برنامه مطالعه روزانه
۲۶ فوریه
خروج باب ۳۹ , ۴۰
39:1 از نخهای آبی، ارغوانی و قرمز جامههایی برای خدمت در قُدس بافتند. همچنین بنا به فرمان خداوند به موسی، جامههای مقدسی برای هارون دوختند.
2ایفود را از طلا، نخهای آبی، ارغوانی و قرمز، و کتان ریزبافت تابیده دوختند.
3با چکشکاری، ورقههای نازکی از طلا فراهم آوردند و آنها را بریده، به صورت رشتههایی درآوردند تا با مهارتی خاص با نخهای آبی، ارغوانی و قرمز و نیز با کتان ریزبافت در هم بِتَنَند.
4برای ایفود دو سرشانه دوختند که به دو سرِ ایفود متصل میشد تا ایفود پیوسته باشد.
5کمربند نقشدارِ ایفود از جنس خودِ ایفود، و با آن یکپارچه بود، یعنی از طلا و نخهای آبی، ارغوانی و قرمز، و کتان ریزبافتِ تابیده دوخته شده بود؛ همانگونه که خداوند به موسی فرمان داده بود.
6سنگهای عقیق را بر نگیندانِ زرین نشاندند و نامهای پسرانِ اسرائیل را بر آنها حک کردند، همانگونه که مُهر را حکاکی میکنند.
7سپس آنها را به عنوان سنگهای یادآوری برای پسران اسرائیل بر سرشانههای ایفود نصب کردند؛ همانگونه که خداوند به موسی فرمان داده بود.
8پیشسینه را ماهرانه و همچون ایفود از طلا و نخهای آبی، ارغوانی و قرمز، و کتان ریزبافتِ تابیده دوختند.
9پیشسینه مربع و دولا بود، درازای آن یک وجب و پهنای آن یک وجب، دولا.
10آنگاه چهار ردیف سنگ گرانبها بر آن نشاندند. در ردیف اوّل لَعل، یاقوتِ زرد و زمرد؛
11در ردیف دوّم فیروزه، یاقوتِ کبود و الماس؛
12در ردیف سوّم سنگِ یَمانی، یَشم و لَعلِ بنفش؛
13در ردیف چهارم زِبَرجَد، عقیق و یَشب. اینها بر نگیندانهای زرین نشانده شده بود.
14شمار سنگها دوازده بود، یکی برای هر یک از نامهای پسران اسرائیل، و بر هر یک از آنها نام یکی از دوازده قبیله همچون نقشی که بر مُهر است، حک شده بود.
15برای پیشسینه، زنجیرهایی تابیده از طلای ناب همچون ریسمان ساختند.
16نیز دو نگیندانِ زرین و دو حلقۀ زرین ساختند و حلقهها را بر دو گوشۀ پیشسینه گذاشتند.
17دو زنجیر طلا را در حلقههای دو گوشۀ پیشسینه گذاشتند
18و دو سر دیگر زنجیرها را به دو نگیندان زرین بسته، آنها را از جلو به سرشانههای ایفود متصل کردند.
19دو حلقۀ زرین ساختند و آنها را به دو گوشۀ دیگر پیشسینه بر لبۀ داخلی آن در کنار ایفود بستند.
20دو حلقۀ زرینِ دیگر نیز ساختند و آنها را در جلوی ایفود به قسمت زیر سرشانهها، نزدیک درز، درست بالای کمربند ایفود متصل کردند.
21حلقههای پیشسینه را با نوار آبی به حلقههای ایفود بستند، به گونهای که بر روی کمربند قرار گیرند، تا پیشسینه از روی ایفود کنار نرود؛ همانگونه که خداوند به موسی فرمان داده بود.
22ردای ایفود را یکسره از پارچه آبی دوختند که کار بافندگان بود.
23در وسط ردا، شکافی به شکل یقۀ زره بود، با لبهای در اطراف آن، تا پاره نشود.
24بر گرد دامن ردا، انارهایی با نخهای آبی، ارغوانی و قرمز و کتان ریزبافت تابیده دوختند.
