برنامه مطالعه روزانه
۵ ژوئن
یوشع باب ۲۳ , ۲۴
23:1 پس از سپری شدن روزهای بسیار، آنگاه که خداوند اسرائیل را از تمامی دشمنانشان از هر سو آسودگی بخشیده بود، یوشَع که پیر و سالخورده شده بود،
2تمامی اسرائیل را با مشایخ، رؤسا، داوران و صاحبمنصبان ایشان فرا~خوانده، بدیشان گفت: «من پیر و سالخورده شدهام.
3شما خود هرآنچه را که یهوه خدایتان بهخاطر شما با جمیع این قومها کرده است، دیدهاید؛ زیرا یهوه خدایتان بود که برای شما میجنگید.
4ببینید که حال قومهایی را که هنوز باقی هستند و همۀ قومهایی را که منقطع ساختهام، از اردن تا دریای بزرگ در غرب، برای قبایل شما بر حسب قرعه تقسیم کردهام تا میراث شما باشد.
5یهوه خدای شماست که ایشان را از پیش رویتان بیرون خواهد راند و در برابر شما از ایشان سلب مالکیت خواهد کرد، و شما سرزمینشان را تصرف خواهید نمود، چنانکه یهوه خدایتان به شما وعده داده است.
6پس بسیار قوی باشید، و بهدقّت هرآنچه را که در کتاب شریعت موسی نوشته شده است به جای آرید، تا از آن به چپ یا راست منحرف نشوید،
7مبادا با این قومها که در میان شما باقی ماندهاند درآمیخته، نام خدایانشان را بخوانید و یا به آنها سوگند خورید و آنان را عبادت کرده، در برابرشان سَجده کنید.
8بلکه شما به یهوه خدایتان بچسبید، چنانکه تا امروز کردهاید.
9زیرا خداوند قومهای بزرگ و نیرومند را از پیش روی شما بیرون رانده، و تا امروز هیچکس را یارای ایستادگی در برابر شما نبوده است.
10یک تن از شما هزار تن را میگریزاند، زیرا یهوه خدایتان، اوست که برای شما میجنگد، چنانکه به شما قول داده بود.
11پس بسیار مراقب باشید تا یهوه خدایتان را محبت نمایید.
12اما اگر برگشته، به باقیماندگان این اقوام که در میان شما ماندهاند بپیوندید و با ایشان وصلت کنید، به گونهای که به ایشان درآیید و ایشان به شما درآیند،
13بهیقین بدانید که یهوه خدایتان دیگر آنها را از پیش روی شما بیرون نخواهد راند، بلکه برایتان همچون دام و تله خواهند بود و تازیانه بر پهلویتان و خار در چشمتان، تا وقتی که از روی این زمین نیکو که یهوه خدایتان به شما داده است، هلاک شوید.
14«من اکنون به راه تمامی اهل زمین میروم و شما به تمامی دل و تمامی جان خود میدانید که از همۀ چیزهای نیکو که یهوه خدایتان دربارۀ شما فرموده بود، هیچیک بر زمین نیفتاد؛ آری، همگی برای شما به انجام رسید و هیچیک بر زمین نیفتاد.
15اما درست همانگونه که تمامی چیزهای نیکو که یهوه خدایتان به شما فرموده بود، برایتان به انجام رسید، خداوند تمامی چیزهای بد را نیز بر شما نازل خواهد کرد تا وقتی که از روی این زمین نیکو که به شما داده است نابودتان سازد.
16این بر شما واقع خواهد شد اگر عهد یهوه خدایتان را که به شما امر کرده است، بشکنید و رفته، خدایانِ غیر را عبادت کنید و آنها را سَجده نمایید. اگر چنین کنید، خشم خداوند بر شما افروخته خواهد شد و بهسرعت از روی زمین نیکویی که به شما داده است، هلاک خواهید شد.»
24:1 آنگاه یوشَع تمامی قبایل اسرائیل را در شِکیم گرد آورد و مشایخ، رؤسا، داوران و صاحبمنصبان اسرائیل را فرا~خواند، و آنان در حضور خدا حاضر شدند.
2آنگاه یوشَع به تمامی قوم گفت: «یهوه خدای اسرائیل چنین میفرماید: ”مدتها پیش، اجداد شما یعنی تارَح و پسرانش ابراهیم و ناحور، در آن سوی رود میزیستند و خدایانِ غیر را میپرستیدند.
