برنامه مطالعه روزانه
۹ اکتبر
اول تواریخ باب ۲۶
26:1 و اما گروهبندی محافظان دروازهها: از قورَحیان: مِشِلِمیا پسر قوری، از پسران آساف؛
2مِشِلِمیا را پسران بود: زکریا، نخستزاده؛ یِدیعَئیل، دوّم؛ زِبَدیا، سوّم؛ یَتنیئیل، چهارم؛
3عیلام، پنجم؛ یِهوحانان، ششم؛ و اِلیِهوعینای، هفتم.
4عوبیداَدوم را نیز پسران بود: شِمَعیا، نخستزاده؛ یِهوزاباد، دوّم؛ یوآخ، سوّم؛ ساکار، چهارم؛ نِتَنئیل، پنجم؛
5عَمّیئیل، ششم؛ یِساکار، هفتم؛ و فِعُلِتای، هشتم؛ زیرا خدا عوبیداَدوم را برکت داده بود.
6و برای پسر عوبیداَدوم، شِمَعیا، نیز پسران زاده شدند، که در خاندانهایشان حکم میراندند، زیرا مردانی بودند بهغایت توانا.
7پسران شِمَعیا: عُتنی، رِفائیل، عوبید و اِلزاباد؛ بستگان او، اِلیهو و سِمَکیا نیز مردانی توانا بودند.
8اینان جملگی از نسل عوبیداَدوم بودند. ایشان و نیز پسران و بستگانشان مردانی قابل و مناسب برای خدمت بودند؛ شصت و دو تن، از عوبیداَدوم.
9شمار پسران و بستگانِ مِشِلِمیا هجده تن بود، که جملگی مردانی توانا بودند.
10حوسَه از نسل مِراری را پسران بود: شِمری، که رئیس بود؛ او گرچه نخستزاده نبود، پدرش او را رئیس تعیین کرد؛
11حِلقیا، دوّم بود؛ طِبَلیا، سوّم؛ و زکریا، چهارم. پسران و بستگان حوسَه بر روی هم سیزده تن بودند.
12این محافظان دروازهها، که بر حسب رؤسایشان گروهبندی شده بودند، همچون بستگان خود انجام وظایفی را بر عهده داشتند و در خانۀ خداوند خدمت میکردند.
13ایشان از کوچک و بزرگ، بر حسب خاندانهایشان برای هر دروازه قرعه افکندند.
14قرعه برای دروازۀ شرقی به نام شِلِمیا افتاد. سپس برای پسر او زکریا که مشاوری خردمند بود قرعه افکندند، و قرعهاش به دروازۀ شمالی افتاد.
15قرعۀ عوبیداَدوم به دروازۀ جنوبی افتاد، و قرعۀ پسرانش به انبارها.
16قرعۀ شُفّیم و حوسَه به دروازۀ غربی افتاد، یعنی دروازۀ شَلِکِت در جادۀ سربالایی. هر نگهبان مقابل نگهبان دیگر بود.
17شش تن از لاویان هر روز در دروازۀ شرقی بودند، چهار تن هر روز در دروازۀ شمالی، چهار تن هر روز در دروازۀ جنوبی، و دو تن نیز برای هر یک از انبارها.
18اما در صحن غربی، چهار تن برای جاده و دو تن برای خود صحنْ حاضر بودند.
19این بود گروهبندی محافظان دروازهها از پسران قورَح و پسران مِراری.
20از لاویان، اَخیّا ناظر بر خزانههای خانۀ خدا و خزانههای اموال وقفی بود.
21نوادگان لَعدان، یعنی جِرشونیان که از نسل لَعدان بودند و سران خاندانهای لَعدانِ جِرشونی: یِحیئیلی.
22پسران یِحیئیلی، زیتام و برادر او یوئیل. اینان ناظر بر خزانههای خانۀ خداوند بودند.
23از عَمرامیان و یِصهاریان و حِبرونیان و عُزّیئیلیان:
24شِبوئیل پسر جِرشوم پسر موسی ناظر بر خزانهها بود.
25و بستگانش از اِلعازار: پسرش رِحَبیا، پسرش یِشَعیا، پسرش یورام، پسرش زِکْری و پسرش شِلومیت.
