برنامه مطالعه روزانه
۲۵ نوامبر
نحمیا باب ۱۳
13:1 در آن روز، کتاب موسی را به گوش قوم قرائت کردند و در آن نوشتهای یافت شد که هیچ عَمّونی یا موآبی هرگز نباید به جماعت خدا درآید،
2زیرا ایشان از بنیاسرائیل با نان و آب استقبال نکردند، بلکه بَلعام را بر ضد ایشان اجیر نمودند تا ایشان را لعن کند. اما خدای ما آن لعنت را به برکت تبدیل کرد.
3چون قوم این حکم شریعت را شنیدند، تمامی کسانی را که از تبار مخلوط بودند، از اسرائیل جدا کردند.
4پیش از این، اِلیاشیبِ کاهن که از نزدیکان طوبیا بود، بر انبارهای خانۀ خدای ما برگماشته شده بود.
5او انباری بزرگ برای طوبیا مهیا ساخته بود که پیشتر، هدایای آردی و کُندُر و ظروف، و نیز دهیکِ غَله و شرابِ تازه و روغن را که برای لاویان و سرایندگان و نگهبانانِ دروازهها مقرر شده بود، در آن مینهادند، و نیز هدایای متعلق به کاهنان را.
6اما در این مدت، من در اورشلیم نبودم، زیرا در سی و دوّمین سال اردشیر، پادشاه بابِل، نزد پادشاه رفته بودم. پس از چندی از پادشاه رخصت خواستم،
7و به اورشلیم بازآمدم. آنجا از عمل زشتی که اِلیاشیب برای طوبیا انجام داده بود، یعنی اینکه حجرهای برایش در صحن خانۀ خدا مهیا ساخته بود، آگاه شدم.
8این در نظرم بسیار ناپسند آمد و تمامی اسباب خانۀ طوبیا را از انبار بیرون ریختم.
9پس به دستور من انبارها را تطهیر کردند، و من ظروف خانۀ خدا را همراه با هدایای آردی و کُندُر بدانجا برگرداندم.
10نیز آگاه شدم که سهمیۀ لاویان بدیشان داده نشده بود، و از همین رو لاویان و سرایندگانی که عهدهدار خدمت بودند، هر یک به مزارع خویش کناره جُسته بودند.
11پس با صاحبمنصبان مشاجره کرده، گفتم: «چرا خانۀ خدا مورد غفلت واقع شده است؟» آنگاه لاویان را گرد آورده، بر جایهایشان گماشتم.
12سپس تمامی یهودا دهیک غَله وشرابِ تازه و روغن را به انبارها آوردند.
13و من شِلِمیای کاهن و صادوقِ کاتب و یکی از لاویان به نام فِدایاه را بر انبارها گماشتم، و حانان پسر زَکّور پسر مَتَّنیا را به معاونت ایشان تعیین نمودم، چراکه افرادی قابل اعتماد محسوب میشدند. مسئولیت آنها این بود که سهمیۀ برادران خود را میان ایشان تقسیم کنند.
14ای خدای من، مرا برای این کار به یاد آور و اعمال نیکویی را که برای خانۀ خدای خود و خدمات مربوط به آن انجام دادهام، محو مساز.
15در آن روزها برخی را در یهودا دیدم که در روز شَبّات انگور در چَرخُشت میفشردند و بافهها آورده بر الاغها بار میکردند، و نیز شراب و انگور و انجیر و هر گونه بار دیگر در روز شَبّات به اورشلیم میآوردند. پس بدیشان دربارۀ فروش آذوقه در آن روز هشدار دادم.
16برخی از اهل صور که در آنجا ساکن بودند، ماهی و همه گونه کالا میآوردند و آنها را در روز شَبّات در اورشلیم به بنییهودا میفروختند!
17پس با بزرگان یهودا مشاجره کرده، بدیشان گفتم: «این چه کار زشتی است که میکنید و روز شَبّات را بیحرمت میسازید؟
18آیا پدران شما چنین نکردند و از همین رو، خدای ما تمامی این بلا را بر ما و بر این شهر وارد نیاورد؟ اکنون شما با بیحرمت ساختن شَبّات، غضب بیشتری بر اسرائیل میآورید.»