3اما من پدر شما ابراهیم را از آن سوی رود برگرفته، او را در سرتاسر سرزمین کنعان گردانیدم و نوادگان بسیار به او بخشیدم. اسحاق را به او دادم
4و به اسحاق، یعقوب و عیسو را. نواحی مرتفع سِعیر را به عیسو به ملکیت بخشیدم، اما یعقوب و پسرانش به مصر فرود آمدند.
5آنگاه موسی و هارون را فرستادم و مصر را با آنچه در میان آن کردم، به بلا گرفتار ساختم و پس از آن شما را از آنجا بیرون آوردم.
6«”آنگاه پدرانتان را از مصر بیرون آوردم و به دریا رسیدید و مصریان پدرانتان را با ارابهها و سواران تا دریای سرخ تعقیب کردند.
7اما ایشان نزد خداوند فریاد برآوردند، و او در میان شما و مصریان تاریکی نهاد و دریا را بر ایشان برآورده، آنان را پوشانید؛ پس به چشم دیدید که من در مصر چه کردم. آنگاه روزهای بسیار در بیابان به سر بردید.
8سپس شما را به سرزمین اَموریان آوردم که در آن سوی اردن سکونت داشتند. آنان با شما جنگیدند، اما من ایشان را به دست شما تسلیم کردم و از پیش رویتان نابودشان ساختم، و شما سرزمین ایشان را تصرف کردید.
9پس بالاق، پسر صِفّور، پادشاه موآب برخاست تا با اسرائیل بجنگد و از پی بَلعام پسر بِعور فرستاده، او را فرا~خواند تا بیاید و شما را لعن کند.
10اما من نخواستم به بَلعام گوش فرا~دهم، پس او برکتتان داد و من شما را از دست وی رهانیدم.
11آنگاه از اردن عبور کرده، به اَریحا رسیدید و اهالی اَریحا، و نیز اَموریان، فِرِزّیان، کنعانیان، حیتّیان، جِرجاشیان، حِویان و یِبوسیان با شما جنگیدند، اما من ایشان را به دست شما تسلیم کردم.
12پیشاپیش شما زنبور فرستادم تا آن دو پادشاه اَموری را از حضورتان برانند و این با شمشیر و کمان شما انجام نشد.
13آنگاه به شما سرزمینی دادم که در آن زحمتی نکشیده بودید و شهرهایی که بنا نکرده بودید، و در آنها به سر میبرید و از تاکستانها و باغهای زیتونی که خود نکاشتهاید، میخورید.“
14«پس حال از خداوند بترسید و او را با خلوص و وفاداری عبادت کنید و خدایانی را که پدرانتان در آن سوی رود و در مصر عبادت میکردند، به دور افکنید و خداوند را عبادت کنید.
15و اگر در نظرتان ناپسند است که خداوند را عبادت کنید، همین امروز برای خود برگزینید کِه را عبادت خواهید کرد، خواه خدایانی را که پدرانتان در آن سوی اردن عبادت میکردند، خواه خدایان اَموریان را که در سرزمینشان به سر میبرید. اما من و خاندانم، یهوه را عبادت خواهیم کرد.»
16آنگاه قوم در پاسخ گفتند: «حاشا از ما که یهوه را ترک کرده، خدایانِ غیر را عبادت کنیم!
17زیرا یهوه خدای ما بود که ما و پدرانمان را از سرزمین مصر، از خانۀ بندگی به در آورد و در برابر چشمانمان آیات عظیم به انجام رسانید. او در تمامی راهی که پیمودیم و در بین تمام اقوامی که از میانشان گذشتیم، از ما محافظت کرد.
18خداوند تمامی قومها، یعنی اَموریان را که در این سرزمین میزیستند، از پیش روی ما بیرون راند، پس ما نیز یهوه را عبادت خواهیم کرد، زیرا اوست خدای ما.»
19اما یوشَع به قوم گفت: «شما را یارای عبادت یهوه نیست، زیرا او خدایی است قدوس و غیور؛ او نافرمانیها و گناهان شما را نخواهد آمرزید.
20اگر یهوه را ترک کنید و خدایان بیگانه را عبادت نمایید، او برگشته به شما ضرر خواهد رسانید و پس از احسان در حق شما، هلاکتان خواهد کرد.»
21اما قوم به یوشَع گفتند: «خیر! بلکه ما یهوه را عبادت خواهیم کرد.»