26شِلومیت و بستگانش ناظر بر تمامی خزانههای اموالِ وقفی بودند که داوودِ پادشاه و سران خاندانها و سردارانِ هزارها و صدها و فرماندهان لشکر، وقف کرده بودند.
27آنان بخشی از غنایم جنگی را برای تعمیر خانۀ خداوند وقف کردند.
28و نیز هرآنچه سموئیلِ نبی و شائول پسر قِیس و اَبنیر پسر نیر و یوآب پسر صِرویَه وقف کرده بودند، یعنی هرآنچه وقف شده بود، تحت نظارت شِلومیت و بستگانش بود.
29از یِصهاریان: کِنَنیا و پسرانش به عنوان صاحبمنصبان و داوران به جهت انجام وظایف خارج از معبد بر اسرائیل نصب شدند.
30از حِبرونیان: حَشَبیا و بستگانش، که یکهزار و هفتصد مرد توانا بودند، در کنارۀ غربی رود اردن برای انجام تمامی امور خداوند و برای خدمت پادشاه، به نظارت بر اسرائیل برگماشته شدند.
31از حِبرونیان، بنا بر نسبنامههای خاندانهایشان، یِریا رئیس بود. در سال چهلم سلطنت داوود، نسبنامۀ خاندان حِبرونیان بررسی شد و از میان ایشان مردانی توانا در یَعزیرِ جِلعاد یافت گردید.
32از بستگان یِریا، دو هزار و هفتصد مرد بودند، که مردانی توانا و سَرِ خاندانها بودند. داوود پادشاه، آنان را به نظارت بر رِئوبینیان و جادیان و نیمقبیلۀ مَنَسی برگماشت، تا بر تمامی امور مربوط به خدا و امور پادشاه نظارت کنند.
حزقیال باب ۳۵
35:1 کلام خداوند بر من نازل شده، گفت:
2«ای پسر انسان، روی به جانب کوه سِعیر کرده، بر ضد آن نبوّت کن.
3آن را بگو، خداوندگارْ یهوه چنین میفرماید: ای کوه سِعیر، هان من بر ضد توام و دست خود را بر ضد تو دراز میکنم تا تو را ویران و متروک سازم.
4شهرهایت را خراب خواهم کرد و ویران خواهی شد، و آنگاه خواهی دانست که من یهوه هستم!
5از آن رو که خصومتِ دائمی داشتی و بنیاسرائیل را در زمان مصیبتشان یعنی در ایام مجازات نهایی به دَم شمشیر سپردی،
6بنابراین، خداوندگارْ یهوه میگوید به حیات خودم قسم که تو را به خونریزی تسلیم خواهم کرد، و خونْ تو را تعاقب خواهد نمود؛ آری، چون از خونریزی کراهت نداشتی، خونْ تو را تعاقب خواهد کرد.
7کوه سِعیر را ویران و متروک ساخته، هر آمد و شدی را از آن بهتمامی قطع خواهم نمود.
8کوههایش را از کشتگانش آکنده خواهم ساخت و کشتگانِ به شمشیر بر تپههای تو و در وادیها و درّههایت خواهند افتاد.
9و تو را ویرانۀ ابدی خواهم ساخت و شهرهایت دیگر مسکون نخواهد شد. آنگاه خواهی دانست که من یهوه هستم!
10«از آن رو که گفتی: ”این دو ملت و مملکت از آنِ من خواهد شد و آنها را به تصرف در خواهیم آورد“ - گرچه خداوند آنجا بود -
11پس خداوندگارْ یهوه میگوید، به حیات خودم قسم که موافق خشم و حسدی که به سبب نفرتِ خویش از ایشان نشان دادی، با تو عمل خواهم کرد. و آنگاه که تو را داوری کنم، خود را در میان ایشان خواهم شناسانید.
12و خواهی دانست که من یهوه، همۀ سخنان کفرآمیزی را که بر ضد کوههای اسرائیل گفتهای، شنیدهام؛ اینکه گفتی: ”آنان ویران گردیدهاند و به جهت خوراک به ما داده شدهاند.“
13و به دهانِ خود، خویشتن را بر من برافراشتی و یاوهگویی کردی، و من شنیدم.
