برنامه مطالعه روزانه
۹ آوریل
اعداد باب ۲۷
27:1 آنگاه دختران صِلُفِحاد، پسر خِفِر، پسر جِلعاد، پسر ماکیر، پسر مَنَسی، که از طایفههای مَنَسی پسر یوسف بود، پیش آمدند. نام دختران صِلُفِحاد، مَحلَه و نوعَه و حُجلَه و مِلکَه و تِرصَه بود.
2آنان نزد در خیمۀ ملاقات در حضور موسی و اِلعازارِ کاهن و در حضور رهبران و تمامی جماعت ایستاده، گفتند:
3«پدر ما در بیابان مرد. او در میان جماعتی نبود که با گروه قورَح بر ضد خداوند گرد آمدند، بلکه به سبب گناه خود مرد، و پسری نداشت.
4حال، چرا باید نام پدر ما از آن رو که پسری نداشت از میان طایفهاش محو گردد؟ به ما نیز در میان برادران پدر ما سهمی بدهید!»
5موسی تقاضای ایشان را به حضور خداوند برد
6و خداوند به موسی گفت:
7«دختران صِلُفِحاد درست میگویند. بهواقع سهمی در میان برادران پدرشان بدیشان به میراث ده و میراث پدرشان را به آنان منتقل کن.
8و بنیاسرائیل را خطاب کرده، بگو: ”اگر مردی بمیرد و پسری نداشته باشد، میراث او را به دخترش منتقل کنید.
9اگر دختری نداشت، میراثش را به برادرانش بدهید.
10اگر برادری نداشت، میراثش به برادران پدرش داده شود.
11و اگر پدر او نیز برادری نداشت، میراث وی را به نزدیکترین خویشاوند او در طایفهاش بدهید، و او آن را به میراث خواهد برد. این برای بنیاسرائیل فریضۀ قانونی خواهد بود، همانگونه که خداوند به موسی فرمان داد.“»
12آنگاه خداوند به موسی گفت: «به این کوه عَباریم برآی و سرزمینی را که به بنیاسرائیل دادهام، ببین.
13وقتی آن را دیدی، تو نیز همچون برادرت هارون به قوم خود خواهی پیوست.
14زیرا در بیابان صین، هنگامی که جماعت مجادله کردند، شما بر کلام من عِصیان ورزیدید و نزد آبها قدوسیت مرا در نظر ایشان حرمت ننهادید.» این آبها همان آبهای مِریبَهِ قادِش در صحرای صین است.
15موسی خداوند را خطاب کرده، گفت:
16«تمنا اینکه یهوه، خدای ارواح تمامی بشر، مردی را بر این جماعت بگمارد
17تا پیشاپیش ایشان بیرون رود و پیشاپیش ایشان به درون آید، و ایشان را بیرون برد و به درون آورد، تا جماعت خداوند همچون گوسفندانِ بیشبان نباشند.»
18پس خداوند به موسی گفت: «یوشَع پسر نون را که روح در اوست برگیر و دست خود را بر او بگذار.
19او را در حضور اِلعازارِ کاهن و تمامی جماعت بر پا بدار، و در نظر ایشان وظایفش را بدو محول نما.
20و از عزّت خویش به او عطا کن تا تمامی جماعت بنیاسرائیل از او اطاعت نمایند.
21او باید به حضور اِلعازارِ کاهن بایستد و اِلعازار برای او به حکم اوریم در حضور خداوند سؤال کند. ایشان به کلام او بیرون روند و به کلام او به درون آیند، اِلعازار و همۀ بنیاسرائیل با او، یعنی تمامی جماعت.»
22موسی طبق فرمان خداوند عمل کرد. او یوشَع را برگرفته، او را به حضور اِلعازارِ کاهن و تمامی جماعت بر پا داشت.
23آنگاه دستهای خود را بر وی نهاد و وظایفش را به او محول کرد، چنانکه خداوند به واسطۀ موسی گفته بود.
امثال سلیمان باب ۱۹
19:1 فقیری که در راستی خویش گام برمیدارد، بِه از نادانی است که زبان کج دارد.
2شوقِ بدونِ معرفت نیکو نیست؛ آن که میشتابد، راه به خطا میرود.
3حماقت خودِ انسان زندگیاش را تباه میسازد، اما دل او بر خداوند خشم میگیرد!
4ثروت بر دوستانِ شخص بسی میافزاید، اما دوست مرد بینوا او را رها میکند.
5شاهد دروغگو بیسزا نمیماند، آن که دروغ میبافد، نخواهد رَست.
6بسیاری نزد نجبا چاپلوسی میکنند، همه خواهان دوستی با شخص بخشندهاند.
7بستگان فقیر، همگی از او نفرت میکنند، چقدر بیشتر، دوستانش از وی دوری میجویند! التماسکنان از پیشان میدود، اما نیستند.
8خریدارِ عقل، جان خود را دوست میدارد؛ پاسدارِ فهم، به گنج دست مییابد.
9شاهد دروغگو بیسزا نمیماند، آن که دروغ میبافد، هلاک خواهد شد.