25سپس زنگولههایی از طلای ناب ساختند و بر گِرد دامن ردا میان انارها بستند.
26زنگولهها و انارها یکی در میان بر گِرد دامن ردایی بود که به هنگام خدمت بر تن میکردند؛ همانگونه که خداوند به موسی فرمان داده بود.
27برای هارون و پسرانش پیراهنهایی از کتان ریزبافت دوختند که کار بافندگان بود.
28دستار را از کتان ریزبافت، کلاهها را از کتان ریزبافت، و زیرجامهها را نیز از کتان ریزبافتِ تابیده دوختند.
29شال کمر را نیز که ماهرانه بر آن گلدوزی شده بود، از کتان ریزبافتِ تابیده و نخهای آبی، ارغوانی و قرمز دوختند؛ همانگونه که خداوند به موسی فرمان داده بود.
30لوح نیمتاج مقدس را از طلای ناب ساختند و این کلمات را بهسان نقشی که بر مُهر است بر آن نگاشتند: «مقدس برای خداوند.»
31آنگاه نواری آبی رنگ به آن متصل کردند تا آن را به دستار ببندند؛ همانگونه که خداوند به موسی فرمان داده بود.
32پس، تمامی کار مسکن، یعنی خیمۀ ملاقات، به پایان رسید. بنیاسرائیل همه چیز را همانگونه که خداوند به موسی فرمان داده بود، انجام دادند.
33آنگاه مسکن را به حضور موسی آوردند، خیمه و همۀ لوازمش، گیرهها، تختهها، تیرهای افقی، ستونها و پایههای آن؛
34پوشش از پوستِ به رنگ سرخ درآمدۀ قوچ، پوشش از چرم نازک، حجاب حائل،
35صندوق شهادت و تیرکهایش، جایگاه کفّاره؛
36میز را با تمام وسایلش و نان حضور،
37چراغدانِ طلای ناب را با چراغها و تمام لوازمش، و روغن مخصوص چراغ را؛
38مذبح طلا، روغن مسح، بخور خوشبو، و پردۀ دَرِ خیمه را؛
39مذبح برنجین را با شبکۀ برنجین آن، تیرکهایش و تمام وسایل مربوط به آن؛ تشت و پایهاش؛
40پردههای صحن را با ستونها و پایههایش، و نیز پردۀ مدخل صحن را، طنابها و میخهایش، تمامی اسباب لازم برای خدمت در مسکن، یعنی خیمۀ ملاقات را؛
41و نیز جامههای بافته شده برای خدمت در قُدس، خواه جامههای مقدسِ هارونِ کاهن و خواه جامههایی را که پسرانش به هنگام کهانت بر تن میکردند.
42بنیاسرائیل این همه را درست همانگونه که خداوند به موسی فرمان داده بود انجام دادند.
43موسی کار ایشان را بررسی کرد و دید که همۀ کارها را درست همانگونه که خداوند فرموده بود، انجام داده بودند. پس ایشان را برکت داد.
40:1 آنگاه خداوند به موسی گفت:
2«مسکن، یعنی خیمۀ ملاقات را در نخستین روز از ماه نخست بر پا کن.
3صندوق شهادت را در آن بگذار و حجاب را در برابر آن بیاویز.
4سپس میز را به درون ببر و هرآنچه مربوط به آن است بر روی آن قرار بده. آنگاه چراغدان را به درون ببر و چراغهایش را نصب کن.
5مذبح زرین بخور را جلوی صندوق شهادت بگذار و پردۀ دَرِ مسکن را بیاویز.
6مذبح قربانی تمامسوز را جلوی دَرِ مسکن، یعنی خیمۀ ملاقات، قرار بده؛
7حوض برنجین را میان خیمۀ ملاقات و مذبح بگذار و در آن آب بریز.
8صحن را گرداگرد آن بر پا کن و پردۀ مدخلِ صحن را بیاویز.
9«سپس روغنِ مسح را برگیر و مسکن را با هر چه در آن است مسح کن؛ آن را با تمامی اسبابش تخصیص نما، و مقدس خواهد بود.
10آنگاه مذبح قربانی تمامسوز را با تمامی اسبابش مسح کن؛ مذبح را تخصیص کن، و بسیار مقدس خواهد بود.