14پس خداوندگارْ یهوه چنین میگوید: هنگامی که تمامی جهان شادانند، من تو را ویران خواهم ساخت.
15و چنانکه تو بر میراث خاندان اسرائیل به سبب ویرانیاش شادی کردی، من نیز با تو عمل خواهم کرد. تو ای کوه سِعیر و ای تمامی اَدوم، ویران خواهید شد! آنگاه همه خواهند دانست که من یهوه هستم.
فیلیپیان باب ۳ , ۴
3:1 دیگر آنکه ای برادران من، در خداوند شاد باشید! تکرار این مطالب زحمتی برایم نیست بلکه ایمنی شماست.
2از آن سگها برحذر باشید! از آن شرارتپیشگان بپرهیزید! از آن مُثلهکنندگان دوری کنید!
3زیرا ختنهشدگانِ واقعی ماییم که در روحِ خدا عبادت میکنیم، و فخرمان به مسیحْ عیسی است و به افتخارات انسانی خود اتکا نداریم -
4هرچند من خودْ دلایل خوبی برای اتکا به آنها دارم. آری، اگر کسی میپندارد که دلایل خوبی برای اتکا به اینگونه افتخارات انسانی دارد، من دلایلی محکمتر دارم:
5ختنه شده در روز هشتم، از قوم اسرائیل، از قبیلۀ بِنیامین، فرزند عبرانی از والدین عبرانی؛ به لحاظ اجرای شریعت، فَریسی؛
6به لحاظ غیرت، آزاردهندۀ کلیسا؛ به لحاظ پارساییِ شریعتی، بیعیب.
7امّا آنچه مرا سود بود، آن را بهخاطر مسیح زیان شمردم.
8بلکه همه چیز را در قیاس با ارزش برترِ شناخت خداوندم مسیحْ عیسی، زیان میدانم، که بهخاطر او همه چیز را از کف دادهام. آری، اینها همه را فضله میشمارم تا مسیح را به دست آورم
9و در او یافت شوم، نه با پارسایی خویشتن که از شریعت است، بلکه با آن پارسایی که از راه ایمان به مسیح به دست میآید، آن پارسایی که از خداست و بر پایۀ ایمان.
10میخواهم مسیح و نیروی رستاخیزش را بشناسم و در رنجهای او سهیم شده، با مرگش همشکل گردم،
11تا به هر طریق که شده به رستاخیز از مردگان نایل شوم.
12نمیگویم هماکنون به اینها دست یافتهام یا کامل شدهام، بلکه خود را به پیش میرانم تا چیزی را به دست آورم که مسیحْ عیسی برای آن مرا به دست آورد.
13برادران، گمان نمیکنم هنوز آن را به دست آورده باشم؛ امّا یک کار میکنم، و آن اینکه آنچه در عقب است به فراموشی میسپارم و به سوی آنچه در پیش است خود را به جلو کشانده،
14برای رسیدن به خط پایان میکوشم، تا جایزهای را به دست آورم که خدا برای آن مرا در مسیحْ عیسی به بالا فرا~خوانده است.
15همۀ ما که بالغیم، باید چنین بیندیشیم؛ و اگر دربارۀ موضوعی به گونهای دیگر میاندیشید، این را نیز خدا بر شما آشکار خواهد فرمود.
16مهم این است که به هر مرحلهای که رسیدهایم، مطابق آن رفتار کنیم.
17ای برادران، با هم از من سرمشق بگیرید، و توجه خود را به کسانی معطوف کنید که مطابق الگویی که در ما سراغ دارید، رفتار میکنند.
18زیرا همانگونه که بارها به شما گفتهام و اکنون نیز اشکریزان تکرار میکنم، بسیاری چون دشمنان صلیب مسیح رفتار میکنند.
19عاقبتِ چنین کسان هلاکت است. خدای آنان شکمشان است و به چیزهای ننگآور مباهات میکنند، و افکارشان معطوف به امور زمینی است.