22آنگاه یوشَع قوم را گفت: «شما بر خود شاهدید که یهوه را برای خود برگزیدید تا او را عبادت کنید.» پاسخ دادند: «شاهدیم.»
23یوشَع گفت: «پس اکنون خدایان بیگانه را که در میان شمایند، به دور افکنید و دلهای خود را به یهوه، خدای اسرائیل، مایل سازید.»
24قوم به یوشَع گفتند: «یهوه خدایمان، هماوست که عبادتش خواهیم کرد و آوازش را اطاعت خواهیم نمود.»
25در آن روز یوشَع با قوم عهد بست و در شِکیم برایشان فرایض و قوانین وضع کرد.
26و یوشَع این کلمات را در کتاب شریعت خدا نوشت. آنگاه سنگی بزرگ بگرفت و آن را آنجا زیر درخت بلوطی که نزدیک قُدس خداوند بود، بر پا داشت.
27و به تمامی قوم گفت: «اینک این سنگ بر ما شاهد خواهد بود زیرا تمامی سخنان خداوند را که به ما فرمود، شنیده است. پس بر شما شاهد خواهد بود مبادا خدای خود را انکار نمایید.»
28آنگاه یوشَع قوم را مرخص کرد تا هر کس به ملک خود برود.
29پس از این امور، یوشَع پسر نون، خدمتگزار خداوند، در سن یکصد و ده سالگی مرد
30و او را در مِلک خودش در تِمنَهسارَح که در نواحی مرتفع اِفرایِم در شمال کوه جاعَش است، به خاک سپردند.
31اسرائیل در همۀ روزهای زندگی یوشَع خداوند را عبادت کردند، و نیز در همۀ روزهای مشایخی که پس از یوشَع زنده ماندند و از همۀ کارهایی که خداوند برای اسرائیل کرده بود، آگاه بودند.
32استخوانهای یوسف را که بنیاسرائیل از مصر آورده بودند در شِکیم به خاک سپردند، در قطعه زمینی که یعقوب به بهای یکصد پاره نقره از پسران حَمور پدر شِکیم خریده بود، و آن ملکِ بنییوسف شد.
33و اِلعازار پسر هارون نیز مرد و او را در جِبعَه، شهر پسرش فینِحاس، که در کوهستان اِفرایِم به او داده شده بود، به خاک سپردند.
اشعیا باب ۲۹
29:1 وای بر اَریئیل، وای بر اَریئیل! شهری که داوود در آن خیمه زد! سال بر سال بیفزایید، و عیدها را در وقتشان برگزار کنید!
2اما من اَریئیل را در فشار خواهم نهاد، و ماتم و سوگواری خواهد بود، و او برایم مانند آتشگاه مذبح خواهد بود.
3من دور تا دور بر ضد تو اردو خواهم زد، به برجها محاصرهات خواهم کرد، و مَنجِنیقها علیه تو بر پا خواهم داشت.
4پست شده، از دل زمین سخن خواهی گفت، و کلامت از قعر خاک بهسختی شنیده خواهد شد. صدایت همچون آواز ارواح از زمین بر خواهد آمد، و آوازت از میان غبار نجوا خواهد کرد.
5اما انبوه دشمنانت همچون ذراتِ غبار خواهند شد، و خیل ستمکیشان همچون کاهی که رانده شود؛ بهناگاه و در یک آن،
6خداوند لشکرها به سراغ تو خواهد آمد، با تُندر و زمینلرزه و غرّش مَهیب، با تندباد و توفان و آتش فرو~بلعنده.
7انبوه قومهایی که بر ضد اَریئیل به جنگ برخاستهاند، جملۀ آنان که با او و با قلعۀ وی جنگیده، او را در فشار نهادهاند، مانند خواب خواهند بود، و همچون رؤیای شب.
8مانند شخص گرسنه که در خواب، خویشتن را در حال خوردن میبیند، اما چون بیدار میشود شکمش هنوز خالی است، و همچون شخص تشنه که در خواب، خویشتن را در حال نوشیدن میبیند، اما چون بیدار میشود، بیحال است و کماکان تشنه، انبوه تمامی قومهایی که با کوه صَهیون میجنگند چنین خواهند بود.
9حیرت کنید و متحیر باشید! کور شوید و نابینا باشید! مست شوید، اما نه از شراب! افتان و خیزان باشید، اما نه از مُسکِرات!