11حوض و پایهاش را نیز مسح کن و آنها را تخصیص نما.
12«سپس هارون و پسرانش را به دَرِ خیمۀ ملاقات بیاور و ایشان را به آب شستشو ده.
13آنگاه جامههای مقدس را بر تن هارون کرده، وی را مسح نما و تخصیص کن تا برای من کهانت کند.
14سپس پسرانش را بیاور و پیراهنها را بدیشان بپوشان
15و آنان را نیز همچون پدرشان مسح کن تا برای من کهانت کنند. مسحِ آنها برای کهانتی جاودانه در نسلهای ایشان ادامه خواهد داشت.»
16موسی همه چیز را همانگونه که خداوند فرمان داده بود به انجام رسانید.
17بدینسان مسکن در نخستین روزِ ماهِ نخست از سالِ دوّم بر پا شد.
18موسی مسکن را بر پا کرده، پایههای آن را بنهاد، تختههایش را بر پا داشت، و پشتبندها را در جای خود قرار داده، ستونهای آن را بر پا نمود.
19آنگاه چادر را بر روی مسکن گسترانید و پوششِ چادر را، همانگونه که خداوند به او فرمان داده بود، بر آن کشید.
20سپس شهادت را برگرفته، درون صندوق قرار داد، و تیرکها را به صندوق متصل کرده، جایگاه کفّاره را بر آن نهاد.
21آنگاه صندوق را به درون مسکن برد و حجاب حائل را آویخت به گونهای که صندوق شهادت پشت پرده قرار گرفت، همانگونه که خداوند به موسی فرمان داده بود.
22او میز را نیز در خیمۀ ملاقات، بیرون حجاب، در ضلع شمالی مسکن قرار داد
23و همانگونه که خداوند به او فرمان داده بود نان را بر آن به حضور خداوند نهاد.
24چراغدان را در خیمۀ ملاقات، مقابل میز، در ضلع جنوبی مسکن قرار داد
25و همانگونه که خداوند به او فرمان داده بود، چراغها را به حضور خداوند بر پا داشت.
26سپس مذبح زرین را در خیمۀ ملاقات جلوی حجاب نهاد
27و همانگونه که خداوند به او فرمان داده بود، بر آن بخورِ خوشبو سوزانید.
28آنگاه پردۀ دَرِ مسکن را آویخت.
29مذبح قربانی تمامسوز را نزدیک دَرِ مسکن، یعنی خیمۀ ملاقات، قرار داد و بر آن قربانی تمامسوز و هدیۀ آردی تقدیم کرد، همانگونه که خداوند به او فرمان داده بود.
30حوض برنجین را میان خیمۀ ملاقات و مذبح قرار داد و در آن آب برای شستشو ریخت.
31موسی و هارون و پسرانش از آن آب برای شستن دست و پایشان استفاده میکردند.
32آنان به هنگام ورود به خیمۀ ملاقات یا نزدیک شدن به مذبح، همانگونه که خداوند به موسی فرمان داده بود، شستشو میکردند.
33آنگاه موسی صحن را گرداگرد مسکن و مذبح بر پا داشت و پرده را جلوی مدخلِ صحن آویخت. بدینسان موسی کار را به پایان رسانید.
34آنگاه ابر، خیمۀ ملاقات را پوشانید و جلال خداوند مسکن را پر ساخت.
35و موسی نتوانست به خیمۀ ملاقات درآید، زیرا ابر بر آن ساکن بود و جلال خداوند مسکن را پر ساخته بود.
36در همۀ سفرهای بنیاسرائیل، چون ابر از بالای مسکن برمیخاست، آنان عزیمت میکردند،
37و اگر برنمیخاست، آنان نیز عزیمت نمیکردند تا روزی که ابر برخیزد.
38بدینسان، در همۀ سفرهای خاندان اسرائیل، در برابر دیدگان همۀ آنان، هنگام روز ابرِ خداوند بر روی مسکن بود و هنگام شب، آتش در ابر.
مزامیر باب ۱۰۲
102:1 خداوندا دعایم را بشنو! بگذار فریاد کمکم به تو برسد!