20حال آنکه ما تَبَعۀ آسمانیم و با اشتیاقِ تمام انتظار میکشیم که نجاتدهنده، یعنی خداوندمان عیسی مسیح، از آنجا ظهور کند.
21او با نیرویی که وی را قادر میسازد تا همه چیز را به فرمان خود درآورد، بدنهای حقیر ما را تبدیل خواهد کرد تا به شکل بدن پرجلال او درآید.
4:1 پس، ای برادرانِ محبوب من که مشتاق دیدارتانم، ای شما که شادی و تاجِ سر من هستید، ای عزیزان، بدینگونه در خداوند استوار باشید.
2از اِفُودیه استدعا دارم و از سینتیخی تمنا میکنم که در خداوند یکرأی باشند.
3و از تو نیز ای همکار وفادار، تقاضا دارم که این دو بانو را یاری کنی، زیرا همراه با اَکْلیمِنتُس و دیگر همکارانم که نامشان در دفتر حیات نوشته شده است، دوشادوش من برای کار انجیل مجاهده کردهاند.
4همیشه در خداوند شاد باشید؛ باز هم میگویم: شاد باشید.
5بگذارید ملایمت شما بر همگان آشکار باشد. خداوند نزدیک است.
6برای هیچ چیز نگران نباشید، بلکه در هر چیز با دعا و استغاثه، همراه با شکرگزاری، درخواستهای خود را به خدا ابراز کنید.
7بدینگونه، آرامش خدا که فراتر از تمامی عقل است، دلها و ذهنهایتان را در مسیحْ عیسی محفوظ نگاه خواهد داشت.
8در پایان، ای برادران، هرآنچه راست است، هرآنچه والاست، هرآنچه درست است، هرآنچه پاک است، هرآنچه دوستداشتنی و هرآنچه ستودنی است، بدان بیندیشید. اگر چیزی عالی است و شایان ستایش، در آن تأمل کنید.
9آنچه از من آموخته و پذیرفتهاید و هرآنچه از من شنیده و یا در من دیدهاید، همان را به عمل آورید، که خدای آرامش با شما خواهد بود.
10در خداوند بسیار شادمانم که اکنون دیگر بار دغدغۀ شما برای احتیاجات من شکوفه آورده است. البته شما همیشه به فکر من بودهاید، امّا فرصت ابراز آن را نداشتید.
11این را از سر نیاز نمیگویم، زیرا آموختهام که در هر حال قانع باشم.
12معنی نیازمند بودن را میدانم، نیز معنی زندگی در وفور نعمت را. در هر وضع و حالی، رمز زیستن در سیری و گرسنگی، و بینیازی و نیازمندی را فرا~گرفتهام.
13قدرت هر چیز را دارم در او که مرا نیرو میبخشد.
14با این حال، لطف کردید که در زحمات من شریک شدید.
15شما نیز، ای فیلیپیان، نیک میدانید که در اوایل ایمانتان به انجیل، پس از آنکه مقدونیه را ترک کردم، هیچ کلیسایی جز شما در امر دادن و گرفتن با من شریک نشد.
16زیرا حتی زمانی که در تَسالونیکی بودم، چند بار برای رفع احتیاجاتم فرستادید.
17نه اینکه در پی دریافت هدیه باشم، بلکه در پی بهرهای هستم که بر حساب شما افزوده شود.
18وجه کامل به من پرداخت شد و بیش از احتیاج خود دارم. حال که کمکِ ارسالی شما را از اِپافْرودیتوس دریافت کردهام، از همه چیز بهفراوانی برخوردارم. هدیۀ شما عطر خوشبو و قربانی مقبولی است که خدا را خشنود میسازد.
19و خدای من، همۀ نیازهای شما را بر حسب دولت پرجلال خود در مسیحْ عیسی رفع خواهد کرد.
20خدا و پدر ما را تا ابد جلال باد. آمین.
21به همۀ مقدسین در مسیحْ عیسی سلام برسانید. برادرانی که با من هستند، شما را سلام میگویند.
22همۀ مقدسینِ اینجا شما را سلام میفرستند، بخصوص آنان که از دربار قیصرند.
23فیض خداوندْ عیسی مسیح با روح شما باد. آمین.