10نادان را زندگی مجلل نمیشاید، بسی کمتر، بردهای را که بر شاهزادگان حکمرانی کند!
11عقل انسان خشم او را بازمیدارد؛ جلال او در چشمپوشی از خطاست.
12خشمِ شاه همچون شیر میغرد، خشنودی او مانند شبنم است بر چمنزار.
13فرزند نادان، مایۀ تباهی پدر خویش است، و نزاعهای زن همچون چکّۀ دائمی آب.
14خانه و ثروت از پدران به ارث میرسد، اما زن عاقل بخشش خداوند است.
15کاهلی خواب سنگین میآورد، آن که در کار سست است، گرسنه میماند.
16آن که حکم را نگاه میدارد از جان خویش محافظت میکند، اما آن که راه خود نمیپاید، خواهد مرد.
17آن که بر بینوا شفقت کند، به خداوند قرض میدهد، و او پاداش کارش را به تمامی خواهد داد.
18فرزندت را تا هنوز امیدی هست ادب کن؛ کمر به نابودی او برمبند!
19مرد تندخو باید سزا بیند؛ اگر او را برهانی، ناگزیر از تکرار کار خود خواهی بود.
20گر خواهی سرانجام حکیم گردی، مشورت را گوش گیر و رهنمود را بپذیر.
21تدبیرهای بسیار در دل انسان است، اما آنچه استوار مانَد مشورت خداوند است.
22پسندیده در آدمی محبت است، و فقیر از دروغگو بهتر.
23ترس خداوند به حیات رهنمون میشود؛ انسان با شکم سیر شب را به سر میبرد و گزندی به او نمیرسد.
24کاهل دست خویش به بشقاب فرو~میبرد، اما آن را حتی تا دهان خود برنمیآورد!
25تمسخرگر را بزن که سادهلوح نیز عاقل خواهد شد؛ شخص فهیم را توبیخ کن که معرفت را درک خواهد کرد.
26فرزندی که به پدر خشونت ورزد و مادر را از خانه براند، مایۀ شرم و رسوایی است.
27پسرم، اگر خواهی از سخنان معرفت منحرف شوی، از گوش سپردن به رهنمود بازایست!
28شاهدِ فرومایه، عدالت را به مسخره میگیرد، دهان شریران، ظلم را فرو~میبلعد.
29کیفر برای تمسخرگران فراهم است و کتک برای پشت جاهلان.
فیلیپیان باب ۳ , ۴
3:1 دیگر آنکه ای برادران من، در خداوند شاد باشید! تکرار این مطالب زحمتی برایم نیست بلکه ایمنی شماست.
2از آن سگها برحذر باشید! از آن شرارتپیشگان بپرهیزید! از آن مُثلهکنندگان دوری کنید!
3زیرا ختنهشدگانِ واقعی ماییم که در روحِ خدا عبادت میکنیم، و فخرمان به مسیحْ عیسی است و به افتخارات انسانی خود اتکا نداریم -
4هرچند من خودْ دلایل خوبی برای اتکا به آنها دارم. آری، اگر کسی میپندارد که دلایل خوبی برای اتکا به اینگونه افتخارات انسانی دارد، من دلایلی محکمتر دارم:
5ختنه شده در روز هشتم، از قوم اسرائیل، از قبیلۀ بِنیامین، فرزند عبرانی از والدین عبرانی؛ به لحاظ اجرای شریعت، فَریسی؛
6به لحاظ غیرت، آزاردهندۀ کلیسا؛ به لحاظ پارساییِ شریعتی، بیعیب.
7امّا آنچه مرا سود بود، آن را بهخاطر مسیح زیان شمردم.
8بلکه همه چیز را در قیاس با ارزش برترِ شناخت خداوندم مسیحْ عیسی، زیان میدانم، که بهخاطر او همه چیز را از کف دادهام. آری، اینها همه را فضله میشمارم تا مسیح را به دست آورم
9و در او یافت شوم، نه با پارسایی خویشتن که از شریعت است، بلکه با آن پارسایی که از راه ایمان به مسیح به دست میآید، آن پارسایی که از خداست و بر پایۀ ایمان.
10میخواهم مسیح و نیروی رستاخیزش را بشناسم و در رنجهای او سهیم شده، با مرگش همشکل گردم،
11تا به هر طریق که شده به رستاخیز از مردگان نایل شوم.
12نمیگویم هماکنون به اینها دست یافتهام یا کامل شدهام، بلکه خود را به پیش میرانم تا چیزی را به دست آورم که مسیحْ عیسی برای آن مرا به دست آورد.
13برادران، گمان نمیکنم هنوز آن را به دست آورده باشم؛ امّا یک کار میکنم، و آن اینکه آنچه در عقب است به فراموشی میسپارم و به سوی آنچه در پیش است خود را به جلو کشانده،
14برای رسیدن به خط پایان میکوشم، تا جایزهای را به دست آورم که خدا برای آن مرا در مسیحْ عیسی به بالا فرا~خوانده است.
