بزرگ را میبینی؟ بدان که سنگی بر سنگ دیگر باقی نخواهد ماند، بلکه همه فرو~خواهد ریخت.»
3و چون عیسی بر کوه زیتون روبهروی معبد نشسته بود، پطرس و یعقوب و یوحنا و آندریاس در خلوت از او پرسیدند:
4«به ما بگو این وقایع کِی روی خواهد داد و نشانۀ نزدیک شدن زمان تحقق آنها چیست؟»
5عیسی بدیشان فرمود: «بههوش باشید تا کسی گمراهتان نکند.
6بسیاری به نام من آمده، خواهند گفت، ”من همانم“ و بسیاری را گمراه خواهند کرد.
7چون دربارۀ جنگها میشنوید و خبر جنگها به گوشتان میرسد، مشوش مشوید. چنین وقایعی میباید رخ دهد، ولی هنوز پایان فرا~نرسیده است.
8قومی بر قوم دیگر و حکومتی بر حکومت دیگر بر خواهند خاست. زلزلهها در جایهای گوناگون خواهد آمد و قحطیها خواهد شد. امّا این تنها به منزلۀ آغاز درد زایمان است.
9«و امّا شما دربارۀ خودتان بههوش باشید، زیرا شما را به محاکم خواهند سپرد و در کنیسهها خواهند زد و بهخاطر من در حضور والیان و پادشاهان خواهید ایستاد تا در برابر آنان شهادت دهید.
10نخست باید انجیل به همۀ قومها موعظه شود.
11پس هر گاه شما را گرفتار کنند و به محاکمه کِشند، پیشاپیش نگران نباشید که چه بگویید، بلکه هرآنچه در آن زمان به شما داده شود، آن را بگویید؛ زیرا گوینده شما نیستید، بلکه روحالقدس است.
12برادر، برادر را و پدر، فرزند را تسلیم مرگ خواهد کرد. فرزندان بر والدین برخاسته، اسباب کشته شدن آنها را فراهم خواهند آورد.
13همه بهخاطر نام من از شما نفرت خواهند داشت؛ امّا هر که تا به پایان پایدار بماند، نجات خواهد یافت.
14«امّا چون آن ’مکروهِ ویرانگر‘ را در مکانی که نباید، بر پا ببینید - خواننده دقّت کند - آنگاه آنان که در یهودیهاند، به کوهها بگریزند؛
15و هر که بر بام خانه باشد، برای برداشتن چیزی، فرود نیاید و وارد خانه نشود؛
16و هر که در مزرعه باشد، برای برگرفتن قبای خود به خانه بازنگردد.
17وای بر زنان آبستن و مادران شیرده در آن روزها!
18دعا کنید که این وقایع در زمستان روی ندهد.
19زیرا که در آن روزها چنان مصیبتی روی خواهد داد که مانندش از آغاز عالمی که خدا آفرید تا کنون روی نداده و هرگز نیز روی نخواهد داد.
20و اگر خداوند آن روزها را کوتاه نمیکرد، هیچ بشری جان سالم به در نمیبرد. امّا بهخاطر برگزیدگان، که خودْ آنها را انتخاب کرده، آن روزها را کوتاه کرده است.
21در آن زمان، اگر کسی به شما گوید: ”بنگر، مسیح اینجاست“، یا ”بنگر، او آنجاست!“ باور مکنید.
22زیرا مسیحان کاذب و پیامبران دروغین برخاسته، آیات و معجزات به ظهور خواهند آورد تا اگر ممکن باشد، برگزیدگان را گمراه کنند.
23پس هوشیار باشید، زیرا پیشاپیش، همۀ اینها را به شما گفتم.
24«امّا در آن روزها، پس از آن مصیبت، «”خورشید تاریک خواهد شد و ماه دیگر نور نخواهد افشاند.
25ستارگان از آسمان فرو~خواهند ریخت و نیروهای آسمان بهلرزه در خواهند آمد.“
26آنگاه مردم پسر انسان را خواهند دید که با قدرت و جلال عظیم در ابرها میآید.
27او فرشتگان را خواهد فرستاد و برگزیدگانش را از چهار گوشۀ جهان، از کرانهای زمین تا کرانهای آسمان، گرد هم خواهد آورد.
28«حال، از درخت انجیر این درس را فرا~گیرید: به محض اینکه شاخههای آن جوانه زده، برگ میدهد، درمییابید که تابستان نزدیک است.
29به همین گونه، هر گاه بینید که این چیزها رخ میدهد، درمییابید که او نزدیک، بلکه بر در است.
30آمین، به شما میگویم که تا این همه روی ندهد، این نسل نخواهد گذشت.
31آسمان و زمین زایل خواهد شد، امّا سخنان من هرگز زوال نخواهد پذیرفت.
32«هیچکس آن روز و ساعت را نمیداند جز پدر؛ حتی فرشتگان آسمان و پسر نیز از آن آگاه نیستند.
33پس بیدار و هوشیار باشید، زیرا نمیدانید آن زمان کِی فرا~میرسد.
34همچون کسی است که به سفر رفته و به هنگام عزیمت، خادمانش را به ادارۀ خانۀ خود گماشته باشد، و به هر یک وظیفهای خاص سپرده و به دربان نیز دستور داده باشد که بیدار بماند.
35پس شما نیز بیدار باشید، زیرا نمیدانید صاحبخانه کی خواهد آمد، شب یا نیمهشب، به هنگام بانگ خروس یا در سپیدهدم.
36مبادا که او ناگهان بیاید و شما را در خواب بیند.
37آنچه به شما میگویم، به همه میگویم: بیدار باشید!»