19چون پیش از شَبّات، سایههای غروب بر دروازههای اورشلیم گسترده میشد، دستور دادم دروازهها را ببندند و قدغن کردم که آنها را تا پس از شَبّات نگشایند. و تنی چند از افراد خود را بر دروازهها گماشتم تا هیچ باری در روز شَبّات آورده نشود.
20پس تاجران و فروشندگان انواع کالا یکی دو بار شب را بیرون از اورشلیم به سر آوردند.
21اما ایشان را هشدار داده، گفتم: «چرا شب را پشت حصار به سر میآورید؟ اگر دیگر بار چنین کنید، دست خود را بر شما بلند خواهم کرد.» از آن پس دیگر در روز شَبّات نیامدند.
22سپس لاویان را امر کردم تا خویشتن را تطهیر کنند و آمده، بر دروازهها نگاهبانی دهند تا روز شَبّات مقدس بماند. ای خدای من، این را نیز برای من به یاد آور و بر حسب کثرت محبتت بر من رحم فرما.
23نیز در آن روزها برخی یهودیان را دیدم که با زنان اَشدودی و عَمّونی و موآبی وصلت کرده بودند.
24فرزندان ایشان نیمی به زبان اَشدود سخن میگفتند و نمیتوانستند به زبان یهودیان سخن بگویند، بلکه به زبان این قوم و آن قوم.
25پس با ایشان مشاجره کرده، ایشان را لعن کردم و برخی از ایشان را زده، موی سرشان را کندم و به خدا سوگندشان داده، گفتم: «دخترانتان را به پسران ایشان ندهید و دختران ایشان را برای خود و پسرانتان مگیرید.
26آیا سلیمان پادشاه اسرائیل در همین چیزها مرتکب گناه نشد؟ با اینکه در میان قومهای بسیار، پادشاهی همچون او نبود و او محبوب خدای خویش بود و خدا او را بر تمامی اسرائیل پادشاه ساخته بود، اما زنان بیگانه حتی او را نیز به گناه کشاندند.
27پس اکنون آیا به شما گوش گیریم و مرتکب این شرارت عظیم شویم، و با وصلت با زنان بیگانه، به خدای خویش خیانت ورزیم؟»
28یکی از پسران یِهویاداع پسر اِلیاشیب کاهن اعظم، داماد سَنبَلَطِ حُرونی بود. پس او را از نزد خود راندم.
29ای خدای من، ایشان را به یاد آور، زیرا کهانت و عهد کهانت و لاویان را بیحرمت کردهاند.
30پس من ایشان را از هر چیز بیگانه طاهر ساختم و وظایف کاهنان و لاویان را برقرار داشته، هر کس را بر کار خود نصب نمودم.
31همچنین ترتیبات لازم را برای هدایای هیزم در زمانهای مقرر، و نیز برای نوبرها دادم. ای خدای من، مرا به نیکویی به یاد آور.
عاموس باب ۵
5:1 ای خاندان اسرائیل، این کلام را که چون مرثیه بر شما میخوانم، بشنوید:
2«اسرائیلِ باکره افتاده است و دیگر بر نخواهد خاست؛ در سرزمینش مطرود مانده، و کسی نیست که او را برخیزاند.»
3زیرا خداوندگارْ یهوه چنین میگوید: «از هزار تن که از شهری به نبرد میروند، تنها صد تن برای خاندان اسرائیل بر جا خواهند ماند، و از صد تن که به نبرد میروند، تنها ده تن بر جا خواهند ماند.»
4زیرا خداوند به خاندان اسرائیل چنین میگوید: «مرا بجویید و زنده بمانید؛
5اما بِیتئیل را نجویید؛ به جِلجال داخل نشوید، و به بِئِرشِبَع عبور نکنید؛ زیرا جِلجال بهیقین به تبعید خواهد رفت و بِیتئیل نابود خواهد شد.»