15همۀ ما که بالغیم، باید چنین بیندیشیم؛ و اگر دربارۀ موضوعی به گونهای دیگر میاندیشید، این را نیز خدا بر شما آشکار خواهد فرمود.
16مهم این است که به هر مرحلهای که رسیدهایم، مطابق آن رفتار کنیم.
17ای برادران، با هم از من سرمشق بگیرید، و توجه خود را به کسانی معطوف کنید که مطابق الگویی که در ما سراغ دارید، رفتار میکنند.
18زیرا همانگونه که بارها به شما گفتهام و اکنون نیز اشکریزان تکرار میکنم، بسیاری چون دشمنان صلیب مسیح رفتار میکنند.
19عاقبتِ چنین کسان هلاکت است. خدای آنان شکمشان است و به چیزهای ننگآور مباهات میکنند، و افکارشان معطوف به امور زمینی است.
20حال آنکه ما تَبَعۀ آسمانیم و با اشتیاقِ تمام انتظار میکشیم که نجاتدهنده، یعنی خداوندمان عیسی مسیح، از آنجا ظهور کند.
21او با نیرویی که وی را قادر میسازد تا همه چیز را به فرمان خود درآورد، بدنهای حقیر ما را تبدیل خواهد کرد تا به شکل بدن پرجلال او درآید.
4:1 پس، ای برادرانِ محبوب من که مشتاق دیدارتانم، ای شما که شادی و تاجِ سر من هستید، ای عزیزان، بدینگونه در خداوند استوار باشید.
2از اِفُودیه استدعا دارم و از سینتیخی تمنا میکنم که در خداوند یکرأی باشند.
3و از تو نیز ای همکار وفادار، تقاضا دارم که این دو بانو را یاری کنی، زیرا همراه با اَکْلیمِنتُس و دیگر همکارانم که نامشان در دفتر حیات نوشته شده است، دوشادوش من برای کار انجیل مجاهده کردهاند.
4همیشه در خداوند شاد باشید؛ باز هم میگویم: شاد باشید.
5بگذارید ملایمت شما بر همگان آشکار باشد. خداوند نزدیک است.
6برای هیچ چیز نگران نباشید، بلکه در هر چیز با دعا و استغاثه، همراه با شکرگزاری، درخواستهای خود را به خدا ابراز کنید.
7بدینگونه، آرامش خدا که فراتر از تمامی عقل است، دلها و ذهنهایتان را در مسیحْ عیسی محفوظ نگاه خواهد داشت.
8در پایان، ای برادران، هرآنچه راست است، هرآنچه والاست، هرآنچه درست است، هرآنچه پاک است، هرآنچه دوستداشتنی و هرآنچه ستودنی است، بدان بیندیشید. اگر چیزی عالی است و شایان ستایش، در آن تأمل کنید.
9آنچه از من آموخته و پذیرفتهاید و هرآنچه از من شنیده و یا در من دیدهاید، همان را به عمل آورید، که خدای آرامش با شما خواهد بود.
10در خداوند بسیار شادمانم که اکنون دیگر بار دغدغۀ شما برای احتیاجات من شکوفه آورده است. البته شما همیشه به فکر من بودهاید، امّا فرصت ابراز آن را نداشتید.
11این را از سر نیاز نمیگویم، زیرا آموختهام که در هر حال قانع باشم.
12معنی نیازمند بودن را میدانم، نیز معنی زندگی در وفور نعمت را. در هر وضع و حالی، رمز زیستن در سیری و گرسنگی، و بینیازی و نیازمندی را فرا~گرفتهام.
13قدرت هر چیز را دارم در او که مرا نیرو میبخشد.
14با این حال، لطف کردید که در زحمات من شریک شدید.
15شما نیز، ای فیلیپیان، نیک میدانید که در اوایل ایمانتان به انجیل، پس از آنکه مقدونیه را ترک کردم، هیچ کلیسایی جز شما در امر دادن و گرفتن با من شریک نشد.
16زیرا حتی زمانی که در تَسالونیکی بودم، چند بار برای رفع احتیاجاتم فرستادید.
17نه اینکه در پی دریافت هدیه باشم، بلکه در پی بهرهای هستم که بر حساب شما افزوده شود.
18وجه کامل به من پرداخت شد و بیش از احتیاج خود دارم. حال که کمکِ ارسالی شما را از اِپافْرودیتوس دریافت کردهام، از همه چیز بهفراوانی برخوردارم. هدیۀ شما عطر خوشبو و قربانی مقبولی است که خدا را خشنود میسازد.
19و خدای من، همۀ نیازهای شما را بر حسب دولت پرجلال خود در مسیحْ عیسی رفع خواهد کرد.
20خدا و پدر ما را تا ابد جلال باد. آمین.
21به همۀ مقدسین در مسیحْ عیسی سلام برسانید. برادرانی که با من هستند، شما را سلام میگویند.
22همۀ مقدسینِ اینجا شما را سلام میفرستند، بخصوص آنان که از دربار قیصرند.
23فیض خداوندْ عیسی مسیح با روح شما باد. آمین.