2در روز تنگیام، روی خویش از من پنهان مکن! گوش خود به من فرا~دار، و در روزی که بخوانم، بهزودی اجابتم فرما!
3زیرا روزهایم چون دود سپری میشود، و استخوانهایم همچون اخگرهای فروزان میسوزد.
4دلم همچون علف بریده شده و خشک گردیده است؛ خوردن نان خود را از یاد میبرم!
5به سبب نالۀ بلندم از من جز پوست و استخوان نمانده است!
6همچون جغد صحرا گشتهام؛ مانند بومِ ویرانهها گردیدهام!
7در بستر خود بیدار میمانم؛ چون گنجشکِ تنها بر لبِ بامَم!
8همۀ روز، دشمنانم بر من طعنه میزنند؛ ریشخندکنندگانم مرا لعن میکنند!
9زیرا خاکستر را چون نان میخورم و آنچه را که مینوشم با اشکها درمیآمیزم،
10به سبب خشم و غضب تو، زیرا مرا بلند کردی و سپس به زیر افکندی!
11روزهایم همچون سایۀ شامگاهی گشته، و من چون علف میخشکم!
12اما تو، خداوندا، تا ابد بر تخت نشستهای، و ذکر تو تا جمیع نسلهاست.
13تو بر خواهی خاست و بر صَهیون شفقت خواهی کرد، زیرا وقت آن است که بر او نظر لطف افکنی! آری، زمان معین فرا~رسیده است!
14زیرا که خادمانت سنگهایش را عزیز میدارند، و بر خاک آن شفقت مینمایند.
15قومها از نام خداوند خواهند ترسید، و همۀ پادشاهان زمین از جلال تو.
16زیرا خداوند صَهیون را بنا خواهد کرد و در جلال خویش نمایان خواهد شد.
17او به دعای بیچارگان التفات خواهد کرد، و استدعای ایشان را خوار نخواهد شمرد.
18باشد که این برای نسل آینده نوشته شود، تا قومی که آفریده خواهند شد خداوند را ستایش کرده، گویند:
19«او از عرش مقدس خود فرو~نگریست؛ خداوند از آسمان بر زمین نظر افکند،
20تا نالۀ اسیران را بشنود و محکومین به مرگ را آزاد سازد.»
21تا نام خداوند را در صَهیون بر زبان رانند و ستایش او را در اورشلیم،
22آن هنگام که ملتها گرد هم آیند و ممالک نیز، تا خداوند را بپرستند.
23در میانۀ راه قوّتِ مرا خم کرده، و روزهای مرا کوتاه کرده است.
24پس گفتم: «ای خدای من، مرا در نیمۀ عمرم برمگیر، ای که سالهای تو تا جمیع نسلهاست!
25تو از قدیم بنیان زمین را نهادی، و آسمانها صنعت دستان توست!
26آنها از میان میروند، اما تو بر جا میمانی! آنها همه چون جامهْ مندرس خواهند شد! مانند لباس جایگزینشان خواهی کرد، و از میان خواهند رفت!
27اما تو همان هستی، و سالهای تو را پایانی نیست!
28فرزندانِ خدمتگزارانت قرار خواهند یافت، و نسل ایشان در حضور تو استوارخواهند شد.»
اول قرنتیان باب ۱۰
10:1 زیرا ای برادران، نمیخواهم از این موضوع غافل باشید که پدران ما همه زیر ابر بودند و همه از میان دریا گذشتند.
2آنان همه در ابر و در دریا در پیوند با موسی تعمید یافتند،
3و همه همان خوراک روحانی را خوردند
4و همان آشامیدنی روحانی را نوشیدند؛ زیرا از آن صخرۀ روحانی مینوشیدند که از پِی میآمد، و آن صخره مسیح بود.
5با این همه، خدا از بیشتر آنان خرسند نبود، پس اجسادشان در سرتاسر بیابان پراکنده شد.
6حال، این رویدادها به وقوع پیوست تا نمونههایی باشد برای ما، تا ما همچون آنان در پی بدی نباشیم.