6خداوند را بجویید و زنده بمانید، مبادا وی همچون آتش بر خاندان یوسف شعله برکشد و آن را بسوزاند، و کسی در بِیتئیل نباشد تا آن را خاموش کند.
7ای شما که انصاف را به اَفسَنتین بدل میکنید و عدالت را زیر پا میافکنید!
8آن که ثریا و جبّار را آفرید، که ظلمت غلیظ را به سپیدۀ صبح بدل میکند، و روز را شبِ تاریک میسازد؛ آن که آبهای دریا را فرا~میخوانَد و آنها را بر سطح زمین فرو~میریزد، نام او یهوه است؛
9او ویرانی را بر سر زورمندان نازل میکند، و دژها را ویران میسازد.
10ایشان از آن که در محکمه حکم میکند، نفرت دارند، و آن را که به صداقت سخن میگوید، مکروه میدارند.
11بنابراین، چون شما بینوایان را پایمال میکنید و از آنها مالیات گندم میستانید، هرچند خانهها از سنگهای تراشیده بسازید، در آنها ساکن نخواهید شد؛ و هرچند تاکستانهای دلپسند غرس کنید، از شراب آنها نخواهید نوشید.
12زیرا میدانم که نافرمانیهایتان بسیار است و گناهانتان عظیم، ای شما که بر پارسایان ستم میکنید و رشوه میگیرید، و حقِ نیازمندان را در محکمه از ایشان دریغ میدارید.
13بنابراین، دانا در چنین زمانهای خاموش خواهد ماند، زیرا زمانۀ بدی است.
14نیکویی را بجویید و نه بدی را، تا زنده بمانید؛ و بدینگونه یهوه خدای لشکرها با شما خواهد بود، چنانکه خود میگویید.
15از بدی نفرت کنید و نیکویی را دوست بدارید، و در محکمه، عدالت را برقرار سازید؛ شاید فیض یهوه خدای لشکرها شامل حال باقیماندگانِ یوسف شود.
16پس خداوندگار، یهوه خدای لشکرها، چنین میگوید: «در همۀ میدانها نوحهگری خواهد بود، و در همۀ کوچهها خواهند گفت: ”وای! وای!“ کشاورزان را برای سوگواری فرا~خواهند خواند، و آنان را که مرثیهخوانی میدانند، برای نوحهگری.
17در همۀ تاکستانها نوحهگری خواهد بود»، زیرا، خداوند میگوید، «از میان شما عبور خواهم کرد.»
18وای بر شما که مشتاق روز خداوند هستید! روز خداوند را برای چه میخواهید؟ زیرا که تاریکی خواهد بود، و نه روشنایی؛
19مانند کسی که از شیری بگریزد و با خرسی مواجه شود، یا به خانه داخل شده، دست بر دیوار بگذارد، و ماری او را بگزد!
20آیا روز خداوند به عوض روشنایی، تاریکی نخواهد بود؟ ظلمت غلیظی که در آن هیچ نوری نباشد؟
21«من از جشنهای شما نفرت و کراهت دارم، و از گردهمآییهای مخصوص شما بیزارم.
22اگرچه قربانیهای تمامسوز و هدایای آردیتان را به من تقدیم کنید، نخواهم پذیرفت؛ و قربانیهای رفاقتِ پرواریهای شما را منظور نخواهم داشت.
23سر و صدای سرودهایتان را از من دور کنید؛ من به نوای چنگهای شما گوش نخواهم کرد.
24بلکه بگذارید انصاف همچون آب جاری شود، و عدالت همچون نهر دائمی.
25«ای خاندان اسرائیل، آیا در آن چهل سال در بیابان، برای من قربانی و هدیه آوردید؟
26شما سَکّوت، پادشاه خود، و کیوان، ستارۀ خدایان خویش، یعنی تمثالهایی را که برای خویشتن ساختید، حمل کردید.»
27بنابراین، یهوه که نامش خدای لشکرهاست میگوید، «من شما را به فراسوی دمشق تبعید خواهم کرد.»