10زیرا خداوند بر شما خوابی سنگین نازل کرده است. او چشمان شما انبیا را بسته است؛ او سرهای شما رؤیابینندگان را پوشانیده است.
11تمام این رؤیا برای شما جز کلمات طوماری ممهور نیست. اگر آن را به کسی دهند که خواندن میداند و بگویند: «این را بخوان،» پاسخ خواهد داد: «نمیتوانم، زیرا که مُهر و موم شده است.»
12یا اگر به کسی داده شود که خواندن نمیداند، و به او بگویند: «این را بخوان،» پاسخ خواهد داد: «خواندن نمیدانم.»
13خداوندگار میگوید: «این قوم به دهان خود به من نزدیک میآیند و به لبهای خویش مرا حرمت مینهند، اما دلشان از من دور است؛ ترس آنان از من حُکم آموختۀ بشر است و بس.
14بنابراین، هان بار دیگر با اعمال عجیب و شگفتانگیز این قوم را شگفتزده خواهم ساخت. حکمت حکیمانشان نابود خواهد شد، و فهم فهیمانشان محو خواهد گشت.»
15وای بر آنان که تدبیرهای خود را زیرکانه از خداوند پنهان میسازند، که اعمالشان در تاریکی است و با خود میگویند: «کیست که ما را ببیند؟ کیست که ما را بشناسد؟»
16شما همه چیز را وارونه میسازید. آیا کوزهگر همچون گِل انگاشته شود؟ آیا مصنوع دربارۀ صانع خود بگوید که: «او مرا نساخته است»؟ یا کوزه دربارۀ کوزهگر بگوید که: «او را فهمی نیست»؟
17آیا در اندک زمانی لبنان به بوستان بدل نخواهد شد، و بوستان، جنگل به شمار نخواهد آمد؟
18در آن روز، ناشنوایان کلام طومار را خواهند شنید، و چشمان نابینایان از میان ظلمت و تاریکی خواهد دید.
19مسکینان بار دیگر در خداوند شادی خواهند کرد، و آدمیانِ نیازمند در قدوس اسرائیل وجد خواهند نمود.
20زیرا که ستمکیشان هلاک خواهند شد، تمسخرگران نابود خواهند گردید، و شرارتپیشگان منقطع خواهند گشت،
21آنان که انسانی را به سخنی مجرم میسازند، برای آن که در محکمه حکم میکند دام میگسترند، و به ادعای باطلْ حق بیگناه را پایمال میکنند.
22از این رو خداوند که ابراهیم را فدیه داده است به خاندان یعقوب چنین میگوید: «یعقوب دیگر شرمسار نخواهد شد و دیگر رنگ از رخسار نخواهد باخت.
23زیرا چون ایشان فرزندان خویش را در میان خود ببینند، فرزندانی را که ثمرۀ دستان منند، نام مرا تقدیس خواهند کرد، و قدوس یعقوب را تقدیس خواهند نمود، و ترس و هیبت خدای اسرائیل را به دل خواهند داشت.
24آنان که در روح گمراهند فهیم خواهند شد، و گلهمندان تعلیم خواهند گرفت.»
عبرانیان باب ۱۲
12:1 پس چون چنین ابری عظیم از شاهدان را گرداگرد خود داریم، بیایید هر بارِ اضافی و هر گناه را که آسان به دست و پای ما میپیچد، از خود دور کنیم و با استقامت در مسابقهای که برای ما مقرر شده است، بدویم.
2و چشمان خود را بر قهرمان و مظهر کامل ایمان یعنی عیسی بدوزیم که بهخاطر آن خوشی که پیشِ رو داشت، صلیب را تحمل کرد و ننگ آن را ناچیز شمرد و اکنون بر جانب راست تخت خدا نشسته است.
3به او بیندیشید که چنان مخالفتی را از سوی گناهکاران تحمل کرد، تا خسته و دلسرد نشوید.
4هنوز در نبرد خود با گناه تا پای جان ایستادگی نکردهاید
5و آن سخن تشویقآمیز را از یاد بردهاید که شما را پسران خطاب کرده، میگوید: «ای پسرم، تأدیب خداوند را خوار مشمار، و چون توبیخت کند، دلسرد مشو.
6زیرا خداوند آنان را که دوست میدارد، تأدیب میکند، و هر فرزند خود را که میپذیرد، تنبیه مینماید.»