7پس بتپرست مشوید، چنانکه بعضی از ایشان شدند؛ به گونهای که نوشته شده است: «قوم به خوردن و نوشیدن نشستند و به جهت لَهو و لَعِب به پا خاستند.»
8و نه به بیعفتی دستیازیم، چنانکه بعضی از ایشان کردند، و در یک روز بیست و سه هزار تن به هلاکت رسیدند.
9و نه مسیح را بیازماییم، چنانکه بعضی از آنان کردند و به وسیلۀ مارها کشته شدند.
10و نه شِکْوِه و شکایت کنید، چنانکه بعضی از ایشان کردند و هلاککننده هلاکشان ساخت.
11این امور چون نمونه بر آنان واقع گردید و نوشته شد تا عبرتی باشد برای ما که در زمانی به سر میبریم که غایتِ همۀ اعصار تحقق یافته است.
12پس آن که گمان میکند استوار است، بههوش باشد که نیفتد!
13هیچ آزمایشی بر شما نیامده که مناسب بشر نباشد. و خدا امین است؛ او اجازه نمیدهد بیش از توان خود آزموده شوید، بلکه همراه آزمایش راه گریزی نیز فراهم میسازد تا تاب تحملش را داشته باشید.
14پس ای عزیزان، از بتپرستی بگریزید.
15با خردمندان سخن میگویم؛ خود دربارۀ آنچه میگویم قضاوت کنید.
16آیا جام برکت که به جهت آن شکر میگزاریم، شریک شدن در خون مسیح نیست؟ و آیا نانی که پاره میکنیم، شریک شدن در بدن مسیح نیست؟
17از آنجا که نانْ یکی است، ما نیز که بسیاریم، یک بدن هستیم، زیرا همه از یک نان بهره مییابیم.
18قوم اسرائیل را بنگرید: آیا آنان که از قربانیها میخوردند در مذبح شریک نمیشدند؟
19آیا مقصودم این است که خوراکِ تقدیمی به بت چیزی است، یا اینکه بت چیزی است؟
20نه، مقصود این است که قربانیهای بتپرستان تقدیم دیوها میشود نه تقدیم خدا، و من نمیخواهم شما شریک دیوها باشید.
21نمیتوانید هم از جام خداوند بنوشید هم از جام دیوها؛ نمیتوانید هم از سفرۀ خداوند بهره یابید، هم از سفرۀ دیوها.
22آیا میخواهیم غیرت خداوند را برانگیزیم؟ آیا از او تواناتریم؟
23«همه چیز جایز است» - امّا همه چیز مفید نیست. «همه چیز رواست» - امّا همه چیز سازنده نیست.
24هیچکس در پی نفع خود نباشد، بلکه نفع دیگران را بجوید.
25هر گوشتی را که در قصابخانه میفروشند، بدون نظر به وجدان بخورید،
26زیرا «زمین و هرآنچه در آن است از آنِ خداوند است.»
27اگر شخصی بیایمان شما را به صرف غذا دعوت میکند و شما نیز مایل به رفتن هستید، هرآنچه در برابرتان میگذارد بدون نظر به وجدان بخورید،
28مگر اینکه کسی به شما بگوید: «این گوشت به بتها تقدیم شده است.» تنها در این صورت، بهخاطر کسی که این را به شما گفت و بهخاطر وجدان، از آن مخورید -
29البته مقصودم وجدان آن شخص است نه وجدان شما. زیرا چرا باید وجدان شخصی دیگر بر آزادی من حکم کند؟
30اگر خوراکی را با شکرگزاری میخورم، چرا باید بهخاطر آنچه خدا را برای آن شکر میگویم، محکومم کنند؟
31پس هر چه میکنید، خواه خوردن، خواه نوشیدن و خواه هر کار دیگر، همه را برای جلال خدا بکنید.
32هیچکس را آزردهخاطر مسازید، چه یهودیان، چه یونانیان و چه کلیسای خدا را،
33همانگونه که من نیز میکوشم تا همه را به هر نحو که میتوانم خشنود سازم. زیرا در پی نفع خود نیستم، بلکه نفع بسیاری را میجویم، تا نجات یابند.