دوم تیماتیوس باب ۲
2:1 پس تو ای فرزندم، در فیضی که در مسیحْ عیسی است نیرومند شو،
2و آنچه را که در حضور گواهان بسیار از من شنیدی، به مردمان امینی بسپار که از عهدۀ آموزش دیگران نیز برآیند.
3همچون سربازِ شایستۀ مسیحْ عیسی، در تحمّل رنجها سهیم باش.
4هیچکس به هنگام سربازی، خود را گرفتار مشغولیتهای زندگی نمیسازد، چرا که خواهان جلب خشنودی فرماندۀ خویش است.
5به همینسان، ورزشکاری که هماوردی میکند، تاج پیروزی را دریافت نخواهد کرد، اگر به قانونْ هماوردی نکرده باشد.
6آن که باید نخست از محصول نصیب ببرد، کشاورزی است که محنت کشیده است.
7به آنچه میگویم بیندیش، که خداوند تو را در فهم همۀ اینها بصیرت خواهد بخشید.
8عیسی مسیح را به خاطر دار که از نسل داوود بود و از مردگان برخاست؛ این است انجیل من،
9که بهخاطرش در رنجم، تا بدان حد که چون مجرمان به زنجیرم کشیدهاند. امّا کلام خدا در زنجیر نیست.
10پس همه چیز را بهخاطر برگزیدگان تحمل میکنم تا آنان نیز نجاتی را که در مسیحْ عیساست، با جلال جاودانی به دست آورند.
11این سخن درخور اعتماد است که: اگر با او مردیم، با او زندگی هم خواهیم کرد.
12اگر تحمّل کنیم، با او سلطنت هم خواهیم کرد. اگر انکارش کنیم، او نیز انکارمان خواهد کرد.
13اگر بیوفا شویم، او وفادار خواهد ماند، از آن رو که خویشتن را انکار نتواند کرد.
14اینها را پیوسته بدیشان یادآور شو و در حضور خدا هشدار ده که بر سر کلمات مجادله نکنند، که جز تباهیِ شنوندگان ثمری ندارد.
15سخت بکوش که مقبول خدا باشی، همچون خدمتکاری که او را سببی برای شرمساری نیست و کلام حقیقت را بهدرستی به کار میبندد.
16از یاوهگوییهای دنیوی بپرهیز، که شخص را هر چه بیشتر به بیدینی سوق میدهد.
17تعلیم چنین کسان مانند بیماری قانقاریا پخش میشود. هیمِنائوس و فیلِتوس از همین دستهاند،
18که از حقیقت منحرف گشتهاند و میگویند رستاخیز هماکنون به وقوع پیوسته است، و بدینسان ایمان بعضی را ویران میکنند.
19با این حال، پی مستحکمی که خدا نهاده است، پابرجاست و با این عبارت مُهر شده است که: «خداوند کسان خود را میشناسد،» و «هر که به نام خداوند اقرار دارد، باید از شرارت کناره جوید.»
20در خانهای بزرگ، تنها ظروف طلا و نقره نیست، بلکه چوبی و گِلی هم هست؛ آنها به کار مصارف مهم میآیند، اینها به کار مصارف پیش پا افتاده.
21پس هر که خود را از آنچه گفتم پاک نگاه دارد، ظرفی خواهد بود که به کار مصارف مهم میآید، ظرفی مقدّس و مفید برای صاحبخانه و مهیا برای هر کار نیکو.
22از امیال جوانی بگریز، و به همراه آنان که با دلی پاک خداوند را میخوانند، در پی پارسایی و ایمان و محبت و صلح باش.
23از مباحثات پوچ و بیخردانه دوری کن، چرا که میدانی نزاعها برمیانگیزد.
24حال آنکه خادم خداوند نباید نزاع کند، بلکه باید با همه مهربان باشد و قادر به تعلیم و بردبار.
25باید مخالفان را بهنرمی ارشاد کند، بدین امید که خدا به آنها توبه عطا فرماید تا به شناخت حقیقت برسند
26و به خود آمده، از دام ابلیس که ایشان را برای انجام خواست خود اسیر کرده است، برهند.