7سختیها را به منزلۀ تأدیب تحمل کنید؛ خدا با شما همچون پسران رفتار میکند. زیرا کدام پسر است که پدرش او را تأدیب نکند؟
8اگر شما تأدیب نشدهاید، در حالی که همه از آن سهمی داشتهاند، پس حرامزادهاید، نه فرزندان حقیقی.
9بهعلاوه، همۀ ما پدران زمینی داشتهایم که تأدیبمان میکردند، و ما به آنها احترام میگذاشتیم. حال، چقدر بیشتر باید پدر روحهایمان را اطاعت کنیم تا حیات داشته باشیم.
10پدران ما کوتاهزمانی بنا بر صلاحدید خود، ما را تأدیب کردند. امّا خدا برای خیریت خودمان ما را تأدیب میکند تا در قدّوسیت او سهیم شویم.
11هیچ تأدیبی در حین انجام شدن، خوشایند نیست، بلکه دردناک است. امّا بعد برای کسانی که به وسیلۀ آن تربیت شدهاند، میوۀ آرامش و پارسایی به بار میآورد.
12پس دستهای سست و زانوان لرزان خود را قوی سازید!
13برای پاهای خود راههای هموار بسازید، تا پای لنگ بیشتر صدمه نبیند، بلکه شفا یابد.
14سخت بکوشید که با همۀ مردم در صلح و صفا به سر برید و مقدّس باشید، زیرا بدون قدّوسیت هیچکس خداوند را نخواهد دید.
15مواظب باشید کسی از فیض خدا محروم نشود، و هیچ ریشۀ تلخی نمو نکند، مبادا موجب ناآرامی شود و بسیاری را آلوده کند.
16هوشیار باشید که هیچیک از شما فاسد یا همچون عیسو دنیوی نشود که بهخاطر کاسهای آش، حقِ پسر ارشد بودن خود را فروخت.
17و چنانکه میدانید، بعد که خواهان به میراث بردن آن برکت بود، مقبول واقع نشد. و هرچند با زاری در پی آن بود، جای توبه پیدا نکرد.
18زیرا به کوهی نزدیک نیامدهاید که بتوان لمس کرد، کوهی که مشتعل به آتش باشد؛ و نه به تاریکی و تیرگی و باد شدید؛
19و نه به نفیر شیپور و یا به آواز کلامی که شنوندگان التماس کردند دیگر با ایشان سخن نگوید.
20زیرا تحمّل آن فرمان را نداشتند که میگفت، «حتی اگر حیوانی کوه را لمس کند، میباید سنگسار شود.»
21آن منظره چنان هراسناک بود که موسی گفت: «از ترس به خود میلرزم.»
22بلکه به کوه صَهیون نزدیک آمدهاید، به اورشلیم آسمانی که شهر خدای زنده است. به جمع شادمانۀ هزاران هزار فرشته آمدهاید،
23به کلیسای نخستزادگانی که نامهایشان در آسمان نوشته شده است. به خدا نزدیک شدهاید، به خدایی که داور همۀ آدمیان است، و به روحهای پارسایانی که کامل شدهاند،
24و به عیسی که واسطۀ عهدی جدید است، و به خونِ پاشیدهای که نیکوتر از خون هابیل سخن میگوید.
25بههوش باشید که از گوش فرا~دادن به آن که سخن میگوید، سر باز مزنید. اگر آنان که به آن که بر زمین بدیشان هشدار داده بود گوش فرا~ندادند، راه گریزی نیافتند، پس ما چه راه گریزی خواهیم داشت اگر از گوش فرا~دادن به آن که از آسمان به ما هشدار میدهد، سر باز زنیم.
26در آن زمان، صدای او زمین را به لرزه درآورد، امّا اکنون وعده داده است که «یک بار دیگر نه تنها زمین بلکه آسمان را نیز به لرزه در خواهم آورد.»
27عبارتِ ’یک بار دیگر‘ به از میان برداشته شدنِ چیزهایی اشاره دارد که به لرزه درمیآیند - یعنی چیزهای آفریده شده - تا آنچه تزلزلناپذیر است، باقی بماند.
28پس چون پادشاهیای را مییابیم که تزلزلناپذیر است، بیایید شکرگزار باشیم و خدا را با ترس و هیبت عبادتی پسندیده نماییم،
29زیرا «خدای ما آتش سوزاننده است.»